16.03.2014 Views

شماره ٢٨

شماره ٢٨

شماره ٢٨

SHOW MORE
SHOW LESS

Create successful ePaper yourself

Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.

42<br />

صفحه برچسب<br />

با گرچه را،‏ انسان و میکشانیم؛ با<br />

بهموجوی جانوران همانند اما اجتماعی،‏ حقیقت<br />

میدهیم.‏ تقلیل غریزی سائقههای تعلق<br />

بهصرفِ‏ آدمها همهی استکه این خاصههای<br />

داشتن و بشری بهجامعهی نادانسته،‏<br />

یا ‏)دانسته انسان نوعِ‏ بیولوژیکِ‏ ضمنی(‏<br />

بهطور یا صراحتاً‏ پنهان،‏ یا آشکار بهنوعی<br />

مفاهیم،‏ سازایِ‏ انگیزهی میدانندکه اینکه<br />

حال اندیشههاست.‏ این بیرونی فعلیتِ‏ مکشوف<br />

اندازه چه تا دیالکتیکی رابطهی این قرار<br />

توجه مورد چگونه و است معلوم و و اشخاص موضع و بهموقع میگیرد،‏ ناگزیر<br />

هریک که برمیگردد گروههایی تاریخیاجتماعیطبقاتی<br />

پیوستار دارای از<br />

گذشته بههرروی،‏ میباشند.‏ خاصی مفهوم<br />

از هرحوزهای سقم و صحت اینکه و اجتماعی عملِ‏ در نهایتاً‏ اندیشه‏ و معلوم<br />

خطا«‏ و ‏»آزمون از پروسهای و پیشبینی که کرد فراموش نباید میشود،‏ بیرونی<br />

تحقق چگونگیِ‏ مورد در نظر تبادلِ‏ الینفک<br />

جزءِ‏ اندیشهای و هرمفهوم فعلیت و از<br />

درهرصورت که است،‏ انسان اندیشهگریِ‏ و<br />

هرشخص دیگر،‏ بهبیان نیست.‏ گریزی آن اتالف<br />

را نظری مباحثات که نیرویی و گروه صرف<br />

عملگراییِ‏ و بداند انرژی و وقت فعلیتِ‏<br />

‏)با را خاصی مفهوم ‏کند،‏ تبلیغ را درآورده<br />

بهتبادل معینی(‏ اهداف و عملی و دست عملگرایی اینگونه نتیجهی است.‏ میتوان<br />

که است موجود منجالب در زدن پا برد.‏<br />

نام آن از آکتیو]!؟[‏ پاسیفیستِ‏ عنوان با پیش<br />

بیان و اندیشه ‏»آزادی با رابطه در اسالمی«،‏<br />

جمهوری سرنگونی از پس و ارادهمندانه‏<br />

عاملیت ‏»بحث از نتیجهایکه این<br />

گرفت،‏ میتوان اندیشه«‏ منطقیِ‏ یا مقولهای<br />

اینکه ضمن مسئلهی این استکه آن<br />

جوهرهی و کُنه اما است،‏ ‏»نظری«‏ پس<br />

هم و سرنگونی از پیش مورد در ‏)هم هردولت<br />

یا اسالمی جمهوری سرنگونی از عملی<br />

اساساً‏ بهطورکلی(‏ دیگر بورژوایی بهانتخاب<br />

نظریعملی مسئلهی این است.‏ که<br />

برمیگردد اجتماعی امکانات از یکی ‏»خاص«‏<br />

‏»عام«،‏ بهامکان خویش درکلیت است.‏<br />

تقسیم قابل ‏»اخص«‏ و مشرح<br />

بهطور بخواهیم دراینجا اینکه بدون بپردازیم؛<br />

