16.03.2014 Views

شماره ٢٨

شماره ٢٨

شماره ٢٨

SHOW MORE
SHOW LESS

You also want an ePaper? Increase the reach of your titles

YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.

45<br />

صفحه غیرانتزاعی(‏<br />

و واقعی امری ‏)بهعنوان نمیشود،‏<br />

واقع خلقالساعه بهطور بهترکیبِ‏<br />

نیز اسالمی جمهوری سرنگونیِ‏ شیوهی<br />

سرنگونکننده،‏ نیروی طبقاتیِ‏ گسترهی<br />

و آن‏ ‏آموزشیاجتماعی تبادلِ‏ ارتباطاتاش‏<br />

شبکهی سازمانیافتگیِ‏ متفاوت،‏<br />

بهگونههای میتواند که برمیگردد ازاینرو،‏<br />

شود.‏ واقع متنافری حتی و متنوع اندیشه<br />

‏»آزادی امرِ‏ که بود خواهد پراتیکتر امروز<br />

عملیِ‏ تبادالتِ‏ بهموضوع را بیان«‏ و انقالبی،‏<br />

گسترش زمینههای تا کنیم تبدیل فراهم<br />

نیز آینده در را آن علمی و انسانی انقالبی<br />

کار بدون استکه طبیعی باشیم.‏ کرده با<br />

مبارزه بدون و شده برنامهریزی و مداوم و رایج فیالحال ولگاریزم و سطحینگری وعده<br />

همهی چپ،‏ گروههای میان در موجود همین<br />

انتخاباتی گرهای شِ‏ بهعنوان وعیدها و میشوند<br />

فراموش قدرت جابهجایی فردای ‏)که<br />

عادت نیروی بهدست امور روند و و<br />

میشود سپرده است(‏ بورژوایی و نهادینه خواهد<br />

تکرار بهمن قیام فاجعهبار سرنوشت شد.‏<br />

نباید<br />

را حقیقت این اما دیگر،‏ سوی از جریان<br />

یا نیرو هیچ که کنیم فراموش از<br />

فراتر و قاطعانه نمیتواند سیاسیای در<br />

که بگوید دسترس در و مادی امکانات همگان<br />

اسالمی جمهوری سرنگونی فردای اندیشههای<br />

که برخوردارند حق این از زیرا<br />

کنند؛ بیان هرزمینهای در را خودر دادیم<br />

نشان بهروشنی باالتر کمی همانطور اندیشگیِ‏<br />

رفِ‏ صِ‏ در حتی آن بیانِ‏ و اندیشه کنشهایی<br />

با و دارد بیرونی فعلیت خویش سیاسی،‏<br />

هوای و حال ناگزیر که است همراه و<br />

داشت خواهد اجتماعی و اقتصادی طبقاتی<br />

نمیتوانند اینکنشها استکه طبیعی عملکرد<br />

جز پاسخی عمالً‏ پس،‏ نباشند.‏ ‏»آزادی<br />

سرنوشت و چگونگی برای امروز سرنگونی<br />

فردایِ‏ برای بیان«‏ و اندیشه پاسخهای<br />

و ندارد؛ وجود اسالمی جمهوری بهفریب<br />

بیشتر صددرصدی و اطمینانبخش باشند.‏<br />

حقیقتی بیانکنندهی تا میمانند حتماً‏<br />

کنیم،‏ مراجعه خویش بهحافظهی اگر زا خمینی ارسالیِ‏ پیامهای که میآوریم بهیاد بهاینکه<br />

