ش٠ار٠٢٨
ش٠ار٠٢٨
ش٠ار٠٢٨
You also want an ePaper? Increase the reach of your titles
YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.
153<br />
صفحه نباشد<br />
بد شاید مطلب، شدن روشنتر برای عدالت<br />
رشد خصوص در پوپر دیگر گفتة از با<br />
مقایسه در حاضر عصر در حقوقی میگوید:<br />
صراحتاً او آوریم. قول نقل گذشته، کنونیِ<br />
جامعة پیچیدگی و وسعت وجود »با به<br />
زمانی هیچ در که میکنم ادعا من ما، است<br />
نشده کوشش حد این تا ما زمان اندازة وضع<br />
عادالنهتر و انسانیتر قوانین که شوند«)ص۱۴۸(.<br />
پوپر<br />
گفته این صحت در میتواند کسی چه تنها<br />
نه معنایی به باشد. داشته شکی کمترین بلکه<br />
نمیبینم پوپر گفتة این در اشکالی هیچ که<br />
کنم اعتراف باید وی تأئید در عکس به باالیی<br />
نسبتاً حقوقیِ امنیت از میکنم، گمان زمانی<br />
تا یافته، دست آن به غربی جامعه که بود.<br />
خواهم حسرت در غرق زندهام که از<br />
یعنی زمان، طبیعیِ گذر رف صِ آیا اما بوده<br />
خورشید دور به زمین چرخش برکت غرب<br />
جهان در حقوقی عدالت این امروز که چیزی<br />
)همان اساس بر آنکه یا شده، حاصل پوپر<br />
فکری مطالعاتی روش در متأسفانه که زمینه<br />
به توجه یعنی ندارد، جایی کمترین کالبد<br />
سیاسیِ اجتماعی مطالبات و( تاریخی <br />
حقوقی عدالت که جنبشهاست در یافته هرچندکه<br />
است؟ یافته تأسیس اجتماعی، هرگونه<br />
از پرهیز )برای میدهم ترجیح همان<br />
در عدالت بحث هنگام به بدفهمی( عصر<br />
بگوئیم اینکه جای به هم، غرباش مردم<br />
و عادالنهتر گذشته اعصار از حاضر اجتماعیِ<br />
آگاهی از خوشبختترند، آن در و<br />
فردی حقوقِ به نسبت عصر این مردم مطمئناً<br />
که برانیم. سخن خویش اجتماعی بیستم،<br />
و نوزده قرن غربِ همان در اگر اجتماعیِ<br />
گروههای سوی از جدیای تمایل مشارکت<br />
و نظارت در قدرت، و ثروت فاقد عدالتِ<br />
این نمیشد، دیده تصمیمگیریها در نمود<br />
پوپر چشم به اینطور که مطلوبی نسبتاً نتیجه<br />
در و نمیداشت، وجود هرگز دارد، از<br />
)اعم کوچک گروههای سلطة همچنان همگانی<br />
قضاییِ منابع بر …،( یا و شاه صحیح<br />
همانندی این شاید داشت. حاکمیت حقوق<br />
مطالبة میکنم فکر گاه اما نباشد قرابتهایی<br />
مردم، سوی از سیاسی و اجتماعی به<br />
عابر« »خط به حرمتگذاری مطالبة با به<br />
تا چراکه دارد! چهارراهها از گذر هنگام پلیسهای<br />
مفرط عالقه عالرغم ندیدهام حال هیچ<br />
جریمه، ثبت برای رانندگی راهنمایی خط<br />
تصرف دلیل به را اتوموبیلی پلیسی توجه<br />
قابل یعنی باشد! کرده جریمه عابر به<br />
خود قوانین تنها نه پوپری: نگرشهای وضعِ<br />
همواره و نمیشوند، وضع خود عادالنهتر«،<br />
و انسانیتر »قوانین تکِ تک شرایط<br />
