شماره ٢٨

شماره ٢٨ شماره ٢٨

16.03.2014 Views

خاورمیانه صفحه 170 خود فروخته حل شده در مناسبات اجتماعی موجود و فرهنگ سرمایه داری داللی.‏ او در این مسیر کامال خودآگاهانه عمل می کرد و از تمام امکانات موجود بهره می جست.‏ او تصمیم داشت که در ایران زندگی کند و در ایران بمیرد.و چون می خواست زندگی کند در حرکت فرهنگی-علمی-سیاسی اش همواره شرایط ماندن و کارکردن را لحاظ می کرد نه شرایط کار کردن و رفتن.‏ در پرونده فرهنگی شهریاری به مجله ای برمی خوریم با بیش از بیست سال سابقه فعالیت.‏ می توان بررسی کرد و نشان داد چه تعداد نویسنده برای اولین بار از مسیر این نشریه به جامعه فرهنگی ایران معرفی شده اند.یقین دارم تعداد آنها بسیار است.‏ چه بسیار افرادی که در سنین مختلف قلم زدن را در این مجله آموختند چه جوان و چه میانسال.مقاالت پرشمار و متعدد درج شده درباره جنبش های عصر حاضر نظیر جنبش ضد جهانی سازی،‏ جنبش ضد سیاست های نئولیبرالی و ریاضتی،‏ جنبش ضد سیطره شرکتی،‏ جنبش ضد جنگ ‏،جنبش کارگری و جنبش حفظ محیط زیست ‏،همه و همه نشانه ای است از هماهنگی ضربان این مجله با ضربان جهان.‏ آقای سرکوهی ! شما ترجمه های ادبی و رمان های ترجمه شده توسط پرویز شهریاری را با ترجمه های شاملوی بزرگ مقایسه می کنید و سپس آن را نوعی شکست تعبیر می کنید.‏ بگذارید لحظه ای ماجرا را برعکس کنیم فکر می کنم ماجرا به دوره دانشجویی ام برمی گردد در مجله ای مصاحبه ای خواندم با احمد شاملو ‏.در آن مصاحبه شاملو از عشق وافرش در نوجوانی به نجوم و فضانوردی سخن به میان آورده بود حال تصور کن شاملو یک کتاب ولو کتاب کودک هم در مورد نجوم می نوشت یا ترجمه می کرد.‏ نهایت آن می شد بسیاری از مردم به خاطر شاملو آن کتاب را می خریدند و شاید افق جدیدی در برابر دیدگان فرزندانشان باز می شد.‏ به یاد داشته باشید که شهریاری قبل از هر چیز یک معلم بوده،معلم ریاضی.‏ نفس این که یک معلم ریاضی و بعدها یک ریاضی دان و محقق تاریخ علم،‏ که از قضا از شخصیتی کاریزماتیک برخوردار است دست به ترجمه رمان پابرهنه ها بزند ‏،چه پیامی می تواند در بر داشته باشد؟ کنش فرهنگی نهفته در این عمل چیست؟ آیا به زعم شما فقط و فقط یک آزمون و خطا در ترجمه آثار ادبی بوده که به شکست انجامیده؟ به نظر من ابدا این طور نیست ‏.شهریاری با اسطوره انسان متخصص و تعریف تنگ و محصور آن در نظام سرمایه داری درافتاد.‏ خواست او انسانی بود که همه جانبه رشد کرده باشد و اعتقاد داشت تنها چنین انسانی مجله هفته شماره 28 مهر 1391 است که به چرخ دنده نظام سرمایه داری بدل نمی شود.‏ او عمال در پرونده مطبوعاتی اش نیز رشد چنین انسانی را مد نظر قرار داده بود و حتی در برنامه کاری روزانه اش سعی می کرد چنین تعبیری از انسان را در مورد خود اعمال کرده و متحقق کند.‏ پرویز شهریاری با کارنامه ای گرانبها در هشتاد و شش سالگی درگذشت.‏ انتظار زیادی است که بخواهیم هشتاد و شش ساله ها و سی ساله ها همدیگر را بفهمند.‏ او هشتاد و شش ساله گرانمایه ای بود که از دست رفت.یادش گرامی.‏ پایان بررسی عوامل جغرافیای سیاسی در جنگ امپریالیستی علیه سوریه بخش اول و دوم مسائل عمومی نوشتۀ فیدا دکروب مرکز مطالعات جهانی سازی ترجمه توسط حمید محوی گاهنامۀ هنر و مبارزه روشنترین حقایق؟ دروغی است که به ما لذت می بخشد)‏‎۱‎‏(.‏ خالف آن چه رسانه های امپریالیستی در چنته می پرورانند،‏ ‏]تصاویر دروغین رویدادهای سوریه[،‏ و آن چه که بی وقفه در هم می بافند،‏ ولی وقتی فصل به اصطالح ‏»بهار عرب«‏ فرا می رسد،‏ به محض این که مورد بررسی نقادانه قرار گیرد،‏ تار و پود آن فورا از هم گسیخته و به ساخت و ساز تازه ای تبدیل می گردد.‏ در واقع،‏ چنین خوانش نقادانه ای را باید با بررسی منافع استراتژیک قدرت های امپریالیستی در خاورمیانه شروع کنیم،‏ و به طور مشخص یعنی از شکوفایی معطر ‏»بهار عرب«‏ که با دقت و حراست تمام،‏ در اتحاد مقدس عرب – و – آتالنتیک آبیاری شده،‏ تا فردای خروج یگان های ایاالت متحد ه از عراق در دسامبر . ۲۰۱۱

