ش٠ار٠٢٨
ش٠ار٠٢٨ ش٠ار٠٢٨
نظری و زمانیمکانی محدودههای پیشینه، بیان و اندیشه آزادی آن طبقاتی جوهر فرد عباس 30 صفحه مدخل: فروردین در اولینبار برای حاضر بحث شد نوشته دیدگاه سایت برای و ۱۳۸۵ سال دلیل گردید. منتشر نیز سایت همان در و انتشار و موضوعی گسترش بازنویسی، استکه تحوالتی و تغییر نوشته این دوبارهی موسوم گروههای درونیبیرونیِ رابطهی در محورهای عمدهترین است. جریان در بهچپ تحوالتْ و تغییر این ایدئولوژیک و مفهومی گرچه است. بشر« »حقوق و بیان« »آزادی عینحال در و پراکنده تحوالت و تغییر این آشکارا موارد اغلب در حتی و است، بطئی فضای اما درنمیآیند؛ بهبیان علنی بهطور و ملکولی برهمکنشهای و کنش پسِ از آنْ کلی و ایدئولوژیک بُروزات بهواسطهی نیز و است. بررسی و دریافت قابل مفهومیاش بازنویسی انگیزه مهمترین بههرروی، 1391 مهر 28 شماره هفته مجله حلقهی با مقابله بحث این مجدد انتشار و بهروز روز بهنظرمیرسد که است توطئهای زحمتکش و کارگر مردم تا میشود تنگتر بسیار و جانمانسور جنگی بهکام ایران در را این ایدئولوژیک توجیه بکشاند. مخرب بشر« »حقوق از دفاع خانمانبرانداز جنگ است. بیان« »آزادی و نیز و درونی تحوالت و تغییر از گذشته از بیشتر که چپ گروههای بیرونی موجود فیالحال جهان سیاسی وضعیت موقعیت تأثیر تحت کمتر و میپذیرد تأثیر و مختلف کشورهای در طبقاتی مبارزهی ایران در طبقاتی مبارزهی موقعیت بهویژه )بهمثابهی اسالمی جمهوری وجود اما است؛ شرایط بهویژهدر سرمایه( استبدادی سلطهی ظرفیت فاقد کارگری جنبش که کنونی بهطور است، خویش طبقاتی هژمونیِ اِعمال و میدهد میدان بهفراطبقاتیگرایی فزایندهای مقوالتی که میکند فراهم نیز را زمینه این بشر« »حقوق و بیان« »آزادی مانند مارکسیستی و طبقاتی مفاهیم جایگزین بهسود پرولتاریا« »دیکتاتوری و گردند تبادالت دور از همگانی« »دموکراسی میبایست بنابراین، گردد. خارج سیاسی و فریبنده اما، ظاهرالصالح مقولهی دو این »حقوق و بیان« »آزادی )یعنی: بورژوایی دستآوردهای و دیدگاه پرتو در را بشر«( روش از استفاده با بهویژه و مارکسیستی، مورد ماتریالیستیدیالکتیکی]۱[ تحقیق بهمثابهی حاصله نتیجهی تا داد قرار بررسی خرافه و جهل ظلمتِ درون در حقیقت پرتو را کمونیستی و انقالبی طبقاتی، گامهای قصد بههمین که نوشته این باشد. راهگشا بازنویسی نیز قصد بههمین بود، شده تدوین ناچیز چندان نه اضافاتی و تغییرات با و شده
31 صفحه میگردد. منتشر دوباره و بیان« »آزادی خاستگاهبورژواییانقالبی بشر« »حقوق زا بیرون افسانهگونه، پیشزمینههای منهای آنچه نظیر سیاست و اندیشه تبادلِ چرخهی گفته کوروش بشر حقوق منشور مورد در اندیشههای تأثیر از صرفِنظر نیز و میشود و دیگران، و روسو ژاک ژان و الک جان استقالل اعالمیه مستقیم تأثیرات از فراتر طبعاً خود بهنوبهی )که آمریکا متحده ایاالت و بشر« »حقوق مفاهیم از جنبههایی حاوی غیرقابل حقیقت اما میباشد(؛ بیان« »آزادی و مناسبات آن استکه این انکار و کتمان بهیک را بشر« »حقوق کهمفهوم مختصاتی تبدیل جهانی و حقوقی و عینی میثاق یا اصل تحت که بود فرانسه بورژوایی انقالب نمود، میشود. یاد آن از نیز کبیر« »انقالب عنوان سال در شهروند و انسان حقوق اعالمیه ماده ۱۷ در نوینی و شورانگیز سند ۱۷۸۹ اساسی قانون پیشزمینهی بهعنوان که بود ایجاد ضمن تا گردید تدوین فرانسه انقالب و فئودالی