شماره ٢٨

شماره ٢٨ شماره ٢٨

16.03.2014 Views

این به حساسیت درجه نمیکنم گمان دوران خوشبختانه اما باشد.‏ بوده باال چندان مسائل حفاظت و شخصی قلمروهای گفتمان امروز آنرا شهروندان بلکه افتاده جا تنها نه آن از حداقل و میکنند.‏ طلب مدنی ارزشی مثابه به میکنند.‏ لحاظ آنرا بینشخصیشان روابط در که آگاهند مسئله این از خوبی به که چرا میانجامد.‏ خشونتآمیز اقتداری به آن فقدانِ‏ خصوصی اسرار افشای با که اقتداری خصوصی قلمرو حذف به تنها نه دیگران،‏ و تفتیش عمل تأئیدِ‏ به بلکه میزند،‏ دامن ‏»دارندة مقام در ‏»دیگریِ«‏ از حرمت هتک میآورد.‏ روی بودن«‏ متفاوت حق مرزی خطوط از هم ‏»آزادی«‏ بنابراین،‏ یکی که گفت بتوان شاید و است.‏ برخوردار شخصی قلمرو آزادی،‏ مرزی خطوط از باعث قوی،‏ احتمال به اما است.‏ دیگران پوپر،‏ متأسفانه بگویم اگر شد خواهد تعجب آشناییِ‏ مصاحبههایش(‏ از یکی در ‏)حداقل فارغ است قادر و ندارد قلمرو این با چندانی و زندگی به اجتماعی،‏ اخالق هرگونه از فیالمثل دیگر«‏ ‏»فردی خصوصی روابط خصوصی اسرار و بکشد سرک مارکس افشای با و بکشاند کتابها صفحات به را او همگان برابر در شخصیاش ضعفهای مجازات برساند!‏ مجازات به را او احتماالً‏ نبوده،‏ انگلس برای خوبی دوست اینکه برای نامشروع فرزندی که دلیل این به هم شاید یا و چه چه!؟ برای ولی داشته!؟ خدمتکارش از جداً‏ واداشته!؟ کار این به را پوپر ضرورتی به ورودش خشونت برای توجیهی چه پوپر داشته میتواند دیگر فردی شخصیِ‏ قلمرو یا دارد صحت پوپر گفتههای اینکه باشد!؟ مهم نیست،‏ برخوردار اهمیت از اصال نه،‏ است.‏ پوپر رفتار پس در ‏»خشونتِ«‏ درک رفتاری فاقد و دموکراتیک غیر خشونتی مرزی خطوطِ‏ شکستن با میتواند که مدنی کردن ویران قصد به شبیخونوار آزادی،‏ است،‏ نبوده او همانند که کسی شخصیت با را خصوصیاش مناسبات او همانند و کند.‏ اقدام است،‏ نکرده تنظیم دوستاناش کرد.‏ سوءاستفاده او از مارکس ولی بود بسیار دلبستگی زنی به انگلس مثال:‏ برای نامهای طی انگلس میمیرد.‏ زن این داشت.‏ مارکس میدهد.