صفحه 171 ‎۱٫‎دو رویکرد در رابطه با جنگ علیه سوریه در صحنۀ رسانه های همگانی،‏ دو گفتمان متضاد در خوانش رویدادهای سوریه با یکدیگر رویارویی می کند : از یک سو،‏ رسانه های عرب – و – آتالنتیک – که طبیعتا در پیوند با مراکز قدرت های امپریالیستی هستند،‏ و از سوی دیگر رسانه های آلترناتیو و مبارز.‏ آن چه به طرح رسانه های عرب – و – آتالنتیک مربوط می شود،‏ کامال طبیعی است.‏ در این رسانه ها،‏ مقدما،‏ با تحریف داده های وقایع در محل شروع می کنند،‏ تا رویدادها روی صحنه به شکل ‏»قطعاتی از حماسۀ بشر،‏ خشونت آمیز،‏ فروپاشی-‏ عظیم«)‏‎۲‎‏(‏ جلوه کند،‏ نوعی نبرد حماسی بین نیروی خوبی و بدی،‏ سپس ابلیس نمائی ‏»جبهۀ مخالف«‏ – در این جا دولت سوریه است که باید به چنین شکلی بازنمائی شود،‏ به طوری که در او نوعی ‏»شمشمودای«‏ )۳(، یا ‏»آستاروت«‏ ببینیم،‏ و سرانجام،‏ گروه های اسالمی مسلح را به شکل فرشتگان نجات می بینیم،‏ که به شکل کشیش هائی در حال تمرکز و عبادت هستند،‏ و شعاع نورانی در چهرۀ آنها نوید آزادی و عدالت و دموکراسی می دهد.‏ روشن است که این موضوع انواع و اقسام ترفند های تحریف آمیزی را در بر می گیرد که برای برانگیختن احساسات توده های عظیم تماشاگرانی تدارک دیده شده که به اکران تلویزیونهایشان ‏»قفل شده اند«،‏ و شاهد پخش نمایشات شکوهمند و شاهکار تبلیغاتی عرب – و – آتالنتیک هستند.‏ بر این اساس،‏ هر خواننده و یا بیننده ای که تنها به تبلیغات عرب-و-آتالنتیک،‏ و گفتمان مفلوک شورای ملی سوریه بسنده کند،‏ به اعتقاد ما،‏ ارزش های سیاسی کالهبردارانه ای را کسب می کند که تنها برای بیدار کردن قلب افراد و حتی قلب رحیم سلطالن مملوک مؤثر واقع خواهد شد که با ‏»انقالب«‏ سوریه احساس اتحادی گرم و مطبوع پیدا کند.‏ ولی در مورد رویکرد خودمان در این جا،‏ در رابطه با جنگ امپریالیستی علیه سوریه،‏ که به مجموعه گفتمان آلترناتیو تعلق دارد،‏ چنین است.‏ اوال،‏ جنگ امپریالیستی علیه سوریه،‏ که با لباس انقالب های معطر به میدان آمده،‏ بر آن است که : ۱( تجزیه کردن کشوری که در فردای فروپاشی امپراتوری عثمانی در سال ۱۹۱۸)۵(، بر اساس توافقات و عهد نامه های مختلف بین قدرت های استعماری پیش از این تجزیه و تقسیم شده بود.‏ ۲( و تشویق و مجله هفته شماره 28 مهر 1391 تحریک هر گروه مذهبی،‏ و قومی،‏ هر کوی و برزن،‏ با ترکیبات مخلوط سوری)‏‎۶‎‏(،‏ به اعالم تشکیل دولتی مستقل.‏ هدف اوّ‏ ل نقطۀ مبدأ،‏ یا هدف واقعی به اصطالح ‏»انقالب«‏ سوریه را تشکیل می دهد،‏ و دوّ‏ می نقطۀ مقصد یا هدف واقعی چنین ‏»انقالبی«‏ است.‏ با این وجود نباید فراموش کرد که با وجود تمام سر و صداهایی که مداحه گویان تبلیغات امپریالیستی به راه انداخته اند،‏ باید دانست که قدرت های استعماری هرگز از مداخله در امور کشورهای ‏»به پا خاسته«‏ کوتاهی نکرده اند،‏ و این جریان از آغاز تشکیل چنین دولت هائی طی قرن بیستم تا امروز دائمی بوده است.‏ ثانیا،‏ آن چه که به شتاب رویدادها مربوط می شود که فورا به افزایش تهدیدات و خشونت ها علیه سوریه انجامید،‏ از دیدگاه ما نتیجۀ موج سونامی بود که توازن نیرو در خاورمیانه را بین دو جبهه طی دومین جنگ لبنان )۲۰۰۶( برهم زد،‏ دولت اسرائیل و حزب هللا،‏ و نتایج منفی شکست اسرائیل در این جنگ در رابطه با منافع و طرح توسعۀ امپراتوری ایاالت متحده در منطقه.