ارتجاع از هرشکلی مقابل در مانع را بورژوایی مدرن دولت بهانقالب، درباری غافل برساند. بهثبیت همیشه برای و تأسیس، و تثبیت با هرزمینهای در انقالب اینکه از و متنافر که مغایر، تنها نه جاودانسازی، هست. نیز متناقض تودههای روزافزون حضور با بههرروی، و زحمتکش و کارگر از )اعم مردم روندی انقالبْ غیره(، و شهری تهیدست و کرد پیدا روبهتکامل و رادیکالشونده آرمانیتری عینحال در و فراگیرتر مطالبات میکردند، رهبری را انقالب بهنیروهاییکه را عملِ عرصهی در نه گرچه نمود. تحمیل نعمات از برخورداری و اقتصاد زندگی، تحمیل این نظریسیاسی اوج اما تولیدی؛ گردید نمایان آنجایی مبارزاتی و طبقاتی خود بشر حقوق اعالمیه طرح روبسپیر که ژاکوبنها بهانجمن ۱۷۹۳ آوریل ۲۱ در را کردن اضافه با نیز بعد روز ۳ و داد ارائه در را طرح همان توضیحات بعضی نمایندگان و ژیروندنها طرحیکه با مقابله تسلیم بودند، کرده طرح بزرگ بورژوازی دراین روبسپیر برای آنچه نمود. کنوانسیون در اساسی قانون دارد، اهمیت بهویژه دوره آن فکر در او واقع، در است. جمهوری رژیم بهواسطهی قبلی اساسی قانون معایب که بود اساسی قانون در جدید بشر حقوق اعالمیه گردد. مرتفع جدید اعالمیه این مهم نکات از بهپارهای زیر در مبنای هرگز فرانسه جمهوری در اگرچه که الهامبخش اما نگرفت، قرار دولت عمل 1391 مهر 28 شماره هفته مجله بود، نوزدهم قرن اوایل سوسیالیستهای میکنیم: اشاره عبارت سیاسی جامعه هرگونه هدف ۱: ماده انسان الینفک و طبیعی حقوق حفظ از است قانون )در وی. استعدادهای کلیه ارتقاءِ و آمده عبارت بهاین ۱۷۹۳، نهایی اساسی همگانی سعادت هرجامعه »هدف است: است«(. از است عبارت انسان اساسی حقوق ۲: ماده خود. آزادی و زندگی حفظ بهقدرت او حق عبارتند حقوق این ۱۷۹۳، اساسی قانون )در مالکیت(. و امنیت آزادی، برابری، از: قدرتی از است عبارت آزادی ۵: ماده تمام خود بهمیل تا دارد تعلق بهانسان که عدالت دهد. رشد را خویش استعدادهای طبیعت آن، حد دیگری حقِ آن، قاعدهی است. آن تضمین قانون و آن اساس ابتدا »من ۹: ماده از قبل روبسپیر توضیح تئوری تکمیل برای ضروری ماده چند موارد آنگاه، میکنم«. پیشنهاد شما مالکیت جز اموال »برابری میآید: او عالقه مورد بِه کلبه، در فضیلت نیست؛ واهی خیالی لحن خشونت با او کاخ«. در رذیلت که وکالی و کُندورسه]۲[ بهمارکی بیسابقهای که: میکند عتاب ژیروند بورژوازی که بپرسید انسان گوشت سوداگر »ازاین تخته بهاین بااشاره تا چیست، مالکیت مینامد کشتی را آنها که قراضههایی مینامد زنده که را انسانهایی درآنها و بهشما چیده، هم کنار و کرده بستهبندی ازاین من! مالکیت است این بگوید: از یا و دارد کشتی و زمین که نجیبزاده میکند گمان ندارد را آنها دیگر زمانیکه مالکیت از او کنید. سؤال شده، وارونه دنیا اعضای از داد. خواهد مشابه تقریباً مفهومی شانردهم[ لویی کُپهها]خاندان خاندان محترم مقدسترین که گفت خواهند بهشما بپرسید، هک است موروثیای حق بیتردید مالکیتها تحقیر سرکوب، برای آن از قدیماالیام از بر سلطنت ]نیز[ و خون قانونی مکیدن و فرانسه سرزمین در که انسانی میلیون ۲۵ برخوردار دارند، سکنی آنها ارادهی تحت بودهاند«. اساس هیچ بر مالکیت اشخاص، این نظر »در ما، حقوق اعالمیه چرا نیست. متکی اخالقی و انسان اموال مُقدّمِ این آزادی، تعریف در است، کرده اخذ طبیعت از که حقی مقدسترین گفتهایم بهحق ما میشود؟ اشتباه همین دچار همین چرا است؛ دیگری حق آزادی حد که است اجتماعی نهادی که برمالکیت را اساس طبیعت ابدی قوانین گویی نکردهاید؟ اعمال خدشهناپذیر انسانها قراردادهای از کمتر بیشترین تأمین برای ماده چندین شما است! حتی و آوردهاید مالکیت اعمال در آزادی مشروعیت و طبیعت تعیینِ برای کلمه یک بهنظر شما اعالمیه بهطوریکه نگفتهاید؛ آن اغنیا، برای که انسانها برای نه میرسد برای و مالاندوزان برای محتکران، برای بهشما »من است«. شده تنظیم خودکامگان این زیر حقایق تأیید با که میکنم پیشنهاد کنید: اصالح را عیب حق از است عبارت مالکیت ۹: ماده آن تملک و بهتمتع شهروند هر برخورداری تضمین او برای قانون که اموال از مقدار است. کرده حقوق، سایر مانند مالکیت، حق ۱۰: ماده دیگران. حقوق رعایت بهتعهد است محدود نه بهامنیت، نه نمیتواند حق این ۱۱: ماده ام همنوعان بهمالکیت نه و بهبقا نه بهآزادی، کند. وارد ضرر هرگونه و تصرف هرگونه ۱۲: ماده اساساً کند، نقض را اساس این که معامالتی ماده ۴ ]این است. غیراخالقی و غیرقانونی شدند[. حذف ۱۷۹۳ اساسی قانون در قانون در درعوض، ماده ]این ۱۳: ماده دارد تعهد جامعه است[ شده حفظ اساسی طریق از چه را، خود اعضای تمام معاش وسایلِ تأمین با چه و آنها برای کار تهیه کردن کار شرایط در که آنهایی معیشت کند. فراهم نیستند، خرد ترقی در قوا تمام با باید جامعه ۱۵: ماده دسترس در را آموزش و بکوشد عمومی دهد]....[. قرار شهروندان همهی بخواهند، هرگاه میتوانند، مردم ۱۸: ماده خود وکالی و کنند عوض را خود حکومت نمایند]....[. خلع را همهی که دهد ترتیبی باید جامعه ۲۲: ماده معاش امرار خود کار از که شهروندانی از قانون که مجالسی در بتوانند میکنند، اینکه بدون یابند، حضور میخواهد آنها شود. مختل خانوادهشان یا و آنها معیشت شد[. حذف ۱۷۹۳ اساسی قانون در بند ]این سایر نتیجه ظلم درمقابل مقاومت ۲۶: ماده است. شهروندان بشر حقوق ظلم جامعه، عضو یک تنها به ظلم ۲۷: ماده است. آن پیکر بهکل میکند، ظلم بهمردم حکومت وقتی ۲۸: ماده مردم، از هربخشی یا مردم تمامی قیام
- Page 1 and 2: مجله هفته گاهنامه س
- Page 3 and 4: فهرست 131 دیپلماسی ت
- Page 5 and 6: صفحه 5 میرسد که تقدی
- Page 7 and 8: صفحه 7 در موارد اتفا
- Page 9 and 10: نظری دیالک تیک اوبژ
- Page 11 and 12: نظری سوسیالیسم بخش
- Page 13 and 14: نظری شلینگ« و »ف
- Page 15 and 16: 15 صفحه »عالم ستای
- Page 17 and 18: صفحه 17 اشاعة سکسوال
- Page 19 and 20: 19 صفحه بنابراین میپ
- Page 21 and 22: 21 صفحه اندیشید. مو
- Page 23 and 24: صفحه 23 دایمی را اغل
- Page 25 and 26: نظری از»اوروکمونیس
- Page 27 and 28: صفحه 27 خارجی. چرخش
- Page 29: صفحه 29 برابر بخاطر
- Page 33 and 34: 33 صفحه میزند! دست
- Page 35 and 36: 35 صفحه بهطور حتی خو
- Page 37 and 38: 37 صفحه تا دیگر، به
- Page 39 and 40: 39 صفحه زحمتکشان و م
- Page 41 and 42: 41 صفحه هیچ منطقی ار
- Page 43 and 44: 43 صفحه آن طی که پروس
- Page 45 and 46: 45 صفحه غیرانتزاعی(
- Page 47 and 48: 47 صفحه در که تبیین،
- Page 49 and 50: نظری 49 صفحه جوید به
- Page 51 and 52: صفت قانونمند را نمی
- Page 53 and 54: نظری پسا فوردیسم،
- Page 55 and 56: صفحه 55 بسنده می کنم.
