شماره ٢٨

شماره ٢٨ شماره ٢٨

16.03.2014 Views

32 صفحه اساسی قانون ‏]در است.‏ تکالیف مقدسترین و حقوق ‏»مقدسترین آمده:‏ اینطور ۱۷۹۳، تکالیف«[.‏ ضروریترین نیامده ۱۷۹۳، اساسی قانون ‏]در ۳۰: ماده اشکال تابع را ظلم مقابل در مقاومت است[.‏ نازککاریهای تازهترین از کردن،‏ قانونی را مردم که هرنهادی است.‏ خودکامگی نکند،‏ فرض فسادپذیر را قضات و خوب است.‏ معیوب بهسهولت و شدیداً‏ باید وکال جرایم ۳۲: ماده خود،‏ برای ندارد حق هیچکس شود.‏ مجازات ادعا شهروندان سایر از بیشتر مصونیتی کند.‏ تکالیف بازهم ‏»کمیته روبسپیر:‏ توضیحِ‏ متحد را ملتها همهی آحاد که برادرانهای مورد را متقابل بهکمک آنها حق و میکند کرده فراموش مطلقاً‏ را میدهد قرار تأکید ابدی اتحاد پایههای میرسد بهنظر است.‏ شده گرفته نادیده خودکامگان علیه ملل گلهای برای شما اعالمیه که انگار است.‏ ازاین گوشهای در که شده تنظیم انسانها از عظیمی خانواده برای نه آمدهاند،‏ گرد کُره بهرهبرداری برای را زمین طبیعت،‏ که مواد است…‏ کرده اعطا بهآن سکونت و باشند داشته را عیب این است ممکن زیر با بازگشتناپذیری بهطور را شما میانه که این که میکنم اعتراف بزند!‏ بههم خودکامان را کسانی مواد این نمیترساند؛ مرا عیب نخواهند کنند،‏ آشتی آنها با نمیخواهند که ترساند…«.‏ برادرند،‏ کشورها همه انسانهای ۳۳: ماده مثل خود،‏ توان درحد باید،‏ گوناگون ملل و کنند.‏ کمک بههم واحد،‏ کشوری شهروندان ملتها بههمه میکند ظلم ملت بهیک که کسی است.‏ کرده ظلم تا میجنگند ملت یک با کسانیکه ۳۵: ماده بشر حقوق و کنند متوقف را آزادی پیشرفت ملتها،‏ همهی طرف از باید ببرند،‏ بین از را بهعنوان بلکه عادی،‏ دشمنانی بهعنوان نه قرار پیگرد مورد یاغی راهزنان و قاتالن گیرند.‏ خودکامگان و اشراف پادشاهان،‏ ۳۶: ماده بشر نوعِ‏ که زمین حاکم درمقابل رقم،‏ هر از است،‏ طبیعت که کاینات قانونگذار و باشد در آخر ماده ۴ ‏]این هستند«.‏ یاغی بردگانی است[]‏‎۳‎‏[.‏ نیامده ۱۷۹۳، اساسی قانون ***** 1391 مهر 28 شماره هفته مجله انقالب تحوالت و تغییر که همانطور خاستگاه عمدهترین ‏)بهمثابهی فرانسه کبیر نشان بشر«(‏ ‏»حقوق و بیان«‏ ‏»آزادی یا مفهوم دو این از دریافت و درک میدهد،‏ همهی همانند ‏)درست پیوسته بههم مقولهی آغاز همان از مقوالت(‏ و مفاهیم دیگر دستخوش اولیهشان تحقق و شکلگیری قوای توازن با متناسب و بوده تحول و تغییر یا رادیکالتر گسترههای طبقاتی و سیاسی گذاشتهاند.