انتخاب«‏ و ‏»امکان بهدیالکتیکِ‏ عام،‏<br />

امکان انتخاب گفتکه میتوان اشارهوار بورژوائی<br />

‏)که را جامعه کنونیِ‏ موجودیت را<br />

اصالحاتی نهایتاً‏ و برمیگزیند است(‏ هدف<br />

سرمایهدار طبقهی اقشارِ‏ از یکی بهنفع برعکسِ‏<br />

اخص امکان انتخابِ‏ میگیرد.‏ سوسیالیستی<br />

و انقالبی سرنگونی عام انتخاب کارگری<br />

کادرهای تربیت در را موجود نظام کارگران،‏<br />

شوراهای همهجانبهی استقرارِ‏ و در<br />

تا برمیگزیند مولدین و زحمتکشان 1391<br />

مهر 28 شماره هفته مجله پرولتاریا<br />

خردمندانهی دیکتاتوریِ‏ تحقق استثمار<br />

و خصوصی مالکیت دولت،‏ نفیِ‏ بپوشاند.‏<br />

عمل جامهی را انسان از انسان مابین<br />

انتخابی نهایتاً،‏ خاص،‏ امکان انتخاب بههرصورت،‏<br />

که است قبلی انتخاب دو رهبری<br />

ازطریق را موجود نظام سرنگونیِ‏ طبقهکارگر<br />

اجرائی نیروی بهکارگیریِ‏ یا بهشکلی<br />

اقشاریکه آن اجرائیِ‏ توان و هدف<br />

نمیدانند،‏ خود ازآنِ‏ را موجود نظام قدرت<br />

انتقال زمینهی بدینمعنیکه میگیرد.‏ بهشوراهای<br />

سیاسیاقتصادیاجتماعی را<br />

زحمتکشان و مولدین و کارگران تبادالت‏<br />

و خویش برنامهی در عمالً‏ البته<br />

نمیدهد.‏ سازمان اجتماعیطبقاتیاش گفتگو<br />

میتوان هم اعم امکان انتخاب از کنونی<br />

وضعیت انتخاب واقع در که کرد انتخاب<br />

ما بحث با رابطه در و نسبت یک در<br />

اسالمی جمهوری کنونی موجودیت پاسداران<br />

است.‏ آن سرمایهدارانهی وجه اغلب<br />

آن مانند و دولتیان و مجلسیان و هستند.‏<br />

اعم انتخاب انتخابکنندگان الزم<br />

اعم امکان انتخاب با رابطه در انتخاب<br />

این از منظور استکه بهتوضیح انتخاب<br />

فقط موجود(‏ وضعیت انتخاب ‏)یعنی:‏ ‏)مثالً‏<br />

نسبت یک پدیداری جنبهی یا شکل نیست.‏<br />

اسالمی(‏ جمهوری کنونی وضعیت کلیت<br />

و تمامیت همواره انتخابْ‏ اوالً‏ چراکه،‏ هم<br />

چارهای و میکند انتخاب را نسبت یک اسالمی<br />

جمهوری دوماً‏ و ندارد؛ این جز و کنترل گوناگون بهاشکال که طبقهای بدون خریدار<br />

و دارد اختیار در را سرمایه مالکیت بود<br />

خواهد کلمه یک صرفاً‏ است،‏ نیرویکار کودکان<br />

استکه انتخابی همانند آن انتخاب که میورزند.‏<br />

مبادرت بهآن بازی بههنگام افرادیکه<br />

و گروهها آن همهی بنابراین،‏ اب همسویی‏ در یا ارتباط در مختلف بهعناوین پنهان<br />

