شماره ٢٨

شماره ٢٨ شماره ٢٨

16.03.2014 Views

اهمیتی میشود منتقل چندبار واقعی دارایی سرشار سود نمایانگر است ممکن آن ندارد.‏ وسیعتر ابعاد در اما باشد واسطهها برای نه و است توزیع باز بیانگر اجتماع کل برای ممکن خصوصی کمپانی یک ثروت.‏ تولید تولید حوزهی از را مالی حوزهی است کند ارزیابی مولدتر خود سود کسب برای این با دهد.‏ افزایش را سرمایهاش بنابراین و تمایل میگیریم،‏ نظر در را کل وقتی حال هیچ مولد،‏ غیر بخشهای به ورود به سرمایه ناشی ‏»سودهای نمیکند:‏ تولید جدیدی ثروت تنها بیمهای و بانکی تجاری،‏ سرمایهی از که پیچیدهای بازتوزیعی فرایندهای طریق از منتقل آنها به را افزوده ارزش از بخشی آلتواتر )۳۶:۱۹۷۸ حصولند«‏ قابل میکنند فیرکویزن(.‏ و حقیقتاً‏ توزیع باز اقتصاد،‏ تحریک جای به )۴۰: میدهد کاهش را انباشت نرخهای این در فزاینده سرمایهگذاری همانجا(.‏ حتا و اقتصادی رکود به میتواند حوزه،‏ شود منتهی انقباض سود که کارهایی تمام فردی سرمایهی برای مولدند.‏ کار نوع به توجه بدون میآفرینند استفاده درآمدهایی از سوزی آتش بیمهی میشود ناشی اولیه پرداختهای از که میکند کردن اجتماعی یا و توزیع باز برای تنها که میرود.‏ بهکار جامعه کل میان در ضررها میتواند بخش این فردی سرمایهی منظر از اما باشد،‏ متوسط حد از باالتر سودی منبع سطح در محتوایش-‏ اساس بر که هنگامی باز تنها میشود تعریف کل-‏ بهطور جامعه از میکند کمک آن است.‏ ضررها توزیع کنیم احتراز اقتصادی فعالیتهای بازماندن مداوم گسترهی در مستقیم غیر شکل به و منفعت همچنین آن باشیم.‏ داشته سهم بازتولید بنگاه یک هنوز اما میکند بیشتر را عمومی همانجا:‏‎۷‎‏(.‏ ‏)ببینید است مولد غیر تجاری حاد،‏ اقتصادی بحرانهای دورهی در حیات پول،‏ بهویژه و خدمات و کاالها شدن سفتهبازی طریق از و داشت را خود مستقل رشد برای آن بودن بیخطر دادن نشان و پیدا گسست تولید حوزهی از اقتصادی میکرد.‏ شد موجود ثروت تمرکز محرک سفتهبازی به گسترده بازتولید تسریع بهجای نتیجه،‏ در محرومیت و رکود به مستقیم،‏ غیر صورت و افول روبه رشد نرخهای شد.‏ منتهی بیشتر استثمار و بیکاری نرخهای افزایش و منفی میشد ضمیمه شده محدود بازتولید این به که منفعت فردی کارایی اوج که میداد نشان میکند.‏ نفی را عمومی اولویت مفهوم و تولید باز ما مولد،‏ غیر و مولد کار مفهوم تبع به آزمون مورد را بازتولید منطق میتوانیم کمک اولویت مفهوم توضیح به که دهیم قرار فرم با مرتبط کار که آنجا از کرد.‏ خواهد محتوا زاویهی از جوامع،‏ تمام در اجتماعی،‏ طرز این میشود؛ گرفته نظر در مولد غیر تحقق کار هم و زنده کار مورد در هم تلقی ساختمان،‏ در که کاری میشود.‏ اعمال یافته متحقق ویژه سیکل یک در مواد یا تجهیزات به مربوط که متأخر سیکلهای در و میشود امور و تجارت نظیر مولد غیر حوزههای به که است ثروتی میگیرد،‏ قرار است مالی میشود مصرف مولد غیر شکل نئولیبرال بهویژه و نئوکالسیک چشماندازهای مطلق طبیعی،‏ بازار،‏ روابط که میکنند ادعا و گیجی به را آنها کار همین و ابدیاند و میکشد.‏ اجتماعی محتوای و فرم سردرگمی تولید سود سرمایه برای که است آن مولد کار ثروتی و استفاده ارزش هیچ اگر حتا کند نکند.