‏ پشتِسر را محافظهکارانهتری پیوستهایکه تحوالت بررسیِ‏ منهای و نظری صرفاً‏ و تاریخی بهپیشزمینههای سادهی مقایسهی اما برمیگردد؛ مسئله فلسفی با ۱۷۸۹ شهروندِ‏ و انسان حقوق اعالمیه ‏)بهمثابهی روبسپیر و ژاکوبنها آنچه در انقالب(‏ خردهبورژوایی میراتداران سوی از شده ارائه اساسیِ‏ قانون با مقابله بورژوازی نمایندگان ‏)بهمثابهی ژیروندنها ۱۷۹۳ سال در تثبیتگر(‏ و بزرگ شد،‏ نقل آن از بندهایی باالتر و پیشنهادند پیچیده،‏ مبارزهی آن ماحصل مقایسهی نیز و تحت امروزه آنچه با خونین و انقالبی طرف از بشر حقوق جهانی منشور عنوان نشان دارد،‏ رسمیت متحد ملل سازمان ‏»آزادی مفهوم که است حقیقت این دهندهی متناسب و زمان طی بشر«‏ ‏»حقوق و بیان«‏ سیاسی و طبقاتی توازنهای و تعادل با نیز آینده در قوی بهظن و گردیده دگرگون مبارزهی از ناشی تحوالت و تغییر دراثر سیاسیِ‏ توازن و تعادل شکلگیری و طبقاتی است،‏ موجود هماکنون اینکه جز دیگری شد.‏ خواهد متحول بازهم تغییرپذیریِ‏ بهاندازهی که دیگری نکتهی ‏»حقوق و بیان«‏ ‏»آزادی مضمون و مفهوم استکه واقعیت این دارد،‏ اهمیت بشر«‏ و گسترش شکلگیری،‏ خاستگاهِ‏ و بستر بورژوایی اساس از مفهوم دو این تحقق بدون است.‏ بوده انقالبی درعینحالْ‏ و نیرویکار فروش و خرید امکان شکلگیریِ‏ مناسبات گسترش و شکلگیری بدون ‏)یعنی:‏ انسان رابطهی که تولید بورژواییِ‏ و نوین گفتگو میسازد(،‏ دگرگون نیز را طبیعت و در تنها بشر«‏ ‏»حقوق و بیان«‏ ‏»آزادی از و مذهبی نصایح یا نیکو اخالق محدودهی بهیک هیچگاه و میماند متوقف آسمانی نمیگردید.‏ تبدیل سیاسی و اجتماعی اصل انقالبی گسترش با که بود بورژوازی این طبیعی محدودیتهای تکنولوژی،‏ و علم وابستگی شکست؛ را تولید جغرافیایی و و ارباب بهزمین،‏ پیشبودی و طبیعی در و برداشت؛ میان از را محصول نوع پیافکند را نوینی مناسبات و رابطه تولیدْ‏ را امکان این انسانی مولدهی بهنیروی که خود را خویش سَرورِ‏ و ارباب تا میدهد کند؟!