16.03.2014 Views

شماره ٢٨

شماره ٢٨

شماره ٢٨

SHOW MORE
SHOW LESS

You also want an ePaper? Increase the reach of your titles

YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.

صفحه 107<br />

۴<br />

همسایگانش تاثیر می گذارد و بنابراین آن<br />

مصرف کنندگان و همسایگان باید به تناسب<br />

، حق اظهار نظر داشته باشند.‏<br />

به منظور مشارکت دادن تمام فعاالن ( البته به<br />

تناسب ) در تصمیم گیری ، ملزمیم که قدرت<br />

کسانی که نمایندگی نمی شوند را افزایش<br />

دهیم.‏ برای مثال،‏ الزام برای ایجاد کمیته<br />

ی نظارت همسایگان در ارتباط با اثرات<br />

زیست محیطی و دیگر اثرات محلی کارگاه<br />

بسیار مطلوب است و به همین ترتیب الزام<br />

برای حضور جنبش های مصرف کنندگان<br />

برای داشتن حق اظهار نظر پیرامون تصمیم<br />

های کارگاه درباره ی تولیدات و قیمت ها<br />

بسیار مفید است . این الزامات می تواند<br />

به دستاوردهایی که نیازمندان از آن منتفع<br />

می شوند منتهی شود و همچنین می تواند<br />

آگاهی را گسترش داده ، تعهد را تقویت کرده<br />

و سازمان جدیدی را در آینده برای کسب<br />

دستاوردهای بیشتر توسعه دهد.‏<br />

۵- ما می توانیم بودجه های اجتماعی را<br />

دموکراتیزه کنیم.‏<br />

به شهری فکر کنید که برای آموزش،‏<br />

بهداشت،‏ مسکن جدید،‏ درمانگاه جدید،‏ برف<br />

روبی یا هرچیز دیگر ، پیرامون بودجه اش<br />

تصمیم می گیرد.‏ چه کسانی متاثر می شوند؟<br />

البته ، تمام شهروندان . چه کسانی تصمیم<br />

می گیرند؟ البته نخبه ای که از سوی مقامات<br />

رسمی و تحت فشار شرکت هایی که در<br />

سطوح ملی و محلی فعالیت کرده و در صدد<br />

به حداکثر رساندن سودشان هستند ‏،انتخاب<br />

شده است.‏<br />

برای حرکت به سوی مشارکت بیشتر ،<br />

خواسته های پیشرو و مترقی پیرامون ابعاد<br />

و اهداف موضوع های بودجه ای ویژه نظیر<br />

هزینه های نظامی ، برنامه های رفاهی دولت<br />

یا پرداخت های محلی برای تاسیس یک<br />

بیمارستان جدید مطمئنا بسیار خوب است ،<br />

اما خواسته هایی که بودجه را عمومی کرده<br />

و شوراهای کارگران و مصرف کنندگان را<br />

در تصمیم گیری ها پیرامون بودجه دخیل<br />

کنند ‏،عالی است.‏ و نهایتا ، اگر مبارزه ها<br />

بتواند نه تنها شرایط بهتر را به ارمغان آورد<br />

، بلکه زمین بازی جدیدی را فراهم کند که<br />

بر روی آن پیروزی برای دستاوردهای<br />

بیشتر آسان تر شود ، ایده آل است.‏<br />

۶- ما می توانیم خودگردانی را در جنبش ها<br />

و پروژه هایمان نهادی کنیم.‏<br />

تصور کنید جنبشی داریم که با فشار و به<br />

صورت انعطاف ناپذیر ، این طور بحث می<br />

کند که فعاالن باید بر تصمیم های اقتصادی<br />

و به طور کلی بر کل مناسبات اقتصادی<br />

مجله هفته شماره 28 مهر 1391<br />

، متناسب با میزانی که از آن متاثر می<br />

شوند ، تاثیر بگذارند.‏ حال تصور کنید که<br />

این جنبش در حین عملیاتش ، یک تزریق<br />

کننده ی سرمایه ، یک اهدا کننده ی بزرگ<br />