‏)مشروط را نظر و عقیده ابراز پاریسْ‏ اندیشه[‏<br />

بیرونیِ‏ فعلیت ‏]بخوانیم:‏ توطئه با نیز<br />

کمونیستها برای حتی نباشد!!؟(،‏ همراه طرفدران<br />

و خمینی اما میکرد.‏ اعالم آزاد حزبالهی<br />

و لیبرال از ‏)اعم رنگارنگاش جوان<br />

پسر و دختر هزار دهها غیره(‏ و و اپوزیسیون نشریات مطالعهی بهجرم را بهزندان<br />

ممکن شکل بهفجیعترین دگراندیشی گرچه<br />

کشتند.‏ و کردند شکنجه کشیدند،‏ بیهمتا<br />

سیاسی شیادیِ‏ و تردستی در خمینی کالم<br />

و فلسفه تدریس سالها بهواسطهی و بود 1391<br />

مهر 28 شماره هفته مجله قابل<br />

بخش برخالف حوزهها در اسالمی تاس<br />

که میدانست اپوزیسیون از توجهی بازی<br />

برندهی تا بچرخاند چگونه را سیاست ‏)در<br />

هرکسی استکه این حقیقت اما باشد؛ دیگری(،‏<br />

هرجای در و مفروض هرموقعیت بدهد،‏<br />

امضا سفید چک سیاست امر در اگر درمیغلطد<br />

راهی بههمان ناخواسته و خواسته چراکه<br />

غلطید.‏ آگاهانه بهطور خمینی که فقط<br />

بیمحل چکهای اینگونه صادرکنندگان همان<br />

از آنچه و مینگرند؛ بهقدرت فقط و میشود،‏<br />

فراموش نگرشها اینگونه در آعاز است.‏<br />

انقالبی و انسانی ارزشهای و انسان سرنگونی،‏<br />

چگونگیِ‏ از نظر صرف که<br />

محتملی‏ بههرشکل اسالمی جمهوری فردای<br />

از جایگزیناش نیروی شود،‏ سرنگون مقاومتها،‏<br />

از انبوهی با خویش قدرتیابی ملی<br />

تنازعات خارجی،‏ و داخلی توطئههای فرصتطلب،‏<br />

گروههای گردنکشیِ‏ قومی،‏ و که<br />

میشود مواجه آن مانند و بحرانها انواع متمرکز«‏<br />

‏»دیکتاتوری اِعمال پس از تنها بهنفع<br />

البته را جامعه مدنیتِ‏ بقای میتواند تولید<br />

چرخهی و کرده حفظ خاصی طبقهی گرچه<br />

دربیاورد.‏ بهگردش دوباره را توزیع و متمرکز،‏<br />

دیکتاتوری این چگونگیِ‏ و پتانسیل طبقاتیِ‏<br />

بهترکیبِ‏ و نیست شده تعیین پیش از تبادالتِ‏<br />

شیوهی سرنگونکننده،‏ نیروی اجتماعیاش<br />

هژمونی گسترهی و آن‏ ‏آموزشی اعمال<br />

از بههرصورت،‏ اما برمیگردد؛ وجودیِ‏<br />

خاصهی ‏)که متمرکز دیکتاتوریِ‏ اضطراری<br />

شرایط پسِ‏ از استکه هردولتی نیست.‏<br />

گریزی میگیرد(‏ بهدست را قدرت از<br />

اگر نیروئیْ‏ یا هرشخص بنابراین،‏ سرنگونیِ‏<br />

فردای در که کند اعالم هماکنون و<br />

نظر ابراز هرگونه اسالمی جمهوری ناخواسته<br />

یا خواسته است،‏ آزاد اندیشهای انقالبی<br />

و طبقاتی اندیشههای تبادالت بهجای است.‏<br />

روآورده سیاسی بهکالهبرداریِ‏ میبایست<br />

و میتوان آنچهکه بههرروی،‏ و<br />

گستره‏ و چگونگی شد،‏ متمرکز برآن دیکتاتوریِ‏<br />

این طبقاتی راستای و ترکیب تضمینهاییکه<br />

نه است،‏ ناگزیر و متمرکز که<br />

چهبسا و ناشناختهاند هنوز آن امکانات نگرفتهاند.‏<br />

هم شکل هنوز نشود<br />

اشتباه استبداد با متمرکز دیکتاتوریِ‏ است.‏<br />

طبقاتی ۱( دارد:‏ بارز خاصیت چهار و<br />

اقتصادی سیاسی،‏ قدرت راهبریِ‏ ۲( معینی<br />

طبقهی از بهنمایندگی را اجتماعی اب متناسب راهبُردهای تا میگیرد بهعهده ۳(<br />