‏ ‏»انتخاب«‏ با معکوس رابطهای ‏»انتخاب«‏ این گرچه و دارد تولیدی ادوات و برابزارها مالکیت از که جمعیت از بخشهایی آن مورد در تولیدی ادوات و ابزارها بر مالکیتی هرگونه انتخابی محروماند،‏ خود نیرویکار جز اما است؛ زیستی نیازهای فشار از ناشی اینگونه پیدایش از پیش تولید انسانیِ‏ نیروی هرگونه از بازهم تولیدی مناسبات و رابطه دشاب انسانیاش‏ اراده بیانکنندهی انتخابیکه تفاوت بود.‏ محروم بدهد،‏ را کمتر فقر نوید و انسانی مولدهی نیروی استکه این در اساساً‏ کارگران ‏]یعنی:‏ جدید مناسبات و رابطه در برخالف خویش[،‏ کلیت در زحمتکشان و مناسبات و رابطه در انسانی مولدهی نیروی بهزمین،‏ وابسته رعایایِ‏ ‏]یعنی:‏ پیشین برخوردارند امکان این از طبیعت[‏ یا ارباب کارفرمای و جدید«‏ ‏»اربابِ‏ مقابل در ‏که و طبقاتی بهآگاهی شوند،‏ متشکل خود حتی و کارفرما برعلیه و یابند دست انسانی بهمبارزهای میکند،‏ حمایت او از ‏که دولت عالوهبر یابند.‏ دست هدفمند و سازمانیافته نیز مکرر تجارب علمی،‏ تحلیل و تجزیه که است مبارزهای این که میدهد نشان زندگی بهیک دستیابی امکان از فراتر فراروندهی ترکیب بهواسطهی فقیرانه،‏ کمتر حتی طبقاتیاش‏ تشکل و تاریخی آگاهی و انسان از انسان استثمار محو تا میتواند و سنی و طبقاتی برتری از هرگونهای لغو برود.‏ پیش آن مانند و جنسی منطقی جنبهی از و تاریخی بهلحاظ گرچه و طبقاتی مبارزهی از آنچه همهی نیز میتوان زحمتکشان و کارگران انقالبی تحققِ‏ و شکلگیری بدون داشت،‏ توقع مفاهیم سیاسیِ‏ اندازهای تا و حقوقیقضایی ‏»حقوق و بیان«‏ ‏»آزادی پیوستهی بههم گرچه و میرسد؛ بهنظر غیرممکن بشر«‏ سکهی یک روی دو ‏)بهمثابهی مفهوم دو این ‏]که انقالبی و پیچیده پروسهای بدون واحد(‏ استفاده با و رفت فراتر نظری بحث از و مسلحانه قیام خیابانی،‏ سنگربندی از و تولید ارکان از بسیاری انقالبیْ‏ دیکتاتوری کرد[‏ دگرگون و داد تغییر را زندگی و جامعه نداشتند عملی تحقق و نظری گسترش امکان و فرومیمردند سکوت محاق در چهبسا و این در تاریخ طنز معهذا میشدند؛ فراموش پروسهی همین دستآوردهای و نتایج استکه ادامهی با رهاییبخش و انقالبی خیز و پُراُفت‏ هدف با پرولتاریا بهرهبری انقالبی جنبش اسارت از انسان نوع رهاییِ‏ استراتژیکِ‏ خودبیگانگیِ‏ و خصوصی مالکیت و استثمار و برمیخیزد بهمخالفت اجتماعیطبیعیْ‏ دیگر و زحمتکشان و کارگران برعلیه سخت ستیزی و بهسرکوب پرولتاریا متحدین