- Page 57 and 58: صفحه 57 معاصر، مصا
- Page 59 and 60: نظری گالیله، ۱۹
- Page 61 and 62: نظری وآنگاه ژیژک گف
- Page 63 and 64: صفحه 63 مبهم ترین نظ
- Page 65 and 66: صفحه 65 میکنیم که ان
- Page 67 and 68: نظری رابرت میشلز و
- Page 69 and 70: صفحه 69 بعضی از نویس
- Page 71 and 72: صفحه 71 نمونه های مت
- Page 73 and 74: صفحه 73 داشتند که با
- Page 75 and 76: صفحه 75 برای شکست قد
- Page 77 and 78: فلسفه »کاربران«
- Page 79 and 80: 79 صفحه HHamelin .15 Ravaisson
نظری<br />
و زمانیمکانی محدودههای پیشینه، بیان و اندیشه آزادی آن<br />
طبقاتی جوهر فرد<br />
عباس 30<br />
صفحه مدخل:<br />
فروردین<br />
در اولینبار برای حاضر بحث شد<br />
نوشته دیدگاه سایت برای و ۱۳۸۵ سال دلیل<br />
گردید. منتشر نیز سایت همان در و انتشار<br />
و موضوعی گسترش بازنویسی، استکه<br />
تحوالتی و تغییر نوشته این دوبارهی موسوم<br />
گروههای درونیبیرونیِ رابطهی در محورهای<br />
عمدهترین است. جریان در بهچپ تحوالتْ<br />
و تغییر این ایدئولوژیک و مفهومی گرچه<br />
است. بشر« »حقوق و بیان« »آزادی عینحال<br />
در و پراکنده تحوالت و تغییر این آشکارا<br />
موارد اغلب در حتی و است، بطئی فضای<br />
اما درنمیآیند؛ بهبیان علنی بهطور و ملکولی<br />
برهمکنشهای و کنش پسِ از آنْ کلی و ایدئولوژیک بُروزات بهواسطهی نیز و است.<br />
بررسی و دریافت قابل مفهومیاش بازنویسی<br />
انگیزه مهمترین بههرروی، 1391<br />
مهر 28 شماره هفته مجله حلقهی<br />
با مقابله بحث این مجدد انتشار و بهروز<br />
روز بهنظرمیرسد که است توطئهای زحمتکش<br />
و کارگر مردم تا میشود تنگتر بسیار<br />
و جانمانسور جنگی بهکام ایران در را این<br />
ایدئولوژیک توجیه بکشاند. مخرب بشر«<br />
»حقوق از دفاع خانمانبرانداز جنگ است.<br />
بیان« »آزادی و نیز<br />
و درونی تحوالت و تغییر از گذشته از<br />
بیشتر که چپ گروههای بیرونی موجود<br />
فیالحال جهان سیاسی وضعیت موقعیت<br />
تأثیر تحت کمتر و میپذیرد تأثیر و<br />
مختلف کشورهای در طبقاتی مبارزهی ایران<br />
در طبقاتی مبارزهی موقعیت بهویژه )بهمثابهی<br />
اسالمی جمهوری وجود اما است؛ شرایط<br />
بهویژهدر سرمایه( استبدادی سلطهی ظرفیت<br />
فاقد کارگری جنبش که کنونی بهطور<br />
است، خویش طبقاتی هژمونیِ اِعمال و میدهد میدان بهفراطبقاتیگرایی فزایندهای مقوالتی<br />
که میکند فراهم نیز را زمینه این بشر«<br />
»حقوق و بیان« »آزادی مانند مارکسیستی<br />
و طبقاتی مفاهیم جایگزین بهسود<br />
پرولتاریا« »دیکتاتوری و گردند تبادالت<br />
دور از همگانی« »دموکراسی میبایست<br />
بنابراین، گردد. خارج سیاسی و فریبنده اما، ظاهرالصالح مقولهی دو این »حقوق<br />
و بیان« »آزادی )یعنی: بورژوایی دستآوردهای<br />
و دیدگاه پرتو در را بشر«( روش<br />
از استفاده با بهویژه و مارکسیستی، مورد<br />
ماتریالیستیدیالکتیکی]۱[ تحقیق بهمثابهی<br />
حاصله نتیجهی تا داد قرار بررسی خرافه<br />
و جهل ظلمتِ درون در حقیقت پرتو را<br />
کمونیستی و انقالبی طبقاتی، گامهای قصد<br />
بههمین که نوشته این باشد. راهگشا بازنویسی<br />
نیز قصد بههمین بود، شده تدوین ناچیز<br />
چندان نه اضافاتی و تغییرات با و شده
Change language