‏ در واقع،‏ شکست اسرائیل در سال ۲۰۰۶ دولت اسرائیل به عنوان هم پیمان استراتژیک امپراتوری ایاالت متحده – و امارات و سلطان های عرب که فرمانبردار امپراتوری هستند را طبیعتا در شرایط حادی در مقابل باال آمدن ابرقدرت نوپای ایران قرار داد که هم پیمانان منطقه ای آن عراق،‏ سوریه،‏ لبنان و نوار غزه است.‏ ۲٫ نخستین شکست : عقب نشینی می ۲۰۰۰ همه چیز چند ماه پس از شروع سومین هزاره،‏ در شب بیست و سومین روز ماه می ۲۰۰۰ آغاز شد.‏ در تاریکی چنین شب سیاهی بود که ارتش اسرائیل،‏ پس از بیست و دو سال اشغال،‏ با شتاب از جنوب لبنان نیروهایش را بیرون کشید.‏ این عقب نشینی ‏»عملیات تنفس طوالنی«‏ نامیده شد.‏ سرنیزۀ فوالدین مقاومت لبنان،‏ حزب هللا،‏ جنبش اصول گرای شیعیان،‏ تسلط خود را در ‏»منطقۀ امنیتی«‏ تحمیل کرد که توسط نیروهای اسرائیلی ایجاد شده بود.‏ این واقعه همچون زلزله در توازن نیروها در منطقه انعکاس پیدا کرد.‏ ازد یدگاه لبنان،‏ این واقعه به مثابه پیروزی درخشان ‏»مقاومت«‏ تلقی شد،‏ که در آن حزب هللا نقش اصلی را به عهده داشت و از سال ۱۹۸۲ مبارزه ای سخت را علیه دولت اسرائیل هدایت می کرد.‏ عالوه بر این،‏ ارتش اسرائیل که به عنوان ‏»بهترین ارتش جهان«‏ شهرت دارد،‏ تحقیر شده،‏ بی هیچ قید و شرطی برای جلوگیری از تلفات انسانی،‏ جنوب لبنان را ترک کرد.‏ و این نخستین باری بود که ارتش اسرائیل زیر فشار نظامی مجبور به ترک منطقه ای می شد.‏ جنگ دومین : دوّ‏ م ‎۱٫۳٫‎شکست لبنان)‏‎۲۰۰۶‎‏(‏ شش سال پس از این شکست نظامی و روحی،‏ روز ۱۲ ژوئیه ۲۰۰۶، در اطراف ساعت ۹ صبح،‏ مبارزان حزب هللا لبنان به یک زرهپوش اسرائیلی در خاک اسرائیل حمله کردند،‏ و دو سرباز اسرائیلی را در شلوغی های صبحگاهی به اسارت گرفتند و در دهکده های لبنانی ناپدید شدند.‏ یک ساعت بعد،‏ یک زرهپوش اسرائیلی دیگر نیز که برای جستجوی دو سربازشان از مرز عبور کرده بودند،‏ مورد حمله گرفت و نابود شد.‏ در نتیجه هشت سرباز اسرائیلی کشته و دو نفر به اسارت درآمدند،‏ و در جبهۀ حزب هللا نیز دو نفر کشته شدند.‏ پیامد ها به گونه ای است که گویی دولت یهودی منتظر چنین واقعه ای بود.‏ با شتاب شگفت انگیزی که برای کشوری که غافلگیر شده بوده،‏ خیلی عجیب به نظر می رسد،‏ لشگری از نیروی ذخیره را در مرز لبنان مستقر کرد.‏ ‏»اگر شما صهیونیست ها به لبنان حمله کنید،‏ من برایتان سورپریزهائی تدارک دیده ام که سرنوشت جنگ و منطقه را تغییر خواهد داد.«‏ ‏)حسن نصرهللا(‏ ‎۱٫۱٫۳٫‎اهداف ارتش اسرائیل در مورد اهداف عملیات نظامی اسرائیل،‏ دولت اسرائیل سه مورد را مشخص کرده بود : ۱( بازپس گیری سربازهایی که توسط حزب هللا ربوده شده بودند.‏ ۲( متوقف ساختن پرتاب راکت روی شهرهای اسرائیل.‏ ۳( مجبور ساختن دولت لبنان به پذیرش و کاربست قطعنامۀ سازمان ملل متحد در رابطه با خلع سالح حزب هللا و مستقر ساختن نیروهایش در طول نوار مرز شمالی کشور.‏ به نام اصل ‏»منزوی سازی تآتر عملیات«،‏ مسدود ساختن بنادر و فرودگاه ها،‏ قطع راه دمشق-بیروت،‏ بمباران پل ها و حمله به ذخائر سوخت،‏ از جمله اهداف تعیین شدۀ