33 صفحه میزند!‏ دست هم خونین بهشدت ‏حتی‏ و کارگر طبقهی مبارزهی سالهی ۲۲۰ تاریخ بارها بورژواها دولت و بورژوازی برعلیه و بوده سرکوبهایی چنین شاهد بارها و سینهی در زمینه این در را بسیاری فجایع است.‏ کرده ثبت خویش تاریخ طنز آنچه استکه این حقیقت اما آن از هم عنوان همین با گاه و میرسد بهنظر بورژوازی دوگانگیِ‏ جز چیزی میشود،‏ یاد و فئودال مرتجعین برعلیه انقالبیگری در سرکوبگری دیگر سوی از و درباری؛ زحمتکشان و کارگران مبارزهجویی برعلیه برعلیه خویش تاریخی درکلیت که نیست در را بشریت و خود بقای که هرنیرویی لغو تا پرولتاریا انقالبی مبارزهی تداوم میببیند،‏ دولت و طبقات امحای و کارمزدی میجنگد!!‏ دیالکتیک از ‏)فراتر را تاریخی دوگانگیِ‏ این در برکهنه(‏ نو غلبهی نیز و بهکهنه نو تبدیل اندیشههای همچنین و اجتماعیسیاسی وجود انقالبیگری اوج بهمثابهی روبسپیر دادند بهاو نیز فسادناپذیر‏ لقب که بورژوایی اینجا در کرد.‏ مشاهده میتوان بهروشنی انقالب بررسی فرصت و قصد اینکه بدون داشته را آن در روبسپیر نقش یا فرانسه کبیر انقالب روی بخواهیم اینکه بدون و باشیم بورژوازی بیرون و درون در ضدانقالب و بهنقش اشاره ضمن کنیم؛ تمرکز فرانسه ‏]که فرانسه انقالب در روبسپیر دوگانهی ژاکوبنها توسط عمدتاً آن انقالبی جنبهی عمدتاً‏ نیز آن ضدانقالب جنبهی و زا ‏بعضی میشد[،‏ نمایندگی ژیروندنها را او بشر حقوق اعالمیه جملهبندیهای میدهیم قرار بررسی مورد اشارهوار نیز تاریخی دوگانگی این از تصویری بتوانیم تا کنیم.‏ ترسیم 1391 مهر 28 شماره هفته مجله توسط اوج در انقالبی بورژوازی سیاسی دوگانگی خویش!‏ اقتدار و ‏»روبسپیر کتابچهی از را زیر قول نقل براساس که میآورم فرانسه«‏ کبیر انقالب نسخهی و شده تألیف مسن(‏ ‏)ژان کار خواهد منتشر بهزودی آن شدهی تجدیدنظر وضعیت از تصویری قول نقل این در شد.‏ اعظم بخش طبعاً‏ ‏)و روبسپیر طبقاتیسیاسی بهنمایش بهطورکلی(‏ مونتانی و ژاکوبنها،‏ عنوان تحت میتوان که میشود گذاشته این واقعیت کرد.‏ یاد آن از مجسم دوگانگی روبسپیر اعدام و ژیروندنها کودتای استکه بهثمر هنگامی درست ۱۷۹۴ ژوئیه ۲۷ در ژاکوبنها بورژواییِ‏ انقالبیگری که رسید بهاوج درعینِحال و خویش دوگانگی بهاوج بود.‏ رسیده خود انقالبی اقتدار سکوت از تواتری در دوگانه اوجگیریِ‏ این اقتصادیبرابریطلبانهی مطالبات برابر در اجرایی بازوی بهکارگیری مردم،‏ تودههای استفاده با نیز و سیاسی ستیزهای در آنها مطالبهکنندگانِ‏ سرکوبِ‏ میانپردههای از را ژاکوبنها زیرپای چنان آزادی،‏ و نان بهاصطالح بورژوازی که بود کرده خالی کودتای یک در توانست تنها نه بزرگ برابر در را سفید ترور دورهی سیاسی قدرت بهچنان بلکه کند،‏ آغاز سرخ ترور تفای دست نیز سیاسیاقتصادیاخالقیای حد تا را ژاکوبنیسم نام حتی توانست که دهد.‏ تقلیل محض آدمکشی و خشونت مفهوم ‏)و انقالب دستآوردهای تمام کودتا این را بشر«(‏ ‏»حقوق و بیان«‏ ‏»آزادی ازجمله قرار بزرگ بورژوازی نمایندگان اختیار در دستآوردهای این بهنوبهخود نیز آنها تا داد و رنج تودههای شرف و جان از برخاسته دهند.‏ قرار ناپلئون اختیار در را نان و کار بخوانیم:‏ هم با را قول نقل این تصویب و بهبررسی کنوانسیون ژوئن،‏ ۹ از روبسپیر که پرداخت جدید اساسی قانون داشت.‏ شرکت آن مذاکرات در فعاالنه جدید اساسی قانون تصویب ژوئن،‏ ۲۴ در این در شد.