یا آشکار غرببهنوعی‏ سرمایهداری واقع<br />

در شدهاند،‏ خم رژیمچنج پروژهی روی ماهیتاً‏<br />

و زدهاند زانو اعم امکان مقابل در دولتیها<br />

مجلسیان،‏ پاسداران،‏ با تفاوتی هیچ ندارند.‏<br />

ان مانند و شرایط<br />

در گفتکه چنین میتوان بهعبارتی یا<br />

حکومت حاکمیت و ایران جامعهی انتخاب<br />

هم عام،‏ انتخاب هم اسالمی جمهوری انتخاب<br />

حتی ‏)و خاص انتخاب هم و اخص محسوب<br />

سرنگونیطلب‏ بهنوعی نیز(‏ اعم من<br />

ماه از تفاوت میانْ‏ این در اما میشوند؛ آسمان<br />

تا زمین از تفاوت گردون،‏ ماه تا کارِ‏<br />

دستور در که شیوهای بنابراین،‏ است.‏ میگیرد،‏<br />

قرار نیروها این مبارزاتیتبادالتیِ‏ ‏»سرنگونیطلبی«‏<br />

مشترک صفتِ‏ علیرغمِ‏ و<br />

اندیشه ‏»آزادی مقولهی از طرفداری و میتواند<br />

هم متناقض حتی و متفاوت بیان«‏ چندان<br />

تناقضی چنین نمونههای ‏شود.‏ واقع نیستند.‏<br />

کمیاب هم بهجایگاه<br />

عمیقتر و بیشتر هرچه من بهباور نوعِ‏<br />

تاریخیِ‏ حقیقتِ‏ در ‏»اندیشه«‏ نقش و عملیِ‏<br />

و نظری زمینهی بپردازیم،‏ انسان را<br />

بیان«‏ و اندیشه ‏»آزادی تحققِ‏ وسیعترِ‏ دیگر<br />

یکبار ازاینرو،‏ کردهایم.‏ فراهمتر ‏»تولید«(‏<br />

و ‏»کار«‏ زاویه از بار این ‏)البته بتوانیم<br />

تا میپردازم ‏»اندیشه«‏ بهمسئلهی دقیقتر<br />

را بیان«‏ و اندیشه ‏»آزادی مسئلهی دهیم.‏<br />

قرار بررسی مورد ‏»آزادی<br />

طبقاتی و هستیشناسانه‏ تحلیل بیان«‏<br />

و اندیشه تنها<br />

انسان انواع،‏ دیگر همهی برخالف خویش<br />

همسازیِ‏ بهجای استکه نوعی با<br />

را طبیعی محیط طبیعی،‏ محیطِ‏ با انسان<br />

بدینترتیب،‏ میکند.‏ همساز خویش زنجیرهی<br />

از را خویشتن که این ضمن طبیعی<br />

محیطِ‏ ثابت اجبارهای و خوراک را<br />

طبیعی«‏ ‏»محیط میرهاند،‏ حیوانی و و فرامیرویاند؛ انسانی«‏ به»طبیعتِ‏ نیز خویشتنی<br />

طبیعیزیستیاش،‏ موجودیتِ‏ از بنابراین،‏<br />

میسازد.‏ انسانیاجتماعیطبیعی میآید،‏<br />

بهمیان انسان از سخن هرگاه خویشتن<br />

این که داشت توجه میبایست ‏»محیط<br />

چراکه میباشد؛ نیز طبیعی انسانی،‏ فرارویانده،‏<br />

انسانی«‏ به»طبیعت را طبیعی«‏ بهطور<br />

را سلطنت این و ورزیده سلطه برآن میگستراند.‏<br />

نیز فزایندهای جوهرهی<br />

آسمانی،‏ معجزهی کدام اما که<br />

شد باعث مادیای امکان یا ماورائی که<br />

بهانسان طبیعیْ‏ بهمحیطِ‏ وابسته موجودی و طبیعت با متقابل رابطهی در موجودیتاش یابد؟<br />

تکامل دارد،‏ معنی رابطه این گسترش یا<br />

زمینی از ‏)اعم معجزهای هیچ آنجاکه از دنیای<br />

همین ماورایِ‏ نیرویی هیچ و آسمانی(‏ امکان<br />

موجوداتیکه آن نبود،‏ میان در مادی اتکا<br />

با تنها داشتند،‏ را بهانسان شدن تبدیل و کنند پیدا بقا میتوانستند خود بهامکانات که<br />

امکانات این بارز چهره بیابند.‏ تکامل جز<br />

چیزی که بود کار داشت،‏ طبیعی ریشهی اجتماعی<br />

بهامکانات طبیعی امکانات تبدیل باشد<br />

قرار اگر استکه این حقیقت نیست.‏ تابع<br />

حیوانی انواعِ‏ دیگر برخالف انسان که پس،‏<br />

نباشد؛ طبیعی محیط دگرگونیهای متناسب<br />

طبیعی محیط دگرگونیِ‏ جز چارهای وسائلِ‏<br />

تولید ‏)یعنی خویش زیستیِ‏ نیازهای با انسان<br />

بنابراین،‏ ندارد.‏ نیازها(‏ این رفع این<br />

جوهرهی و است؛ مولد ذاتاً‏ موجودی و<br />

وی بین تبادل جز چیزی دگرگونی و تولید نیست.‏<br />

‏»کار«‏ یا طبیعت است<br />

پروسهای از عبارت ‏»کار بهطورکلی

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!