‏ مارکس به را او مرگ خبر این به کلمهای با حتا انگلس نامة پاسخ در نمیکند.‏ اشاره دوستش آالم و درد به و مورد و خودخواهی نشانة مارکس رفتار این رنجیدگی باعث رفتار این اوست.‏ بیتوجهی این میان روابط که بعد شد.‏ انگلس خاطر خود اشتباه به مارکس گرائید،‏ سردی به دو خود ستایشگر و دوست از و میبرد پی گواه چیزها این من نظر به میطلبد.‏ پوزش این،‏ از گذشته است.‏ مارکس شخصیت رد خدمتکار از نیز نامشروعی فرزند مارکس سود به نیز چندان آنچه داشت؛ خانهاش واقعیت حال هر به اینها نیست.‏ او شخصیت ۱۶۰،۱۶۱(. ‏)صص است.«‏ واقعاً‏ که:‏ کرد نظر اظهار اینگونه میتوان ابطال نظریة که فیلسوفی است تأسف جای اندیش آزاد را خود و میکند مطرح را خصوصی قلمرو تفتیش از مطمئناً‏ و میداند اینگونه نازلتر،‏ حتا درجهای در است،‏ بیزار آورد!‏ روی کردن«‏ ‏»غیبت به ماجرا این با هم دیگر گونهای به میتوان اما اخالقی«،‏ ‏»سرزنش جای به و کرد برخورد منتهی مسئلهای کردنِ‏ شخصی به آن آخرِ‏ که ‏»اخالق قلمرو در باید من باور به که میشود این گیرد؛ قرار بررسی مورد اجتماعی«‏ باعث عواملی چه که کرد طرح را پرسش اینگونه اندیش آزاد فیلسوفی تا میگردند کند؟ برخورد دیگر متفکری با شخصی و وی فکریِ‏ افق از را پاسخ میتوان آیا آن در او که سیاسیای اجتماعی فضای آیا بیانی به کشید!؟ بیرون میکرده،‏ زندگی مسئلهای عنوان به را ‏»تنگنظری«‏ میتوان کرد!‏ بررسی اجتماعی می قفسه در و دارم برمی را پوپر کتاب از قبل تا که هست زیادی کارهای . گذارم بدهم…‏ انجامشان باید خواب نقل را پوپر گفته عین است الزم بهرحال بهترین تا کوشیدهام همواره ‏»من کنم:‏ کسانی در را خصوصیات جهت همین به بیابم.‏ معترضم آنان به که برای مارکس که نهادم این بر را فرض چنین حداقل یا و میکرد مبارزه بشریت شخصیت با نه اساس،‏ این بر داشت.‏ احساسی برخاستم مقابله به او نظرهای با بلکه او،‏ آیا که شد سست من اطمینان بعدها اما … میپنداشتم؟ من که بود چنان آن مارکس واقعاً‏ معتقدم من نیستم.‏ باور این بر دیگر امروز احترام قابل و شرافتمند انسانی انگلس که 154 صفحه 1391 مهر 28 شماره هفته مجله