‏ گذاشته بهرفراندم و رسید بهپایان اساسی نکات قبوالندن بر روبسپیر مباحث،‏ مطرح آوریل ماه بشر حقوق اعالمیه در که عمومی،‏ آموزش مورد در جز بود،‏ کرده این تصویب از تجلیل ضمن و نکرد اصرار کامل را آن که کرد اکتفا بهاین اساسی قانون نداند.‏ هرگز البته ‏)که اساسی قانون این بههرحال،‏ دمکراتیک قانونی نرسید(‏ اجرا بهمرحله مبارزان مرجعِ‏ هم ۱۸۴۸ انقالب تا که بود از عدهای بود.‏ فرانسه رادیکال و دمکرات روبسپیر هم اگر که دارند عقیده مورخان تبلیغات که شرایط درآن میخواست،‏ دیکتاتوری برگرایش انقالب علیه مخالفان متمرکز انقالبیون صفوف در آنارشیستی و درمورد بهویژه بحثها کردن طوالنی بود،‏ سیاسی لحاظ از شاید مالکیت،‏ حساس مسأله است.‏ نبوده مصلحت با مالکیت،‏ مسأله در سکوت این ولی ‏»بیتنبانها«ی بهوضعیت کامل بیتوجهی اصطالح شاید بود]‏ همراه بیبضاعت تحقیرآمیز جنبهی ابتدا در ‏»بیتنبانها«‏ ‏»بیتنبانها«‏ معمول بهطور اما داشت؛ از که میشد اطالق مردم از بزرگی بهقشر مرفه خُردهبورژوازی و کوچک بورژوازی در و کار هیچ که کسانی تا میشد شروع دربرمیگرفت[.‏ تیز را نداشتند مشخصی آمد در کنوانسیون که جزیی اقدامات پارهای اقتصادی زمینه در ژوئیه و ژوئن ماههای این بهوضعیت توجهی هیچ داد،‏ انجام تودهی که اینها نداشت.‏ شهری تهیدستان میدادند،‏ تشکیل را ‏»خشمگینان«‏ اصلی کرده شرکت ژوئن ۲ و مه ۳۱ قیامهای در هژمونی تحت کنوانسیون از حاال و بودند نجات کمیته فرمان زیر کمون و مونتانی خواهان یارانش،‏ و روبسپیر دست در ملی جدی اقدامات و خود بهوضعیت رسیدگی بودند.‏ مرتجعان و محتکران علیه انجمن در ژاکرو ژوئن،‏ ۲۵ همان از بهانتقاد بود،‏ آن عضو که کمون و کودولیه و احتکار که پرداخت جدید اساسی قانون از انجمن است.‏ نکرده محکوم را مالاندوزی او حرفهای کرد.‏ حمایت وی از کوردولیه وقتی دارد معنی چه ‏»آزادی بود:‏ معقول دیگری طبقهی میتواند انسانها از طبقه یک دارد معنی چه برابری بدهد؟ گرسنگی را حق خود همنوع بر میتواند ثروتمند وقتی برابری آزادی،‏ کند؟ اعمال زندگی و مرگ توهمی جز دیگر اینها همهی جمهوری،‏ و نیست«.‏ تأیید را وی همگی کوردولیه انجمن اعضای و نمیگرفت جهت کمون ولی میکردند،‏ بودند.‏ مردد ژاکوبنها داد.‏ نشان واکنش همه از زودتر روبسپیر هوادارانش و ژاکرو وقتی ژوئن،‏ ۲۳ روز بدهند،‏ عریضه تا رفتند بهکنوانسیون کار پایان بهدلیل که بهانه بهاین روبسپیر کنوانسیون و است ملی جشن اساسی قانون کرد.‏ مخالفت آن با بپذیرد،‏ عریضه نمیتواند موضعگیری تا داد فرصت بهکمون همین را عریضه کنوانسیون ژوئن،‏ ۲۵ در کند.‏ ۳۱ قیام کمیته و کوردولیه ولی میکند،‏ رد در خانهدار زنان و میکنند حمایت او از مه تعیین خود که بهقیمتی را اجناس مغازهها،‏ با مخالفت در روبسپیر میخرند.‏ میکنند ژاکرو که میرود پیش آنجا تا جنبش این وزیر ‏)نخست پیت دست کردن بهبازی را وطنپرستان بهبهترین افترا و انگلستان(‏ ژاکرو خود بهنوبه کمون میکند.‏ متهم روبسپیر ژوئن،‏ ۳۰ در و میکند طرد را کوردولیه انجمنِ‏ در هِبِر،‏ با همراه شخصاً‏ ژاکرو اخراج خواستار و مییابد حضور فیالمجلس که خواستی میشود؛ انجمن ازاین میشود.‏ برآورده میکند،‏ فروکش جنبش ظاهراً‏ اقدامات این با حتی و انقالب بعدی برجریان آن آثار ولی میماند.‏ باقی روبسپیر شخصِ‏ سرنوشت ژیروندنها بین که مبارزهای پس،‏ این از جای داشت وجود بهطورکلی مونتانی و

