ش٠ار٠٢٨
ش٠ار٠٢٨
ش٠ار٠٢٨
You also want an ePaper? Increase the reach of your titles
YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.
رسانه<br />
رسانه هایی که از آنِ ما نیستند یا<br />
»جذابیت های پنهانِ » کالن – رسانه ها<br />
امین حصوری<br />
مقدمه: مخاطبان این نوشتار کسانی هستند که<br />
به میانجیِ نوع باور و کنش سیاسی شان در<br />
حوزه اندیشه سیاسی چپ جای می گیرند؛<br />
یعنی )در یک برداشت کالن( کسانی که خود<br />
را علیه نمودها و ساختارهای سلطه و ستم و<br />
مکانیزم های بازتولید آنها می یابند و الجرم<br />
به ملزومات »سیاست از پایین« پایبندی<br />
دارند )۱(. پرسش محوری این متن جزئی<br />
از این دغدغه/هدف کلی است که “نیروهای<br />
چپ چگونه می توانند موقعیت خود را در<br />
رویارویی هژمونیک با نیروهای حافظ<br />
نظم مسلط تقویت کنند )یا حداقل در برابر<br />
تضعیف آن ایستادگی کنند(؟”. پاسخ اولیه ی<br />
این متن به پرسش یاد شده، طبعا تنها در<br />
راستای همین هدف کلی قابل ارزیابی است.<br />
در عین حال، این نوشتار شتابزده مشخصا<br />
دعوتی است به باز اندیشی در ضرورت<br />
برپایی رسانه های آلترناتیو چپ )۲(؛ رسانه<br />
هایی که در همبستگی با ضرورت تغییر<br />
بنیادین نظم موجود، صدای فرودستان و بی<br />
صدایان باشند و تقویت و تکثیر مبارزات<br />
آنها را هدف قرار دهند.<br />
طرح موضوع:<br />
پرسش محوری این نوشته را می توان<br />
اجماال این گونه بیان کرد: ” آیا نیروهای<br />
چپ می باید از رسانه های جریان اصلی<br />
media( )mainstream یا کالن-رسانه<br />
ها برای طرح دیدگاههای خود استفاده کنند<br />
)یا نه(؟” به طور مشخص تر و از دید ناظر<br />
ایرانی می توان پرسید: ” آیا نیروهای چپ<br />
می توانند )به طور بی تناقض و در قالب<br />
یک »بازی برد – برد«( با رسانه هایی<br />
نظیر صدای آمریکا، بی بی سی فارسی،<br />
رادیو فردا، دویچه وله و … مصاحبه<br />
کنند؟ یا نوشته هایشان را در نشریاتی مانند<br />
»مهرنامه«، »روز آنالین«، »جرس« و<br />
غیره منتشر کنند؟ ” )۳(<br />
برای دوری از اتهام جزمگرایی الزم است<br />
اضافه کنم که »باید« ذکر شده در پرسش<br />
باال بر یک منظر عام اخالقی استوار نیست،<br />
بلکه ناظر بر منافع و ضرورت های کلی<br />
نیروهای چپ در شرایط انضمامی مبارزات<br />
امروزی است.<br />
از واقعیت ها و محدودیت های موجود<br />
شروع کنیم:<br />
نیروهای چپ عموما پراکنده اند )خواه به<br />
دلیل ضعف ها و کاستی های درونی و خواه<br />
به دلیل فشار و سرکوب بیرونی و میراث<br />
داری شکست و سایر محدویت های تاریخی(<br />
و از این رو فاقد تشکل های فراگیر هستند؛ به<br />
این ترتیب این نیروها فاقد رسانه هایی هستند<br />
که امکان دسترسی/همرسانی با مخاطبان<br />
گسترده را برایشان فراهم سازند. در مقابل،<br />
نیروهای جناح راست )که با همه تنوعات<br />
درونی، در ضرورت چپ ستیزی اتفاق نظر<br />
دارند( عمدتا از حمایت سیستم های سیاسی–<br />
اقتصادیِ مستقر برخوردارند )خواه در سطح<br />
ملی و خواه بین المللی(. بخش بزرگی از<br />
نیروهای راست در تعامل تنگاتنگ با دولت<br />
های سرمایه داری قرار دارند و بخش دیگر،<br />
اجزایِ ارگانیک سیاسی-فرهنگیِ این دولت<br />
ها هستند، طوری که در مجموع می توان<br />
گفت این نیروها در راستای تحقق الزاماتِ<br />
تداوم نظم مستقر حرکت می کنند.<br />
در این میان رسانه های بزرگ )که پیش از<br />
هر چیز متکی بر بودجه های دولتی – یا<br />
شبه دولتی- و سرمایه های کالن هستند(<br />
آشکارا در اختیار نیروهای جناح راست<br />
قرار دارند تا انبوه مخاطبان این رسانه های<br />
توده ای در معرض دسترسی/»جذبِ« آنها<br />
قرار گیرند )۴(.<br />
در چنین شرایطی بخشی از نیروهای چپ بر<br />
این باورند که در مقابل فشارهای سیستماتیک<br />
قرنطینه سازیِ )گتو سازی( نیروهای چپ<br />
از سوی نظام )های( حاضر، باید از همه<br />
امکاناتِ »معقول« برای شکستن حصار،<br />
در جهت ارتباط با مردم عادی بهره جست تا<br />
مجالی برای طرح دیدگاههای چپ در پیوند<br />
صفحه 185<br />
مجله هفته شماره 28 مهر 1391