کند.‏ اِعمال بهجامعه را طبقه آن منافع اجرایی<br />

و قضائی قانونگزاری،‏ دستگاههای با<br />

متناسب بعداً‏ تا میکند ادغام درهم را ویژهی<br />

بوروکراسیِ‏ خود،‏ طبقاتی پتانسیل قانونهایی<br />

از ۴( بدهد.‏ سازمان را خویش بهسرعت<br />

میرساند،‏ بهتصویب خود تحوالت<br />

و تغییر بههنگام چراکه درمیگذرد؛ بیشتر<br />

بسیار اغلب وقایع سرعت انقالبی،‏ انقالب<br />

اداری ساختار در تحول و تغییر از است<br />

جمهوری<br />

سرنگونیِ‏ فردای در بنابراین،‏ جامعه<br />

آحاد تودهی هرچه اسالمی،‏ زحمتکشان<br />

و کارگران خصوصاً‏ و گسترهی<br />

باشند،‏ آگاهتر و سازمانیافتهتر جایگزینی<br />

در متمرکز«‏ ‏»دیکتاتوریِ‏ اِعمال و<br />

گروهی و فردی کمتر اسالمی،‏ جمهوری زمینهی<br />

و بود؛ خواهد تثبیتگر و بورژوائی خواهد<br />

فراهم بیشتر بیان«‏ و اندیشه ‏»آزادی ایو تضمینکننده آنچهکه بهطورکلی،‏ شد.‏ در<br />

بیان«‏ و اندیشه ‏»آزادی دهندهی گسترش اسالمی<br />

جمهوری سرنگونی از پس شرایط پتانسیل<br />

و سازمانیابی بهشیوهی است،‏ در<br />

زحمتکش و کارگر تودههای آموزشیِ‏ سرنگونی(‏<br />

پروسهی در ‏)یعنی:‏ حاضر حالِ‏ پیشگیری<br />

خاص،‏ مورد این در برمیگردد.‏ است.‏<br />

درمان چارهی تنها دلواپسی<br />

بهجای استکه ضروری ازاینرو،‏ ‏»حقوق<br />

و بیان«‏ و اندیشه ‏»آزادی مورد در جمهوری<br />

سرنگونی از پس شرایط در بشر«‏ چگونگیِ‏<br />

دلواپسِ‏ هماکنون اسالمی،‏ باشیم<br />

زحمتکشان و کارگران سازمانیابیِ‏ رد نیرویشان عمدگی‏ بهواسطهی که هستند<br />

زمینه این دارای اجتماعی،‏ تولید بهانقالب<br />

را سیاسی جابهجاییهای که ‏»دیکتاتوریِ‏<br />

داده،‏ تکامل سوسیالیستی به»دیکتاتوریِ‏<br />

را تثبیتگر«‏ طبقات متمرکزِ‏ پرولتاریا«‏<br />

شوندهی نفی و خردمندانه‏ و<br />

دولت ‏»نفیِ«‏ مقدمات و فرابرویانند،‏ را<br />

بیان و اندیشه محدویتهای و طبقات سیاسی<br />

قدرت بههرصورت،‏ بیاورند.‏ فراهم متشکل<br />

و خودآگاه طبقهکارگرِ‏ دست در دیگر<br />

طبقات از تاکنون نمایندگانیکه ‏)نه نفیای<br />

ندارد.‏ ‏»نفی«‏ جز چارهای آمدهاند(‏ مالکیت<br />

و میشود آغاز طبقه‏ خودِ‏ از که تثبیتگرا<br />

بوروکراسیِ‏ و دولت و خصوصی فرامیگیرد.‏<br />

را آن مانند و حرفهای ارتش و فروشندگیِ‏<br />

نفیِ‏ در طبقهکارگر بهطورکلی،‏ زا هرگونهای با نمیتواند نیرویکارش بازگشت<br />

چراکه باشد؛ نداشته ضدیت استبداد طبقه،‏<br />

این برای ‏»استبداد«‏ از هرگونهای سرمایه«‏<br />

ذاتی ‏»استبداد بازگشت جز معنائی طول<br />

در قهارترینْ‏ خویش،‏ نوع در که ندارد است.‏<br />

بوده بشر تاریخ همهی پساانتخاباتیِ‏<br />

جنبش همانند نخواهیم اگر و تهوعآور شیوههای و بهاندیشهها سبز مدیای<br />

از گسترده استفادهی همانند فریبندهای بینالمللی،‏<br />

سرمایههای سالطین کنترل تحت طراحی<br />

ازپیش و تبلیغاتی نمودسازیهای تحلیلیِ‏<br />

بیان بهجای شایعهپراکنی شده،‏

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!