32<br />

صفحه اساسی<br />

قانون ‏]در است.‏ تکالیف مقدسترین و حقوق ‏»مقدسترین آمده:‏ اینطور ۱۷۹۳، تکالیف«[.‏<br />

ضروریترین نیامده<br />

۱۷۹۳، اساسی قانون ‏]در ۳۰: ماده اشکال<br />

تابع را ظلم مقابل در مقاومت است[.‏ نازککاریهای<br />

تازهترین از کردن،‏ قانونی را<br />

مردم که هرنهادی است.‏ خودکامگی نکند،‏<br />

فرض فسادپذیر را قضات و خوب است.‏<br />

معیوب بهسهولت<br />

و شدیداً‏ باید وکال جرایم ۳۲: ماده خود،‏<br />

برای ندارد حق هیچکس شود.‏ مجازات ادعا<br />

شهروندان سایر از بیشتر مصونیتی کند.‏<br />

تکالیف<br />

بازهم ‏»کمیته روبسپیر:‏ توضیحِ‏ متحد<br />

را ملتها همهی آحاد که برادرانهای مورد<br />

را متقابل بهکمک آنها حق و میکند کرده<br />

فراموش مطلقاً‏ را میدهد قرار تأکید ابدی<br />

اتحاد پایههای میرسد بهنظر است.‏ شده<br />

گرفته نادیده خودکامگان علیه ملل گلهای<br />

برای شما اعالمیه که انگار است.‏ ازاین<br />

گوشهای در که شده تنظیم انسانها از عظیمی<br />

خانواده برای نه آمدهاند،‏ گرد کُره بهرهبرداری<br />

برای را زمین طبیعت،‏ که مواد<br />

است…‏ کرده اعطا بهآن سکونت و باشند<br />

داشته را عیب این است ممکن زیر با<br />

بازگشتناپذیری بهطور را شما میانه که این<br />

که میکنم اعتراف بزند!‏ بههم خودکامان را<br />

کسانی مواد این نمیترساند؛ مرا عیب نخواهند<br />

کنند،‏ آشتی آنها با نمیخواهند که ترساند…«.‏<br />

برادرند،‏<br />

کشورها همه انسانهای ۳۳: ماده مثل<br />

خود،‏ توان درحد باید،‏ گوناگون ملل و کنند.‏<br />

کمک بههم واحد،‏ کشوری شهروندان ملتها<br />

بههمه میکند ظلم ملت بهیک که کسی است.‏<br />

کرده ظلم تا<br />

میجنگند ملت یک با کسانیکه ۳۵: ماده بشر<br />

حقوق و کنند متوقف را آزادی پیشرفت ملتها،‏<br />

همهی طرف از باید ببرند،‏ بین از را بهعنوان<br />

بلکه عادی،‏ دشمنانی بهعنوان نه قرار<br />

پیگرد مورد یاغی راهزنان و قاتالن گیرند.‏<br />

خودکامگان<br />

و اشراف پادشاهان،‏ ۳۶: ماده بشر<br />

نوعِ‏ که زمین حاکم درمقابل رقم،‏ هر از است،‏<br />

طبیعت که کاینات قانونگذار و باشد در<br />

آخر ماده ۴ ‏]این هستند«.‏ یاغی بردگانی است[]‏‎۳‎‏[.‏<br />

نیامده ۱۷۹۳، اساسی قانون *****<br />

1391<br />

مهر 28 شماره هفته مجله انقالب<br />

تحوالت و تغییر که همانطور خاستگاه<br />

عمدهترین ‏)بهمثابهی فرانسه کبیر نشان<br />

بشر«(‏ ‏»حقوق و بیان«‏ ‏»آزادی یا<br />

مفهوم دو این از دریافت و درک میدهد،‏ همهی<br />

همانند ‏)درست پیوسته بههم مقولهی آغاز<br />

همان از مقوالت(‏ و مفاهیم دیگر دستخوش<br />