ایجاد و مطالبات وجودِ به مشروط وجود<br />
رف صِ بلکه سیاسیست، و اجتماعی 1391<br />
مهر 28 شماره هفته مجله خود<br />
باشند( که هم قوانین بهترین )حتا قوانین نیست؛<br />
اجرایی قدرت برای عاملی خود به است،<br />
قوانین اجرای ضامن آنچه زیرا بر<br />
توجه یعنی است. آن برای تقاضا وجود بنابراین<br />
آن؛ بازتولید و تولید شرایط اهمیت از<br />
حفاظت مثال در که کرد فراموش نباید باید<br />
رانندگی و راهنمایی پلیس عابر«، »خط نه<br />
و است شهروندان استخدام در کند احساس خط<br />
از حفاظت برای که شهروندانی دولت؛ خود<br />
نمایندگیِ به را راهنمایی پلیس عابر، است<br />
مهمی مسئله همان این و درآوردهاند. اش<br />
درباره گفتوگو به عالقهای پوپر که اجتماعی؛<br />
تاریخِ قلمرو به ورود یعنی ندارد. فرایند<br />
در موجود اجتماعیِ سرشت که اکنون برمیگردیم<br />
، دادیم تذکر را ِعدالت شکلگیری دید<br />
از خوشبختی« و »تکنولوژی رابطه به آیا<br />
که میکنیم مطرح را سئوال این و پوپر؛ میتوانند<br />
امروز، تکنولوژیکیِ کارکردهای باعث<br />
جدید، فنآوری دانشِ وجود صرف به مثب<br />
تحوالت بحث<br />
همانند اینکه یا گردند؟ اجتماعی ت مطالبات<br />
و شرایط به باید حقوقی« »عدالت اجتماعیِ<br />
گروههای که کرد نظر اجتماعیای قلمروی<br />
از خود سهم کسب برای خاصی آن<br />
کمال و تمام تصرف یا و همگانی، ستیز(،<br />
دیگر و توتالیتر حکومتهای )همچون تکنولوژی<br />
به را خویش اجتماعی هویت بدین<br />
تا دادهاند. انتقال اینترنتی رسانهای ابزارِ<br />
به بدل آنرا اجتماعیِ خصلت ترتیب خودگردانند.<br />
اجتماعی تبلیغاتی ادعای<br />
تأئید برای مثال بهترین شاید تمایالت<br />
چرا که باشد پرسش این باال رد شبانه«ای اطالعرسانیِ»نجواهای چرا<br />
ندارد؟ وجود غربی یافته رشد کشورهای امکانات<br />
از وجودیکه با سرزمینها آن در به<br />
بیدردسرتری و گستردهتر تکنولوژیکی زیرزمینیِ<br />
تمایل این بهرهمندند، امنیتی لحاظ وجود<br />
آگاهی انتقال برای سوم، جهان ویژه بودن<br />
اجتماعی بر تا است الزم پس ندارد؟ آنرا<br />
و کنیم مجدد تأکیدی تکنولوژی، پدیدة بشری،<br />
دستآوردهای تمامی همچون منظور<br />
مسلماً که بدانیم اجتماعی محصولی که<br />
معنا این به نه بودن« »اجتماعی از به<br />
بلکه جمعیست، کارِ پرداخته و ساخته کاربران<br />
استفاده نوع فیالمثل که معنا این آن<br />
اجتماعیِ وضعیت از جدا هیچگاه اینترنت اینترنتی<br />
همین آنکه ضمن نیست. کاربران منزلة<br />
به آن از خاص، اندازی چشم در که انتقال<br />
و اجتماعی، رشد خدمت در ابزاری شرایطی<br />
تحت میشود، یاد سیاسی آگاهیِ خصلت<br />
همان دلیل به صرفاً و دیگرگونه آزادی<br />
علیه بر آن از میتوان اجتماعیاش، کرد.<br />
