ش٠ار٠٢٨
ش٠ار٠٢٨
ش٠ار٠٢٨
Create successful ePaper yourself
Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.
نظری<br />
وآنگاه ژیژک گفت…<br />
قربان عباسی<br />
“دایما این مخاطره را می پذیرم که فلسفه را<br />
به امری لذت بخش بدل سازم”<br />
ژیژک روانکاوی و فلسفه را از پس<br />
گردنشان میگیرد و وادارشان میکند تا با<br />
زندگی روزمره روبرو شوند. او همواره<br />
متحیر است که چرا چیز ها این چنینند.تحیر<br />
و پرسش امیزی بنیان اندیشه های انتقادی<br />
وی را می سازند. وی چنین استدالل میکند<br />
:” فلسفه در ان لحظه آغاز میشود که ما<br />
آنچه را فرض شده که همینه که هست! به<br />
سادگی نپذیریم بلکه بپذیریم انچه در برابر<br />
مان موجود است چطور محقق شده است؟”<br />
او با ترفند های کودکانه از والدینش می<br />
پرسد چرا آسمان آبی است؟<br />
جذابیت ژیژک در تحلیل های وی از فرهنگ<br />
عمومی وتجربیات روزمره نهفته است.او با<br />
جذابیت خاصی از توالت ها و قرص ویاگرا<br />
و بنیان فلسفی انها صحبت میکند. و به ما<br />
نشان می دهد که امورات آنچنان که ما حداقل<br />
میپنداریم ساده و سر راست نیستند.در فیلم<br />
بیگانه غاری را میبیند و آن را زهدانی-<br />
مهبلی میشناساند که بیشاز حد مزاحم<br />
وتحمیلی هستند.ژیژک گاها انقدر شهوانی<br />
است که به هرزگی بدل می شود.یکی از<br />
صنایع بدیع آپوفاسیس است.نوعی انکار<br />
گری.ابزاری برای اشاره به موضوعی با<br />
گفتن اینکه به ان موضوع اشاره نخواهید<br />
کرد.برای مثال من تحت هیچ شرایطی<br />
حاضر به صحبت در باره خیانت وزیر<br />
نیستم” بدین ترتیب آپوفاسیس نوعی حفره در<br />
گفتمان ایجاد میکند.تکنیک و شیوه ای که<br />
وی به کرات بکار می برد تا ما را دهان<br />
گشوده و هوسناک به کام در کشد. موضوع<br />
مورد نظر ژیژک همین حفره درون گفتمان<br />
فلسفه است.در جایی میگوید:” ایا طرح های<br />
مختلف توالت ها در فرانسه، آلمان و انگلیس<br />
در واقع شیوه های مختلف بیان سه رویکرد<br />
نیستند.او از ما میخواهد که با تیزبینی خاص<br />
از نوع ژیژکی موشکافی اندیشمندانه آلمانی-<br />
شتابزدگی انقالبی فرانسوی و پراگماتیسم<br />
صنعت گرا ومعتدل انگلیسی ها را نه در<br />
الی کتاب ها که در چیدمان سنگ دستشویی<br />
ها ببینیم. ژیژک ما را فرا میخواند تا اگر<br />
نمیتوانیم چیز ها را به فالن شیوه درک<br />
کنیم بیایم از زاویه دیگری بدانها بنگریم تا<br />
شاید معنا دهند. تالش وی همه معطوف به<br />
این است که معنا خلق شود حتی اگر وجود<br />
نداشته باشد. یا به دام خرد ناچیز ما گرفتار<br />
نیاید.ژیژک بافتی غنی از تداعی ها را فراهم<br />
میکند و این تز بنیادین ژیژکی است.مبنی بر<br />
اینکه حقیقت هر چیز در جای دیگری است.<br />
و هویت هر چیز همانا خارج از ان است..از<br />
اینروست که تاکید میکند:” در هر چیز حفره<br />
ای وجود دارد قطعه کوچک گم شده ای که<br />
می توان ان را فراسوی آن چیز یافت که<br />
بیانگر حقیقت هر چیز است”.واین یک امر<br />
اساسی و صدالبته در خور ستایش است که<br />
چگونه به ماورای امر بدیهی عزیمت نماییم<br />
و اندیشیدن را چونان تفکری واگرایانه آغاز<br />
کنیم.یعنی” اندیشیدن بیرون از جعبه” که<br />
شاخصه اش در نوردیدن مرز های شناخته<br />
صفحه 61<br />
مجله هفته شماره 28 مهر 1391