ش٠ار٠٢٨
ش٠ار٠٢٨
ش٠ار٠٢٨
Create successful ePaper yourself
Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.
نظری<br />
بیتفاوتها<br />
سرزمین بی گرامشی<br />
آنتونیو فتوحی<br />
مهدی برگردان: 4<br />
صفحه چون<br />
نیز من ها. تفاوت بی از بیزارم معنای<br />
به زیستن میکنم گمان هبل فریدریش تنها<br />
دست انسانهای است.]۱[ بودن پارتیزان داشته<br />
وجود توانند ،نمی شهر با بیگانه و تواند<br />
نمی راستی به است زنده که آن باشند. تفاوتی<br />
بی نکند. گیری موضع و باشد شهروند بیجربزگی<br />
است، انگلوارگی است. کاهلی من<br />
که روست این از و نیست، زندگی است. وزن<br />
تفاوتی بی بیزارم. تفاوتها بی از است<br />
سربی گلولهای است. تاریخ مردهی راکدی<br />
مادهی و مبتکر؛ و مبدع فرد برای غرق<br />
درخشان هیجانهای غالب آن در که را<br />
کهنه شهری که است باتالقی میشوند. محکم<br />
دیوارهای از بهتر و میگیرد بر در شهر<br />
آن از جنگجویان سینهی از نیکوتر و غلیظ<br />
مردابهای در زیرا میکند. محافظت از<br />
و میبلعد را کنندگان حمله خویش آلود گل ایشان<br />
نیز گاه و میکند دلسرد و میبرد میان بی<br />
میکند. منصرف قهرمانانه اقدام از را میکند.<br />
عمل تاریخ در قدرتمندانه تفاوتی، قضا<br />
میکند. عمل امّا میکند عمل منفعالنه آن<br />
روی توان نمی که چه آن و است قدر و ویران<br />
را ها برنامه که آنچه کرد. حساب را<br />
ساخت خوش های طرح که میکند، علیه<br />
که است زشتی ی ماده میکند. واژگون 1391<br />
مهر 28 شماره هفته مجله و<br />
کند؛ می خفه را آن و کند می طغیان شعور شرّی<br />
در که دهد می روی آنچه است اینچنین خیری<br />
امکان شود، می هوار همه روی که جهانشمول<br />
ارزش )با قهرمانانه کنش یک که آنقدر<br />
دیگر آورد، وجود به تواند می آن( می<br />
عمل که افرادی معدود ابتکار از ناشی حضور<br />
عدم و تفاوتی بی به بلکه نیست، کنند تفاوتی،<br />
بی است. وابسته آنها از بسیاری منفعالنه<br />
میکند. عمل تاریخ در قدرتمندانه قدر<br />
و قضا میکند. عمل امّا میکند عمل حساب<br />
آن روی توان نمی که چه آن و است که<br />
میکند، ویران را ها برنامه که آنچه کرد. میکند.<br />
واژگون را ساخت خوش های طرح طغیان<br />
شعور علیه که است زشتی مادهی میدهد<br />
رخ آنچه میکند. خفه را آن و میکند میخواهند<br />
برخی که نیست روی این از تودهی<br />
که است خاطر بدین بلکه بدهد، روی و<br />
میکند گیری کناره خویش میل با انسانها را<br />
گرههایی شدن کور و فعالیت رخصت توانست<br />
خواهد شمشیر تنها بعدها که میدهد قوانینی<br />
اشاعهی اجازهی بدرد. هم از را آنها آنها<br />
توانست خواهد طغیان تنها که میدهد را قدرت<br />
بر انسانهایی میگذارد و کند باطل را خواهد<br />
شورش تنها بعدها که شوند سوار که<br />
تقدیری کند. سرنگون را آنها توانست هیچ<br />
است، مسلط تاریخ بر میرسد نظر به عدم<br />
و تفاوتی بی این وهمیِ نمودِ مگر نیست میشوند،<br />
پخته عواملی سایهی در که حضور را<br />
همگانی زندگی دام که معدودی دستهای را<br />
آنها نظارتی هیچ که دستهایی ، میبافند چون<br />
است غافل توده و کند، نمی نگاهبانی یک<br />
تقدیرهای دهد. نمی آن به اهمیتی و<br />
باریک های بینش ساز دست همه عصر، عالئق<br />
و ها بلندپروازی و مدت کوتاه اهداف است.<br />
کنشگر کوچک گروههای شخصی بدان<br />
زیرا است. غافل انسانها تودهی ولی دیگر<br />
که عواملی آنگاه گذارد. نمی وقعی سایه<br />
در دامِ و میآورند بر سر شدهاند پخته سر<br />
خویش نقش ایفای برای نیز شده بافته روی<br />
این از میدهد رخ آنچه میرسد. بلکه<br />
بدهد، روی میخواهند برخی که نیست میل<br />
با انسانها تودهی که است خاطر بدین فعالیت<br />
رخصت و میکند گیری کناره خویش بعدها<br />
که میدهد را گرههایی شدن کور و هم<br />
از را آنها توانست خواهد شمشیر تنها هک میدهد را قوانینی اشاعهی اجازهی بدرد. کند<br />
باطل را آنها توانست خواهد طغیان تنها شوند<br />
سوار قدرت بر انسانهایی میگذارد و را<br />
آنها توانست خواهد شورش تنها بعدها که چنین<br />
نظر به روی همین به کند. سرنگون