اولیهشان تحقق و شکلگیری قوای<br />

توازن با متناسب و بوده تحول و تغییر یا<br />

رادیکالتر گسترههای طبقاتی و سیاسی گذاشتهاند.‏<br />

پشتِسر را محافظهکارانهتری پیوستهایکه<br />

تحوالت بررسیِ‏ منهای و نظری صرفاً‏ و تاریخی بهپیشزمینههای سادهی<br />

مقایسهی اما برمیگردد؛ مسئله فلسفی با<br />

۱۷۸۹ شهروندِ‏ و انسان حقوق اعالمیه ‏)بهمثابهی<br />

روبسپیر و ژاکوبنها آنچه در<br />

انقالب(‏ خردهبورژوایی میراتداران سوی<br />

از شده ارائه اساسیِ‏ قانون با مقابله بورژوازی<br />

نمایندگان ‏)بهمثابهی ژیروندنها ۱۷۹۳<br />

سال در تثبیتگر(‏ و بزرگ شد،‏<br />

نقل آن از بندهایی باالتر و پیشنهادند پیچیده،‏<br />

مبارزهی آن ماحصل مقایسهی نیز و تحت<br />

امروزه آنچه با خونین و انقالبی طرف<br />

از بشر حقوق جهانی منشور عنوان نشان<br />

دارد،‏ رسمیت متحد ملل سازمان ‏»آزادی<br />

مفهوم که است حقیقت این دهندهی متناسب<br />

و زمان طی بشر«‏ ‏»حقوق و بیان«‏ سیاسی<br />

و طبقاتی توازنهای و تعادل با نیز<br />

آینده در قوی بهظن و گردیده دگرگون مبارزهی<br />

از ناشی تحوالت و تغییر دراثر سیاسیِ‏<br />

توازن و تعادل شکلگیری و طبقاتی است،‏<br />

موجود هماکنون اینکه جز دیگری شد.‏<br />

خواهد متحول بازهم تغییرپذیریِ‏<br />

بهاندازهی که دیگری نکتهی ‏»حقوق<br />

و بیان«‏ ‏»آزادی مضمون و مفهوم استکه<br />

واقعیت این دارد،‏ اهمیت بشر«‏ و<br />

گسترش شکلگیری،‏ خاستگاهِ‏ و بستر بورژوایی<br />

اساس از مفهوم دو این تحقق بدون<br />

است.‏ بوده انقالبی درعینحالْ‏ و نیرویکار<br />

فروش و خرید امکان شکلگیریِ‏ مناسبات<br />

گسترش و شکلگیری بدون ‏)یعنی:‏ انسان<br />

رابطهی که تولید بورژواییِ‏ و نوین گفتگو<br />

میسازد(،‏ دگرگون نیز را طبیعت و در<br />

تنها بشر«‏ ‏»حقوق و بیان«‏ ‏»آزادی از و<br />

مذهبی نصایح یا نیکو اخالق محدودهی بهیک<br />

هیچگاه و میماند متوقف آسمانی نمیگردید.‏<br />

تبدیل سیاسی و اجتماعی اصل انقالبی<br />

گسترش با که بود بورژوازی این طبیعی<br />

محدودیتهای تکنولوژی،‏ و علم وابستگی<br />

شکست؛ را تولید جغرافیایی و و ارباب بهزمین،‏ پیشبودی و طبیعی در<br />

و برداشت؛ میان از را محصول نوع پیافکند<br />

را نوینی مناسبات و رابطه تولیدْ‏ را<br />

امکان این انسانی مولدهی بهنیروی که خود<br />

را خویش سَرورِ‏ و ارباب تا میدهد کند؟!‏<br />

‏»انتخاب«‏ با<br />

معکوس رابطهای ‏»انتخاب«‏ این گرچه و<br />

دارد تولیدی ادوات و برابزارها مالکیت از<br />

که جمعیت از بخشهایی آن مورد در تولیدی<br />

