16.03.2014 Views

شماره ٢٨

شماره ٢٨

شماره ٢٨

SHOW MORE
SHOW LESS

Create successful ePaper yourself

Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.

صفحه 186<br />

با مسائل/منافع زحمتکشان و ستمدیدگان<br />

فراهم شود.‏ به خصوص در جایی که رسانه<br />

های سلطه در جهت تخریب چهره عمومی<br />

چپ دست به تحریف تاریخ یا واقعیت های<br />

جاری می زنند،‏ به نظر می رسد که باید از<br />

همه تریبون های عمومیِ‏ ‏»در دسترس«،‏<br />

برای مواجهه با این تخریب و تحریف بهره<br />

گرفت؛ و اگر ممکن باشد و بتوان ‏»حرف<br />

خود«‏ را بدون پرده پوشی بیان کرد،‏ رسانه<br />

های مین استریم هم می توانند بخشی از این<br />

تریبون های عمومی باشند.‏ ‏]فرض کنیم این<br />

دغدغه ها از سوی کسانی طرح می شود<br />

که همچنان به آرمانهای چپ وفادارند،‏ نه<br />

آنها که راه گریز از این قرنطینه سازی را<br />

‏»تعدیل ساختاری«‏ دیدگاههای خود در جهت<br />

انطباق با نظم موجود یافته اند و با نشان<br />

های موروثی چپ عازم فتح قله های ‏»رئال<br />

پولیتیک«‏ شده اند[‏<br />

به طور مشخص در این رهیافت فرض بر<br />

این است که به رغم کارکردهای آشکارِ‏<br />

کالن-‏ رسانه ها در جهت بازتولید و تثبیت<br />

گفتمان های حافظ نظم مسلط،‏ می توان از<br />

روزنه ها و سنت های دموکراتیکِ‏ به جا<br />

مانده در دنیای امروز و نیز برخی ناهگنی<br />

های درونیِ‏ گریز ناپذیرِ‏ سیستم مستقر،‏ به<br />

عنوان ابزارهایی علیه خود آن ‏)سیستم(‏<br />

استفاده کرد؛ و این قاعده شامل بهره گیریِ‏<br />

حساب شده از رسانه های مین استریم هم می<br />

شود؛ به این معنی که حداقل بخش کوچکی<br />

از مخاطبان این رسانه ها را می توان با<br />

روشنگری های خود تحت تاثیر قرار داد<br />

تا بدین ترتیب در پندارهای عمومی رایج،‏<br />

اگر نه شکاف،‏ بلکه ترک هایی ایجاد کرد.‏<br />

برهان دیگری ‏)کمرنگ تر(‏ که از سوی<br />

فعالین چپ در جهت ضرورت بهره گیری<br />

از همه امکانات رسانه ای اقامه می شود<br />

آن است که برای سهولت ارتباط با توده ها،‏<br />

چپ نیازمند آن است که چهره های مرجع<br />

‏»مردمی«‏ خود را بیافریند و حضور در<br />

رسانه های بزرگ می تواند به خوبی این<br />

هدف میانی را تامین کند.‏<br />

یک استدالل جانبی آن است که در حالیکه<br />

اشکال مختلف چپ ستیزی در رسانه های<br />

مین استریم جریان دارد،‏ عدم حضور<br />

فعالین و پژوهشگران چپ در این رسانه<br />

ها نه تنها چیزی را تغییر نمی دهد،‏ بلکه<br />

قوت استدالل ها و ‏»فکت«‏ های نویسندگان<br />

و ‏»کارشناسانِ«‏ همکار این رسانه ها را<br />

نزد مخاطبان تایید و تقویت می کند.‏ دیدگاه<br />

دیگر بر آن است که در بحث از رسانه های<br />

مین استریم مفهوم ‏»سلطه رسانه ای«‏ نباید<br />

مورد اغراق قرار گیرد.‏ به این خاطر که<br />

اگر چه این رسانه ها بازتولید نظام سلطه را<br />

مجله هفته شماره 28 مهر 1391<br />

هدف قرار می دهند،‏ اما مخاطبان هشیار از<br />

این توان برخوردارند که از میان خروجی<br />

های مختلف این رسانه ها بر مبنای منطق و<br />

دیدگاه انتقادی خود دست به انتخاب بزنند و<br />

لذا دامنه سلطه گری این رسانه ها نامحدود<br />

نیست؛ از این لحاظ،‏ حتی از طریق این<br />

رسانه ها هم ‏»حرف حساب«‏ می تواند از<br />

سوی برخی از مخاطبان شنیده شود.‏<br />

نقد مقدماتی )۵(:<br />

آنچه در سطرهای پایین در نقد رویکرد)های(‏<br />

ذکر شده می آید بر این پیش فرض بنیادی<br />

استوار است که امروزه رویارویی نیروهای<br />

چپ و راست در فضای عمومی پیش از<br />

هر چیز به میانجی رویارویی های گفتمانی<br />

تحقق می پذیرد و در این میان رسانه ها نقش<br />

ویژه ای به عهده دارند؛ با لحاظ کردن نفوذ<br />

گسترده رسانه ها ‏)در روند رشد روز افزونِ‏<br />

ارتباطات رسانه ای و تماس مجازی با دنیا(‏<br />

باید پذیرفت که این رویارویی گفتمانی در<br />

سطحی به غایت نابرابر به زیان نیروهای<br />

چپ جریان دارد.‏ به این معنی که مقبولیت<br />

وسیعی که امروزه گفتمان راست ‏)با طیف<br />

متنوعی از صورتبندی های درونی(‏ از آن<br />

برخوردار است،‏ بر حقانیت آن تعبیر می<br />