استفاده نیز آگاهی وتخریب پنجم<br />
فضای که<br />
را ایدهای مایلم شب؛ ۷ونیم ساعت دوشنبه به<br />
تاکسی در فرهاد صدای شنیدن با امروز به<br />
آنرا و کنم دنبال است، کرده خطور ذهنم باد؛<br />
گرامی فرهاد یاد درآورم. متنی صورت طریق<br />
از تا هستم گوگل در گشت حال در »شبانه«<br />
آهنگساز از فرهاد سایت به مراجعه به<br />
سایت خوشبختانه کنم. پیدا خاطر اطمینان فهرستی<br />
هم او آثار از و میشود. باز راحتی و میکنم کلیک میشود. دیده کامل احتماال مطلبم<br />
میشود. باز معطلی اندکی از پس از<br />
میخواهم خاطر آسوده و میکنم پیدا را از<br />
تصویری به چشمم که بیآیم بیرون سایت رویش<br />
میافتد. جوانیاش دوران در فرهاد تصویر<br />
شدن بزرگتر با میکنم، کلیک روی<br />
تصویر فوق، عکس که میشود معلوم با<br />
همراه است. هفتگی اطالعات مجله جلد »فرهاد<br />
ترتیب: بدین آن باالی در عبارتی لحظهای<br />
؛ کرد« پیدا نجات اعتیاد دوزخ از دقیق<br />
فرهاد عکس به هم و نوشته به هم احساساتم<br />
هم، با همزمان حالت دو میشوم. نمیدانم<br />
میدهند. قرار خود شعاع تحت را اول<br />
بیاراده بدهم. رویت مجال کدام به اول و<br />
بازاریابی نحوه از خندیدن میافتم. خنده به نه<br />
مجله؛ شماره آن برای تبلیغ اصطالح به دلیل<br />
به بلکه عبارت؛ بودن سطحی دلیل به میشود<br />
منطقی چه با و چطور نمیدانم اینکه منظورم<br />
دانست!؟ شبیه دوزخ به را اعتیاد دارم»دوزخ«<br />
خبر که آنجا تا که است این به<br />
که کسانی اینرو از است، گناهکاران محل منطق<br />
بر بنا قاعدتاً میشوند، فرستاده دوزخ ولی<br />
باشند. آن سزاوار باید دوزخ، وجودیِ مجازات<br />
منزله به هم را »اعتیاد« میشود آیا شاید<br />
یا اجتماعی!؟ گناهی از مجازات فهمید: شاید<br />
یا و اقتصادی!؟ یا و سیاسی گناهی هم از<br />
کنندهتر گیج نکته اما فرهنگی!؟ گناهی هم است<br />
این فوق پردازیِ عبارت منطق در همه بتوان<br />
که میشود چطور نیست معلوم که از<br />
را معتاد عبارتی به یا دوزخی شخصِ داد!؟<br />
نجات مجازاتش طنز<br />
نه احساسی، دومِ حالت اما بگذریم، برخاسته<br />
برعکس بلکه خندهآور؛ نه و است آزادیِ<br />
دیدن از ناشی شدنِ آزرده حسِ از به<br />
است. دیگران شخصیِ قلمروی به ورود آزادی؛<br />
خطرآمیز رویة رواج و استفاده بیانی شخصیِ<br />
مسائل تا باشیم داشته اجازه اینکه یا<br />
و بیاوریم. عمومی قلمرو به را دیگران نظر<br />
و سمع به را افراد شخصی ضعفهای جامعه<br />
در میدانم که آنجا تا برسانیم. همگان »داغهای<br />
از یکی همواره »اعتیاد« ایران بر<br />
مضاف است. میرفته شمار به ننگ« هم<br />
مسئله این از معتادان سالها آن در اینکه منزله<br />
به مشکلشان، هرگز که بودند رنج در آن<br />
در بهرحال نشد. دیده اجتماعی مشکل