صفحه 171<br />

‎۱٫‎دو رویکرد در رابطه با جنگ علیه سوریه<br />

در صحنۀ رسانه های همگانی،‏ دو گفتمان<br />

متضاد در خوانش رویدادهای سوریه با<br />

یکدیگر رویارویی می کند : از یک سو،‏<br />

رسانه های عرب – و – آتالنتیک – که<br />

طبیعتا در پیوند با مراکز قدرت های<br />

امپریالیستی هستند،‏ و از سوی دیگر رسانه<br />

های آلترناتیو و مبارز.‏<br />

آن چه به طرح رسانه های عرب – و –<br />

آتالنتیک مربوط می شود،‏ کامال طبیعی<br />

است.‏ در این رسانه ها،‏ مقدما،‏ با تحریف<br />

داده های وقایع در محل شروع می کنند،‏<br />

تا رویدادها روی صحنه به شکل ‏»قطعاتی<br />

از حماسۀ بشر،‏ خشونت آمیز،‏ فروپاشی-‏<br />

عظیم«)‏‎۲‎‏(‏ جلوه کند،‏ نوعی نبرد حماسی<br />

بین نیروی خوبی و بدی،‏ سپس ابلیس نمائی<br />

‏»جبهۀ مخالف«‏ – در این جا دولت سوریه<br />

است که باید به چنین شکلی بازنمائی شود،‏ به<br />

طوری که در او نوعی ‏»شمشمودای«‏ )۳(،<br />

یا ‏»آستاروت«‏ ببینیم،‏ و سرانجام،‏ گروه<br />

های اسالمی مسلح را به شکل فرشتگان<br />

نجات می بینیم،‏ که به شکل کشیش هائی<br />

در حال تمرکز و عبادت هستند،‏ و شعاع<br />

نورانی در چهرۀ آنها نوید آزادی و عدالت و<br />

دموکراسی می دهد.‏<br />

روشن است که این موضوع انواع و اقسام<br />

ترفند های تحریف آمیزی را در بر می<br />

گیرد که برای برانگیختن احساسات توده<br />

های عظیم تماشاگرانی تدارک دیده شده که<br />

به اکران تلویزیونهایشان ‏»قفل شده اند«،‏ و<br />

شاهد پخش نمایشات شکوهمند و شاهکار<br />

تبلیغاتی عرب – و – آتالنتیک هستند.‏<br />

بر این اساس،‏ هر خواننده و یا بیننده ای که<br />

تنها به تبلیغات عرب-و-آتالنتیک،‏ و گفتمان<br />

مفلوک شورای ملی سوریه بسنده کند،‏ به<br />

اعتقاد ما،‏ ارزش های سیاسی کالهبردارانه<br />

ای را کسب می کند که تنها برای بیدار کردن<br />

قلب افراد و حتی قلب رحیم سلطالن مملوک<br />

مؤثر واقع خواهد شد که با ‏»انقالب«‏ سوریه<br />

احساس اتحادی گرم و مطبوع پیدا کند.‏<br />

ولی در مورد رویکرد خودمان در این جا،‏<br />

در رابطه با جنگ امپریالیستی علیه سوریه،‏<br />

که به مجموعه گفتمان آلترناتیو تعلق دارد،‏<br />

چنین است.‏<br />

اوال،‏ جنگ امپریالیستی علیه سوریه،‏ که با<br />

لباس انقالب های معطر به میدان آمده،‏ بر<br />

آن است که : ۱( تجزیه کردن کشوری که در<br />

فردای فروپاشی امپراتوری عثمانی در سال<br />

۱۹۱۸)۵(، بر اساس توافقات و عهد نامه<br />