‏ تولید نظام در فیرکویزن،‏ و آلتواتر نظر براساس که کاری نیروی تمام تولید،‏ بورژوایی میدهد افزایش یا حفظ را سرمایه-‏ مبنایش-‏ که حالی در شود تعریف مولد میتواند ضروری سیستم این درون که کاری نیروی میشود گرفته نظر در مولد غیر نیست ‏)همانجا:‏‎۶‎‏(‏ براساس میتواند وضوح به یافته تحقق کار غیر یا مولد مثابهی به جایگاهش،‏ نوع حوزهی در کار آن شود:‏ طبقهبندی مولد غیر گردش،‏ حوزهی در و مولد بازتولید،‏ اختیاری نخست موضوع این است.‏ مولد درون که هنگامی نه اما میرسد بهنظر میگیرد.‏ قرار تحلیل مورد بازتولید بافت سرمایهی چرخهی در که مادی کاالهای اضافی ارزش و ارزش شدهاند خلق موجود میشوند متحقق فروش طریق از تنها که را آن جریان در که کاالهایی میشوند.‏ شامل موجود اجتماعی ثروت میشوند خلق چرخه که بخشی درحالیکه میدهند.‏ افزایش را مولد غیر شکل به بعدی چرخهی جریان در تجهیزات و ساختمان نظیر میشود مصرف در سرمایه،‏ گردش محدودهی به مربوط شدهی مصرف ثروت عنوان به دوم چرخهی سرمایهگذاری این میگردد.‏ پدیدار مولد غیر گردش به هنگامیکه است ممکن غیرمولد ارزش تولید آن بهتبع و شده منتهی کاال بهتر به غیرمستقیم شکل به کند تسریع را اضافی شود.‏ منجر اقتصادی رشد برای کارکردی گردش،‏ اینکه بهدلیل اقتصاددان برای میشود،‏ محسوب تولید حوزه این نیست محتوا نگران که نئوکالسیک نتیجه میکند.‏ جلوه ‏»مولد«‏ برابر بهشکلی ‏»بههنگام آلتواتر:‏ گفتهی به است؛ مشخص میان فرق بتوان مشکل ملی درآمد محاسبهی داد.‏ تشخیص را آن مصرف و ارزش تولید بزرگ کیک از سهمی همچون درآمدها تمام میشوند.«‏ گرفته نظر در اجتماعی تولید همانجا(‏ )۸: ‏»کار که:‏ میکند استدالل اینگونه کوزلبک درآمد ارزش تخصیص میکند.‏ تولید ارزش که چرا است ممکن درآمد میکند.‏ تعیین را میشود«‏ تقسیم که میکند تولید ارزشی کار که:‏ میدهد ادامه او اما )۱۷۸:۱۹۹۸(. وارونه را حقیقت این بورژوایی ‏»وجدان میکند.‏ تولید ارزش درآمد میدهد:‏ جلوه خلق ارزش فرد که میکند اثبات درآمد کسب است.«‏ داشته درآمد آن ازای به و است کرده و ‏»سفتهبازان کوزلیک گفتهی به نتیجه در جامعه مفید اعضای مثابهی به معاملهگران باالترین از که کارگران ارزشمندترین و تصویر برخوردارند توجه و احترام ‏)همانجا(‏ میشوند.«‏ و میکند تهدید را سیستم اولویت کار این به آن بازتولید برشرایط منفی شکل به بهطرز و میگذارد تأثیر کل یک مثابهی در حقیقتاً‏ که کاری از بیش توجهی،‏ قابل دارد،‏ سهم شهروندان روزانهی حیات تداوم احترام و توجه مورد و شده قلمداد مولد است.‏ نئوکالسیک اقتصاددانان سفتهبازی از تحلیلش ادامهی در کوزلیک غیر سرمایهگذاریهای این که میکند ادعا بهصورت هم و مستقیم بهصورت هم مولد میکنند.‏ کند را اقتصادی رشد مستقیم غیر تقاضای درآمد،‏ توزیع بر آن منفی تأثیر افزایش درآمدهای با که است یافتهای کاهش آنها زیرا نمیشود جبران باالتر یافتهی این میشوند.‏ سفتهبازی صرف بیشتر نیز سرمایهگذاری جهانی،‏ شکنندهی تقاضای میشود:‏ مانع را رشد ترتیب همان به و مولد درآمد از بخشی حق از برآورد،‏ و تخمین این منبع گرفتن درنظر بدون البته بودن ملی بخشی میشود برخوردار نظر مورد درآمد داده اختصاص دستمزدها و حقوقها به که مییابد…‏ کاهش میشود واقعی ملی بردرآمد اثری هیچ سودها این خرید مصنوعی قدرت از استفاده ندارد…‏ باقی درآمدی بخشهای قدرت ضرورتاً‏ اینها،‏ همهی و میدهد…‏ کاهش را مانده محاسبه را ملی درآمد که کسانی توجه حقیقتاً‏ ‏)‏‎۱۸۱‎‏:همانجا(‏ نمیکند.‏ جلب میکنند 126 صفحه 1391 مهر 28 شماره هفته مجله