جامعه شناسی وضعیت افغان ها در ایران و نقش روشنفکران ایرانی اکرم پدرام نیا ‏)راست(‏ و فرشته مولوی در سومین نشست ماهانه شهروند – منبع مصاحبه سایت شهروند صفحه 155 اکرم پدرام نیا ‏)راست(‏ و فرشته مولوی در سومین نشست ماهانه شهروند – منبع مصاحبه سایت شهروند چهارمین نشست شهروند با حضور اکرم پدرام نیا و فرشته مولوی جمعه ۱۱ می ۲۰۱۲ چهارمین نشست شهروند درباره مسائل روز ایرانیان و ایران در دفتر شهروند برگزار شد.‏ در این نشست فرشته مولوی و اکرم پدرام نیا شرکت داشتند که با گردانندگی نسرین الماسی مدیر تحریریه شهروند درباره ی موضوع تعیین شده تبادل نظر کردند.‏ موضوع این بار نشست به وضعیت افغان ها در ایران اختصاص داشت.‏ مشخصا جمهوری اسالمی فشار بر روی مهاجران و پناهندگان افغان را در ایران شدت بخشیده و اگرچه نه به صورت سراسری ولی در این شهر و آن شهر شاهدیم که یا شهرداری یا نیروی انتظامی و دیگر ارگان های دولتی بخشنامه هایی صادر می کنند و حضور افغان ها را در بعضی اماکن ممنوع می کنند و همچنین جمهوری اسالمی هم تهدید کرده اگر دولت افغانستان قرارداد همکاری با آمریکا امضا کند،‏ ایران مهاجران افغان را مجله هفته شماره 28 مهر 1391 اخراج خواهد کرد.‏ اینکه دولت ایران از همان آغاز نسبت به افغان ها سیاستی تبعیض آمیز در پیش گرفته و حقوق انسانی آنان را به رسمیت نمی شناسد،‏ موضوعی است که دالیل و چرایی اش بحثی جداگانه را می طلبد،‏ اما نقش مردم ایران و روشنفکران ایرانی در این میان چیست؟ شهروند از این دو نویسنده به دلیل نوشته هایشان در این خصوص دعوت کرد و همچنین از یکی از نویسندگان افغان نیز دعوت شده بود که ایشان متاسفانه نتوانستند در این نشست حضور پیدا کنند.‏ نسرین الماسی با عنوان کردن تنگناهای جدیدی که دولت جمهوری اسالمی در مورد افغان ها به اجرا گذارده،‏ گفت:‏ به شخصه این مسائل را بیش از آن که سیاسی ببینم،‏ فرهنگی می دانم.‏ چه در داخل ایران و چه در جامعه ی ایرانیان خارج کشور،‏ مسئله،‏ مسئله ی فرهنگی و مسئله ی حقوق بشر است و احساس مسئولیت کردن که ما کجا قرار گرفته ایم و چکار داریم می کنیم؟ وقتی هرچیزی را نسبت می دهیم به قدرتی باالتر حاال هرچه می خواهد باشد،‏ امپریالیسم،‏ بنیادگرایی دینی،‏ جمهوری اسالمی و … به نوعی از خودمان داریم سلب مسئولیت می کنیم.‏ در طول تاریخ ثابت شده که انسان ها می توانند تأثیر بگذارند و جریان ساز باشند،‏ و در برابر آن چه که غلط می پنداشتند ایستاده اند و اعتراض کرده اند.‏ برای من امیدبخش است که این بار جامعه ی روشنفکری در رابطه با بخشنامه هایی که از سوی مسئوالن جمهوری اسالمی در اصفهان و مازندران صادر شده بودف سریع عکس العمل نشان داده است.‏ و یکی دو کمپین هم در همین پیوند به وجود آمد.‏ الماسی ادامه بحث را به فرشته مولوی سپرد.‏ فرشته مولوی:‏ چند نکته را پیش از این که وارد بحث شویم بگویم.‏ مردم افغانستان تا آنجا که من می دانم خودشان را افغان می دانند در حالی که ایرانی ها بدون اینکه قصدی باشد،‏ با چسباندن ‏“ی”‏ نسبت به آنها افغانی می گویند.‏ منظورم این است که این هیچ تعبیری ندارد اگر در حرفهایم بگویم افغانی ها و پیشاپیش می گویم ببخشید.‏ نکته ی دیگر این که من به قضیه به عنوان