های مختلف بین قدرت های استعماری پیش<br />

از این تجزیه و تقسیم شده بود.‏ ۲( و تشویق و<br />

مجله هفته شماره 28 مهر 1391<br />

تحریک هر گروه مذهبی،‏ و قومی،‏ هر کوی<br />

و برزن،‏ با ترکیبات مخلوط سوری)‏‎۶‎‏(،‏ به<br />

اعالم تشکیل دولتی مستقل.‏<br />

هدف اوّ‏ ل نقطۀ مبدأ،‏ یا هدف واقعی به<br />

اصطالح ‏»انقالب«‏ سوریه را تشکیل می<br />

دهد،‏ و دوّ‏ می نقطۀ مقصد یا هدف واقعی<br />

چنین ‏»انقالبی«‏ است.‏<br />

با این وجود نباید فراموش کرد که با وجود<br />

تمام سر و صداهایی که مداحه گویان تبلیغات<br />

امپریالیستی به راه انداخته اند،‏ باید دانست<br />

که قدرت های استعماری هرگز از مداخله<br />

در امور کشورهای ‏»به پا خاسته«‏ کوتاهی<br />

نکرده اند،‏ و این جریان از آغاز تشکیل<br />

چنین دولت هائی طی قرن بیستم تا امروز<br />

دائمی بوده است.‏<br />

ثانیا،‏ آن چه که به شتاب رویدادها مربوط<br />

می شود که فورا به افزایش تهدیدات و<br />

خشونت ها علیه سوریه انجامید،‏ از دیدگاه ما<br />

نتیجۀ موج سونامی بود که توازن نیرو در<br />

خاورمیانه را بین دو جبهه طی دومین جنگ<br />

لبنان )۲۰۰۶( برهم زد،‏ دولت اسرائیل و<br />

حزب هللا،‏ و نتایج منفی شکست اسرائیل در<br />

این جنگ در رابطه با منافع و طرح توسعۀ<br />

امپراتوری ایاالت متحده در منطقه.‏<br />

در واقع،‏ شکست اسرائیل در سال ۲۰۰۶<br />

دولت اسرائیل به عنوان هم پیمان استراتژیک<br />

امپراتوری ایاالت متحده – و امارات و<br />

سلطان های عرب که فرمانبردار امپراتوری<br />

هستند را طبیعتا در شرایط حادی در مقابل<br />

باال آمدن ابرقدرت نوپای ایران قرار داد که<br />

هم پیمانان منطقه ای آن عراق،‏ سوریه،‏ لبنان<br />

و نوار غزه است.‏<br />

۲٫ نخستین شکست : عقب نشینی می ۲۰۰۰<br />

همه چیز چند ماه پس از شروع سومین<br />

هزاره،‏ در شب بیست و سومین روز ماه می<br />

۲۰۰۰ آغاز شد.‏<br />

در تاریکی چنین شب سیاهی بود که ارتش<br />

اسرائیل،‏ پس از بیست و دو سال اشغال،‏<br />

با شتاب از جنوب لبنان نیروهایش را<br />

بیرون کشید.‏ این عقب نشینی ‏»عملیات<br />

تنفس طوالنی«‏ نامیده شد.‏ سرنیزۀ فوالدین<br />

مقاومت لبنان،‏ حزب هللا،‏ جنبش اصول گرای<br />

شیعیان،‏ تسلط خود را در ‏»منطقۀ امنیتی«‏<br />

تحمیل کرد که توسط نیروهای اسرائیلی<br />

ایجاد شده بود.‏ این واقعه همچون زلزله در<br />

توازن نیروها در منطقه انعکاس پیدا کرد.‏<br />

ازد یدگاه لبنان،‏ این واقعه به مثابه پیروزی<br />