ادوات و ابزارها بر مالکیتی هرگونه انتخابی<br />

محروماند،‏ خود نیرویکار جز اما<br />

است؛ زیستی نیازهای فشار از ناشی اینگونه<br />

پیدایش از پیش تولید انسانیِ‏ نیروی هرگونه<br />

از بازهم تولیدی مناسبات و رابطه دشاب انسانیاش‏ اراده بیانکنندهی انتخابیکه تفاوت<br />

بود.‏ محروم بدهد،‏ را کمتر فقر نوید و انسانی<br />

مولدهی نیروی استکه این در اساساً‏ کارگران<br />

‏]یعنی:‏ جدید مناسبات و رابطه در برخالف<br />

خویش[،‏ کلیت در زحمتکشان و مناسبات<br />

و رابطه در انسانی مولدهی نیروی بهزمین،‏<br />

وابسته رعایایِ‏ ‏]یعنی:‏ پیشین برخوردارند<br />

امکان این از طبیعت[‏ یا ارباب کارفرمای<br />

و جدید«‏ ‏»اربابِ‏ مقابل در ‏که و<br />

طبقاتی بهآگاهی شوند،‏ متشکل خود حتی<br />

و کارفرما برعلیه و یابند دست انسانی بهمبارزهای<br />

میکند،‏ حمایت او از ‏که دولت عالوهبر<br />

یابند.‏ دست هدفمند و سازمانیافته نیز<br />

مکرر تجارب علمی،‏ تحلیل و تجزیه که<br />

است مبارزهای این که میدهد نشان زندگی<br />

بهیک دستیابی امکان از فراتر فراروندهی<br />

ترکیب بهواسطهی فقیرانه،‏ کمتر حتی<br />

طبقاتیاش‏ تشکل و تاریخی آگاهی و<br />

انسان از انسان استثمار محو تا میتواند و<br />

سنی و طبقاتی برتری از هرگونهای لغو برود.‏<br />

پیش آن مانند و جنسی منطقی<br />

جنبهی از و تاریخی بهلحاظ گرچه و طبقاتی مبارزهی از آنچه همهی نیز میتوان<br />

زحمتکشان و کارگران انقالبی تحققِ‏<br />

و شکلگیری بدون داشت،‏ توقع مفاهیم<br />

سیاسیِ‏ اندازهای تا و حقوقیقضایی ‏»حقوق<br />

و بیان«‏ ‏»آزادی پیوستهی بههم گرچه<br />

و میرسد؛ بهنظر غیرممکن بشر«‏ سکهی<br />

یک روی دو ‏)بهمثابهی مفهوم دو این ‏]که<br />

انقالبی و پیچیده پروسهای بدون واحد(‏ استفاده<br />

با و رفت فراتر نظری بحث از و<br />

مسلحانه قیام خیابانی،‏ سنگربندی از و<br />

تولید ارکان از بسیاری انقالبیْ‏ دیکتاتوری کرد[‏<br />

دگرگون و داد تغییر را زندگی و جامعه نداشتند<br />

عملی تحقق و نظری گسترش امکان و فرومیمردند سکوت محاق در چهبسا و این<br />

در تاریخ طنز معهذا میشدند؛ فراموش پروسهی<br />

همین دستآوردهای و نتایج استکه ادامهی<br />

با رهاییبخش و انقالبی خیز و پُراُفت‏ هدف<br />

با پرولتاریا بهرهبری انقالبی جنبش اسارت<br />

از انسان نوع رهاییِ‏ استراتژیکِ‏ خودبیگانگیِ‏<br />

و خصوصی مالکیت و استثمار و برمیخیزد بهمخالفت اجتماعیطبیعیْ‏ دیگر<br />

و زحمتکشان و کارگران برعلیه سخت<br />

ستیزی و بهسرکوب پرولتاریا متحدین

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!