اقتصاد سیاسی جهانی شورشگر یا عصر جدید تیرگی؟ در باب تاریخچه‏ زوال اقتصاد آمریکا نوآم چامسکی ترجمه‏ محمودرضا عبداللهی صفحه 127 جنبش تسخیر،‏ رخدادی بی اندازه شورانگیز و در واقع بیهمتا است.‏ چیزی از این دست حتی به ذهنم خطور نکرده بود.‏ اگر پیوندها و همبستگی هایی که ایجاد کرده دوره ی طوالنی و تاریک پیش رو را تاب آورد – چراکه پیروزی به سرعت حاصل نخواهدشد میتواند فرصتی مهم در تاریخ آمریکا شود.‏ این واقعیت که جنبش تسخیر بیسابقه بوده کامالً‏ درست است.‏ از یاد نبریم،‏ این دورانی بیسابقه است – از دههی ۱۹۷۰ به این سو – و از نقطهعطفی در تاریخ آمریکا حکایت دارد.‏ برای قرن ها،‏ از زمانی که این کشور ایجاد شده،‏ جامعه ای تحول گرا،‏ اگر نه به شیوه هایی پسندیده،‏ به حساب می آمده است.‏ این داستان دیگری است،‏ اما پیشرفت کلی به سوی ثروت،‏ صنعتی شدن،‏ توسعه،‏ و امید بوده.‏ توقعات یک همچو چیزهایی بوده است،حتی در نومیدانه ترین زمان ها.‏ مجله هفته شماره 28 مهر 1391 سنم آنقدرها هست که دوران رکود اقتصادی را به یاد بیاورم.‏ پس از گذشت چند سال نخست،‏ در اواسط دههی ۱۹۳۰، اوضاع واقعاً‏ از امروز سخت تر بود،‏ اما حال و هوا کامال فرق داشت.‏ حسی وجود داشت که ‏»ما باالخره از این گرفتاری رها خواهیم شد«،‏ حتی در بین بیکاران،‏ از جمله بسیاری از خویشاوندانم،‏ این برداشت وجود داشت که ‏»اوضاع بهتر می شود«.‏ اتحادیه های کارگری مبارز،‏ به ویژه از طریق CIO ‏)کنگره سازمان های صنعتی(،‏ متشکل میشدند.‏ کار به اعتصاب های نشسته کشید،‏ که برای دنیای تجارت ترسناک بود،‏ درنشریات آن موقع آنها میتوانید موضوع را بیابید.‏ زیرا اعتصاب نشسته مرحله پیش از تسخیر کارخانه و ادارهی آن به دست خودتان است.‏ فکر اینکه کارگران کارخانهها را تسخیر کنند،‏ بر حسب اتفاق،‏ امروز نیز در دستور کار است،‏ و ما هم باید به آن فکر کنیم.‏ همچنین،‏ قانون نیو دیل ،New Deal در اثر فشار مردم،‏ در شرف تصویب بود.‏ با وجود زمانهی عسرت،‏ حسی وجود داشت که « ما از آن رهایی خواهیم یافت«.‏ اکنون اوضاع متفاوت است.‏ بر بسیاری از مردم ایاالت متحده،‏ حسی از ناامیدی،‏ و گاه درماندگی،‏ چیره است.‏ به نظرم این در تاریخ آمریکا به راستی جدید است و مبنایی عینی دارد.‏ دربارهی طبقهی کارگر در دههی ۱۹۳۰، کارگران بیکار شده انتظار داشتند دوبارهی شغل هایشان را داشتند.‏ اگر شما امروز-‏ که میزان بیکاری کمابیش شبیه دوران رکود اقتصادی است-‏ کارگری باشید در بخش تولیدی،‏ و جریان های فعلی ادامه یابند،‏ شغل ها برنخواهند گشت.‏ تغییرات در دههی ۱۹۷۰ رخ داد.‏ دالیل

