ش٠ار٠٢٨
ش٠ار٠٢٨
ش٠ار٠٢٨
You also want an ePaper? Increase the reach of your titles
YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.
جامعه شناسی<br />
ذخیره کار میشود که این، فشار کاهشی<br />
بر نرخ واقعی دستمزد کارگرانی را نیز<br />
که ارتش فعال کار برای سرمایهداری را<br />
تشکیل میدهند، موجب میشود. بنابراین،<br />
با در نظر گرفتن کل اقتصاد جهانی،<br />
گرایشی برای کاهش نرخ واقعی دستمزد<br />
کارگران، و یا حداقل، عدم افزایش آن<br />
وجود دارد. با این وصف، در عینحال،<br />
افزایش مداوم در بهره وری کار وجود<br />
دارد، که بدین معنی است که سهم ارزش<br />
اضافی در کل تولید افزایش مییابد.<br />
حقوق بشر« و »حقوق شهروند« دیالکتیک<br />
جدید برابری و آزادی<br />
از: اتین بالیبار<br />
برگردان : ب . کیوان<br />
صفحه 142<br />
اکنون، چون یک روپیه از تولید که به<br />
کارگران میرسد بسیار بیشتر از یک<br />
روپیهای که به سرمایهداران میرسد،<br />
باعث افزایش مصرف میشود، هر افزایش<br />
در سهم ارزش اضافی در تولید، اگر<br />
همه چیز دیگر ثابت بماند، موجب کاهش<br />
تقاضا میشود. اگر سهم سرمایهگذاری<br />
سرمایهداران، بعد از آنکه روپیه اضافی<br />
به آنها میرسد، افزایش یابد، آنوقت<br />
میتوان بر این کاهش در تقاضا غلبه<br />
نمود، و کل تولید را محقق ساخت. اما،<br />
ما پیش از این دیدیم که گرایش برای<br />
سرمایهگذاری سرمایهداران، نه تنها رو به<br />
افزایش نیست، بلکه در غیبت هر مکانیسم<br />
برای حفط رشد، از پا افتاده و کاهش یافته<br />
است. بنابراین، نتیجه خالص، یک گرایش<br />
چشمگیر بسمت بحرانهای اضافه تولید<br />
است. دولت سرمایهداری که میتوانست<br />
با افزایش خرج خود، پادزهری برای این<br />
گرایش بسمت اضافه تولید ارائه نماید، و از<br />
آن طریق سهم بیشتری از ارزش اضافی را<br />
جلب نموده و به تحقق آن کمک کند، اکنون<br />
به دلیل مخالفت سرمایه مالی با هزینه<br />
بیشتر دولت، قادر به انجام آن نیست.<br />
بنابراین نتیجه این است که ناتوانی دولت<br />
سرمایهداری بمثابه تأمین کننده ارادی<br />
تقاضا، نه تنها سرمایهداری جهانی را<br />
بدون هیچ محرک خارجی الزم برای<br />
حفظ رشد پایدار قرار میدهد، بلکه به<br />
یک دلیل اضافی، یعنی بدلیل گرایش سهم<br />
ارزش اضافی به افزایش در تولید جهانی،<br />
آنرا هر چه بیشتر به رکود سوق میدهد.<br />
بنابراین، سرمایهداری جهانی در یک<br />
بحران ساختاری ژرف، که هیچ راه فراری<br />
از آن وجود ندارد، گیر افتاده است. اما،<br />
مانند سالهای دهه ۱۹۳۰، یک مخمصه<br />
جدید که آبستن فرصتهای تاریخی برای<br />
فرارفتن از نظام است، در حال ظهور<br />
است.<br />
_0108/2012/http://pd.cpim.org<br />
html.5_01082012/pd<br />
مجله هفته شماره 28 مهر 1391<br />
نگرش<br />
فعلیت متن های اعالمیه حقوق بشر و شهروند<br />
که در سال های اخیر دوباره مورد تأکید<br />
قرار گرفت، با اینهمه خود را به صورت<br />
متناقض به ما نشان می دهد. با این حال، این<br />
توأم با آگاهی از فاصلة ظاهری تقلیل ناپذیر<br />
بین مفهوم های )آزادی و برابری( است که<br />
با وجود این به مثابه امری ناگزیر احساس<br />
می شود. لیبرالیسم معاصر در مطرح کردن<br />
این مطلب که »آزادی« و »برابری« در<br />
خارج از حدود بسیار تنگ )حدود شکل<br />
حقوقی( یکدیگر را نفی می کنند، تنها نیست.<br />
سوسیالیسم نیز در هنگامی که عمالً آشکار<br />
شد که درخواست های آزادی و برابری<br />
مشروط به یکدیگرند، در این عقیده سهیم<br />
است. همانطور که آن را هم در مبارزه برای<br />
دموکراسی در »کشورهای سوسیالیستی«<br />
پیشین و هم در جنبش های ضد نژادپرستی<br />
اروپای غربی یا در مبارزه های سیاه پوستان<br />
آفریقای جنوبی مالحظه کردیم.<br />
این تضادهای بسیار عمیق دلیل های متعددی<br />
فراهم می آورند که به ندرت مورد بحث<br />
قرار گرفته اند. به خصوص این که برابری<br />
بطور اساسی به نظم اقتصادی و اجتماعی<br />
مربوط است، حال آن که آزادی قبل از هر<br />
چیز در ارتباط با نظم حقوقی- سیاسی است.<br />
اما در عین حال، این دلیل یا شبه دلیل وجود<br />
دارد که بر اساس آن لیبرالیسم و سوسیالیسم<br />
حتی اگر به نتیجه های معکوس برسند در<br />
این مورد اتفاق نظر دارند که تحقق برابری<br />
مستلزم دخالت دولت است؛ چون بطور<br />
اساسی به مسئله باز توزیع مربوط می<br />
گردد. در صورتی که حفظ آزادی به محدود<br />
شدن این دخالت و حتی دفاع در برابر<br />
نتیجه های »فاسد« آن مربوط است. بنظر<br />
می رسد که این مرجع همه جا حاضر،<br />
اما غیر جدی برای دولت که همچون یک<br />
بلوک نشان داده می شود، همواره اختالف<br />
بین امر »صوری« و امر »واقعی« )یا<br />
»گوهری«( حقوق و فرانمود برابری<br />
بعنوان داو منحصراً جمعی را تولید می کند.<br />
در صورتی که آزادی )در هر حال »آزادی<br />
جدیدی ها«( به طور اساسی، آزادی فردی،<br />
حتی در سطح آزادی های عمومی خواهد<br />
بود )که در این صورت مناسب است به