جامعه شناسی<br />

وضعیت افغان ها در ایران و نقش روشنفکران ایرانی<br />

اکرم پدرام نیا ‏)راست(‏ و فرشته مولوی در سومین نشست ماهانه شهروند – منبع مصاحبه سایت شهروند<br />

صفحه 155<br />

اکرم پدرام نیا ‏)راست(‏ و فرشته مولوی<br />

در سومین نشست ماهانه شهروند – منبع<br />

مصاحبه سایت شهروند<br />

چهارمین نشست شهروند با حضور اکرم<br />

پدرام نیا و فرشته مولوی<br />

جمعه ۱۱ می ۲۰۱۲ چهارمین نشست<br />

شهروند درباره مسائل روز ایرانیان و ایران<br />

در دفتر شهروند برگزار شد.‏<br />

در این نشست فرشته مولوی و اکرم پدرام<br />

نیا شرکت داشتند که با گردانندگی نسرین<br />

الماسی مدیر تحریریه شهروند درباره ی<br />

موضوع تعیین شده تبادل نظر کردند.‏<br />

موضوع این بار نشست به وضعیت افغان<br />

ها در ایران اختصاص داشت.‏ مشخصا<br />

جمهوری اسالمی فشار بر روی مهاجران و<br />

پناهندگان افغان را در ایران شدت بخشیده و<br />

اگرچه نه به صورت سراسری ولی در این<br />

شهر و آن شهر شاهدیم که یا شهرداری یا<br />

نیروی انتظامی و دیگر ارگان های دولتی<br />

بخشنامه هایی صادر می کنند و حضور<br />

افغان ها را در بعضی اماکن ممنوع می<br />

کنند و همچنین جمهوری اسالمی هم تهدید<br />

کرده اگر دولت افغانستان قرارداد همکاری<br />

با آمریکا امضا کند،‏ ایران مهاجران افغان را<br />

مجله هفته شماره 28 مهر 1391<br />

اخراج خواهد کرد.‏<br />

اینکه دولت ایران از همان آغاز نسبت<br />

به افغان ها سیاستی تبعیض آمیز در پیش<br />

گرفته و حقوق انسانی آنان را به رسمیت<br />

نمی شناسد،‏ موضوعی است که دالیل و<br />

چرایی اش بحثی جداگانه را می طلبد،‏ اما<br />

نقش مردم ایران و روشنفکران ایرانی در<br />

این میان چیست؟<br />

شهروند از این دو نویسنده به دلیل نوشته<br />

هایشان در این خصوص دعوت کرد و<br />

همچنین از یکی از نویسندگان افغان نیز<br />

دعوت شده بود که ایشان متاسفانه نتوانستند<br />

در این نشست حضور پیدا کنند.‏<br />

نسرین الماسی با عنوان کردن تنگناهای<br />

جدیدی که دولت جمهوری اسالمی در مورد<br />

افغان ها به اجرا گذارده،‏ گفت:‏ به شخصه<br />

این مسائل را بیش از آن که سیاسی ببینم،‏<br />

فرهنگی می دانم.‏ چه در داخل ایران و چه<br />

در جامعه ی ایرانیان خارج کشور،‏ مسئله،‏<br />

مسئله ی فرهنگی و مسئله ی حقوق بشر<br />

است و احساس مسئولیت کردن که ما کجا<br />

قرار گرفته ایم و چکار داریم می کنیم؟ وقتی<br />

هرچیزی را نسبت می دهیم به قدرتی باالتر<br />

حاال هرچه می خواهد باشد،‏ امپریالیسم،‏<br />

بنیادگرایی دینی،‏ جمهوری اسالمی و … به<br />

نوعی از خودمان داریم سلب مسئولیت می<br />

کنیم.‏ در طول تاریخ ثابت شده که انسان ها<br />

می توانند تأثیر بگذارند و جریان ساز باشند،‏<br />

و در برابر آن چه که غلط می پنداشتند<br />

ایستاده اند و اعتراض کرده اند.‏<br />

برای من امیدبخش است که این بار جامعه<br />

ی روشنفکری در رابطه با بخشنامه هایی<br />

که از سوی مسئوالن جمهوری اسالمی در<br />

اصفهان و مازندران صادر شده بودف<br />

سریع عکس العمل نشان داده است.‏ و یکی<br />

دو کمپین هم در همین پیوند به وجود آمد.‏<br />

الماسی ادامه بحث را به فرشته مولوی سپرد.‏<br />

فرشته مولوی:‏ چند نکته را پیش از این که<br />

وارد بحث شویم بگویم.‏ مردم افغانستان تا<br />

آنجا که من می دانم خودشان را افغان می<br />

دانند در حالی که ایرانی ها بدون اینکه<br />

قصدی باشد،‏ با چسباندن ‏“ی”‏ نسبت به آنها<br />

افغانی می گویند.‏ منظورم این است که این<br />

هیچ تعبیری ندارد اگر در حرفهایم بگویم<br />

افغانی ها و پیشاپیش می گویم ببخشید.‏<br />

نکته ی دیگر این که من به قضیه به عنوان

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!