شود ‏)»آنچه فایق است،‏ حقیقی است!«(:‏<br />

نظم موجود غایی و مطلوب تصویر می شود<br />

و در مقابل،‏ نقادی ها و آرمان های چپ<br />

تخیالتی ماجاجویانه و غیر واقع گرا قلمداد<br />

می شوند که هم جنجال هایی بی حاصل اند و<br />

هم با ارجاع به تجربه های شوروی،‏ کامبوج،‏<br />

کره شمالی،‏ چین و غیره،‏ خطرناک برای<br />

بشریت!‏ فراگیر بودن گفتمان راست درستی<br />

آموزه های آن را چنان بدیهی می نمایاند<br />

که نقد و انکار آنها به راحتی رویکردی<br />

‏»ایدئولوژیک«‏ و بر خالف ‏»عقل سلیم«‏<br />

sense( )common جلوه گر می شود.‏<br />

اما این همه ی ماجرا نیست:‏ این رویارویی<br />

در سطوح دیگری از واقعیت نیز جریان<br />

دارد؛ جایی که انباشت ناگزیرِ‏ ستم و<br />

نابرابری و سلطه،‏ شکاف های اجتماعی و<br />

اقتصادی را به عرصه ی مبارزات بخش<br />

هایی از مردم بدل ساخته است.‏ آمیختگیِ‏<br />

پیامدهای اقتصادی-اجتماعیِ‏ بحران های<br />

ادواری سرمایه داری با پیامدهای انضمامی<br />

سلطه ی امپریالیستی زمینه مستعدی برای<br />

رشد و گسترش رادیکالیسم سیاسی پدید<br />

آورده است که آشکارا گفتمان های ارتجاعیِ‏<br />

مسلط را به چالش می کشند و به موازات<br />

افسون زدایی از اسطوره های نظم مسلط،‏<br />

سوژه های مبارزه برای تغییر اجتماعی را<br />

پرورش می دهند ‏)این نمونه ها را می توان<br />

به عنوان شاخص های رشد مبارزات در<br />

سال های اخیر برشمرد:‏ جنبش نافرجام مردم<br />

ایران،‏ خیزش های مردمیِ‏ موسوم به ‏»بهار<br />

عربی«،‏ اعتراضات رادیکال در اسپانیا،‏<br />

یونان،‏ انگلیس و ایتالیا و جنبش اشغال وال<br />

استریت(.‏<br />

درست با توجه به چنین پس زمینه ای از<br />

جریان مبارزات واقعی است که می توان<br />

گفت رویارویی گفتمان ها در فضای عمومی<br />

‏)و مشخصا در سطح رسانه ها(‏ در واقع<br />

نبردی است برای انحصار بازنماییِ‏ واقعیت<br />

از یکسو و تالش برای نفی این انحصار از<br />

سوی دیگر؛ یکی در جهت ناممکن جلوه<br />

دادن تغییر و ناضروری بودن جستجوی<br />

بدیل می کوشد،‏ و دیگری ‏)در مقیاسی به<br />

مراتب کوچکتر(‏ برای نشان دادن سویه<br />

های امید و امکان از دل مبارزات جاری و<br />

دعوت به همبستگی.‏<br />

در چنین فضایی سطح مرجعیت و اثرگذاری<br />

رسانه های کالن در بازترسیم مرزهای<br />

حقیقت،‏ خود تابعی است از میزان مقبولیت<br />

آنها نزد افکار عمومی.‏ از این زاویه می<br />

توان گفت همراهی نیروهای چپ و مترقی با<br />

کالن رسانه ها،‏ خواه ناخواه به تقویت جایگاه<br />

اجتماعی و مشروعیت عمومی آنها می<br />

انجامد.‏ در این میان مهم نیست که در طی<br />

این همکاری های مقطعیِ‏ ‏»حساب شده«،‏<br />

چه میزان مضامین رادیکال و روشنگرانه/‏<br />

افشاگرانه مطرح می شود؛ حتی مهم نیست<br />

که فعال/نویسنده/پژوهشگر چپ موفق شود<br />

از سد سانسور رسانه ای و خطوط قرمز<br />

میعن و یا دام های مدیریتیِ‏ سیاست گزاران<br />

کارآزموده و مجریان حرفه ایِ‏ این رسانه<br />

ها گذر کند؛ بلکه مهم آن است که اعتبار<br />

او و حتی رادیکالیسم مضمون بحث/گفتار<br />

او ناخواسته خرج دموکراتیک نمایاندنِ‏<br />

رسانه ای می شود که بی تردید ساعت ها و<br />

صفحات و کارشناسان بی شماری در اختیار<br />

دارد تا این نقاط ناهمخوان را به سهولت و<br />

نرمی پوشش دهد.‏ از این نظر فعال چپ<br />

در این دست مصاف های ‏»حساب شده«‏ و<br />

عملگرایانه اش با رسانه های کالن،‏ پیشاپیش<br />

بازنده ی قدرت هضم/ادغام کنندگیِ‏ باالی<br />

آنهاست.‏ اما بدبختانه این باخت تنها دامن<br />

شخص او را نمی گیرد،‏ بلکه او ناخواسته<br />

کلیت چپ را در زیان این باخت سهیم می<br />

کند ‏)در همان حال که احتماال از جسارت/‏<br />

هوشمندی نظری خود و یا قوت/تاثیر<br />

استدالل های خرد کننده اش خرسند است(.‏<br />

از سوی دیگر،‏ این گونه همراهی ها به طور<br />

ضمنی ‏)و ناخواسته(‏ مبتنی بر نفی شکاف<br />

عمیقی است که منافع کالن فرودستان و<br />

فرادستان را در تضاد با یکدیگر قرار می<br />

دهد.‏ به این معنی که با برقراری پلهای<br />

ارتباطی بر فراز این شکاف،‏ ضرورت

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!