اقتصاد سیاسی<br />

جهانی شورشگر یا عصر جدید تیرگی؟ در باب تاریخچه‏ زوال<br />

اقتصاد آمریکا<br />

نوآم چامسکی<br />

ترجمه‏ محمودرضا عبداللهی<br />

صفحه 127<br />

جنبش تسخیر،‏ رخدادی بی اندازه شورانگیز<br />

و در واقع بیهمتا است.‏ چیزی از این دست<br />

حتی به ذهنم خطور نکرده بود.‏ اگر پیوندها<br />

و همبستگی هایی که ایجاد کرده دوره ی<br />

طوالنی و تاریک پیش رو را تاب آورد –<br />

چراکه پیروزی به سرعت حاصل نخواهدشد<br />

میتواند فرصتی مهم در تاریخ آمریکا<br />

شود.‏<br />

این واقعیت که جنبش تسخیر بیسابقه بوده<br />

کامالً‏ درست است.‏ از یاد نبریم،‏ این دورانی<br />

بیسابقه است – از دههی ۱۹۷۰ به این سو<br />

– و از نقطهعطفی در تاریخ آمریکا حکایت<br />

دارد.‏ برای قرن ها،‏ از زمانی که این کشور<br />

ایجاد شده،‏ جامعه ای تحول گرا،‏ اگر نه به<br />

شیوه هایی پسندیده،‏ به حساب می آمده است.‏<br />

این داستان دیگری است،‏ اما پیشرفت کلی<br />

به سوی ثروت،‏ صنعتی شدن،‏ توسعه،‏ و<br />

امید بوده.‏ توقعات یک همچو چیزهایی بوده<br />

است،حتی در نومیدانه ترین زمان ها.‏<br />

مجله هفته شماره 28 مهر 1391<br />

سنم آنقدرها هست که دوران رکود اقتصادی<br />

را به یاد بیاورم.‏ پس از گذشت چند سال<br />

نخست،‏ در اواسط دههی ۱۹۳۰، اوضاع<br />

واقعاً‏ از امروز سخت تر بود،‏ اما حال و هوا<br />

کامال فرق داشت.‏ حسی وجود داشت که ‏»ما<br />

باالخره از این گرفتاری رها خواهیم شد«،‏<br />

حتی در بین بیکاران،‏ از جمله بسیاری از<br />

خویشاوندانم،‏ این برداشت وجود داشت که<br />

‏»اوضاع بهتر می شود«.‏<br />

اتحادیه های کارگری مبارز،‏ به ویژه از<br />

طریق CIO ‏)کنگره سازمان های صنعتی(،‏<br />

متشکل میشدند.‏ کار به اعتصاب های نشسته<br />

کشید،‏ که برای دنیای تجارت ترسناک بود،‏<br />

درنشریات آن موقع آنها میتوانید موضوع را<br />

بیابید.‏ زیرا اعتصاب نشسته مرحله پیش از<br />

تسخیر کارخانه و ادارهی آن به دست خودتان<br />

است.‏ فکر اینکه کارگران کارخانهها را<br />

تسخیر کنند،‏ بر حسب اتفاق،‏ امروز نیز در<br />

دستور کار است،‏ و ما هم باید به آن فکر<br />

کنیم.‏ همچنین،‏ قانون نیو دیل ،New Deal<br />

در اثر فشار مردم،‏ در شرف تصویب بود.‏<br />

با وجود زمانهی عسرت،‏ حسی وجود داشت<br />

که « ما از آن رهایی خواهیم یافت«.‏<br />

اکنون اوضاع متفاوت است.‏ بر بسیاری از<br />

مردم ایاالت متحده،‏ حسی از ناامیدی،‏ و<br />

گاه درماندگی،‏ چیره است.‏ به نظرم این در<br />

تاریخ آمریکا به راستی جدید است و مبنایی<br />

عینی دارد.‏<br />

دربارهی طبقهی کارگر<br />

در دههی ۱۹۳۰، کارگران بیکار شده انتظار<br />

داشتند دوبارهی شغل هایشان را داشتند.‏ اگر<br />

شما امروز-‏ که میزان بیکاری کمابیش شبیه<br />

دوران رکود اقتصادی است-‏ کارگری باشید<br />

در بخش تولیدی،‏ و جریان های فعلی ادامه<br />

یابند،‏ شغل ها برنخواهند گشت.‏<br />

تغییرات در دههی ۱۹۷۰ رخ داد.‏ دالیل

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!