درخشان ‏»مقاومت«‏ تلقی شد،‏ که در آن<br />

حزب هللا نقش اصلی را به عهده داشت و از<br />

سال ۱۹۸۲ مبارزه ای سخت را علیه دولت<br />

اسرائیل هدایت می کرد.‏<br />

عالوه بر این،‏ ارتش اسرائیل که به عنوان<br />

‏»بهترین ارتش جهان«‏ شهرت دارد،‏ تحقیر<br />

شده،‏ بی هیچ قید و شرطی برای جلوگیری<br />

از تلفات انسانی،‏ جنوب لبنان را ترک کرد.‏<br />

و این نخستین باری بود که ارتش اسرائیل<br />

زیر فشار نظامی مجبور به ترک منطقه ای<br />

می شد.‏<br />

جنگ<br />

دومین : دوّ‏ م ‎۱٫۳٫‎شکست لبنان)‏‎۲۰۰۶‎‏(‏<br />

شش سال پس از این شکست نظامی و<br />

روحی،‏ روز ۱۲ ژوئیه ۲۰۰۶، در اطراف<br />

ساعت ۹ صبح،‏ مبارزان حزب هللا لبنان به<br />

یک زرهپوش اسرائیلی در خاک اسرائیل<br />

حمله کردند،‏ و دو سرباز اسرائیلی را در<br />

شلوغی های صبحگاهی به اسارت گرفتند<br />

و در دهکده های لبنانی ناپدید شدند.‏ یک<br />

ساعت بعد،‏ یک زرهپوش اسرائیلی دیگر<br />

نیز که برای جستجوی دو سربازشان از<br />

مرز عبور کرده بودند،‏ مورد حمله گرفت<br />

و نابود شد.‏ در نتیجه هشت سرباز اسرائیلی<br />

کشته و دو نفر به اسارت درآمدند،‏ و در<br />

جبهۀ حزب هللا نیز دو نفر کشته شدند.‏<br />

پیامد ها به گونه ای است که گویی دولت<br />

یهودی منتظر چنین واقعه ای بود.‏ با شتاب<br />

شگفت انگیزی که برای کشوری که غافلگیر<br />

شده بوده،‏ خیلی عجیب به نظر می رسد،‏<br />

لشگری از نیروی ذخیره را در مرز لبنان<br />

مستقر کرد.‏<br />

‏»اگر شما صهیونیست ها به لبنان حمله کنید،‏<br />

من برایتان سورپریزهائی تدارک دیده ام که<br />

سرنوشت جنگ و منطقه را تغییر خواهد<br />

داد.«‏ ‏)حسن نصرهللا(‏<br />

‎۱٫۱٫۳٫‎اهداف ارتش اسرائیل<br />

در مورد اهداف عملیات نظامی اسرائیل،‏<br />

دولت اسرائیل سه مورد را مشخص کرده<br />

بود : ۱( بازپس گیری سربازهایی که<br />

توسط حزب هللا ربوده شده بودند.‏ ۲(<br />

متوقف ساختن پرتاب راکت روی شهرهای<br />

اسرائیل.‏ ۳( مجبور ساختن دولت لبنان به<br />

پذیرش و کاربست قطعنامۀ سازمان ملل<br />

متحد در رابطه با خلع سالح حزب هللا و<br />

مستقر ساختن نیروهایش در طول نوار مرز<br />

شمالی کشور.‏<br />

به نام اصل ‏»منزوی سازی تآتر عملیات«،‏<br />

مسدود ساختن بنادر و فرودگاه ها،‏ قطع راه<br />

دمشق-بیروت،‏ بمباران پل ها و حمله به<br />

ذخائر سوخت،‏ از جمله اهداف تعیین شدۀ

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!