یا کسی که خوب تعلیم دیده را در موقعیت<br />

اعمال قدرت بر قشر وسیعی از کارکنان<br />

قرار دهد و بخش اعظم شرکت کنندگان را<br />

از تاثیرگذاری متناسب با سهم شان یا حتی<br />

از تاثیر بر دستور کار کلی جنبش بر حذر<br />

دارد.‏<br />

این تصویر،‏ زیبا نیست . این جنبش از تجربه<br />

ی خودگردانی خودش یاد نگرفته،‏ آموزش<br />

نمی بیند؛ چرا که اساسا در چنین جنبشی<br />

تجربه ی خودگردانی به آن مفهوم وجود<br />

ندارد.‏ آن به مثابه الگویی که به خواست<br />

هایش مشروعیت می بخشد عمل نمی کند<br />

چرا که به عکس ، شبیه نهادهایی که در<br />

برابر و در مقابل این خواسته ها ایستاده است<br />

عمل می کند.‏ از عملکرد جدیدی برخوردار<br />

نیست که تجلی آن چه ترویج می کند باشد<br />

بلکه برعکس ، از عملکردی قدیمی و کهنه<br />

برخوردار است که اعتبارش را نزد کسانی<br />

که داعیه ی هدایت شان را دارد تحلیل می<br />

برد.‏ چنین جنبشی به هیچ وجه مطلوب<br />

نیست؛ نه به تمام اعضایش قدرت می دهد<br />

و نه به مشارکت و به هوش و توانایی های<br />

تمام و کمال شان خوش آمد می گوید بلکه به<br />

جای آن ، درگیری و نزاع داخلی و اخالقیات<br />

بد و منحط را تغذیه می کند.‏<br />

به این دالیل از اجزای برنامه ای –<br />

انتقادی جنبش برای اقتصاد مشارکتی ، باید<br />

ساختاردهی به خود برای درگیر شدن هر دم<br />

فزاینده در خودگردانی در عملیات ها باشد.‏<br />

جنبشی که پروژه هایش از سوی تعداد اندکی<br />

هدایت و سرپرستی شود و کارکنان بسیاری<br />

را در بر گیرد و کاری با دموکراتیزه کرد<br />

خود نداشته باشد،‏ ابزار محرکه ی بسیار<br />

ناکارآمدی برای تحقق خودگردانی در جامعه<br />

ی وسیعتری که در آن جای گرفته ، به شمار<br />

می رود.‏<br />

کار متناسب با شان انسانی<br />

موضوع کار متناسب با شان انسانی از دو<br />

جز اصلی تشکیل میشود:‏<br />

)۱( تقسیم عادالنه وظایف برای هر فرد به<br />

چه معنا است و<br />

)۲( به منظور ترویج خودگردانی،‏ به چه<br />

گونهای از تقسیم وظایف در کار نیاز داریم؟<br />

کار عادالنه<br />

تقسیم عادالنهی وظایف مستلزم آن است<br />

که فرد در روز کاری از سهم متناسبی از<br />

کیفیات خوب و بد زندگی برخوردار شود<br />

یا اگر چنین نیست به ازای آن دستمزد یا<br />

پاداش دریافت کند.‏ اما مساله این است که<br />

چرا باید فردی شرایط کاری مطلوبی داشته<br />

باشد و فرد دیگر در شرایط بسیار دهشتناک<br />

کار کند؛ حتا اگر نفر دوم،‏ به ازای بر دوش<br />

کشیدن بار زحمت اضافی،‏ دستمزد دریافت<br />

کند؟<br />

این خصوصیت کار عادالنه قبال در نگرش<br />

صریح ما به شکل مناسبی مطرح شده بود<br />

زیرا همانطور که در بخشهای قبل اشاره<br />

کردیم دستمزد به ازای تالش و ایثار بهطور<br />

خودکار هر نوع اختالف در کیفیت زندگی<br />

را جبران میکند.‏ این یعنی اگر بخواهیم<br />

بر مبنای تالش و ایثار دستمزد پرداخت<br />

کنیم هنگامی که بتی شغلی ناخوشایندتر و<br />

فرسایندهتر از سلیم دارد و در نتیجه،‏ تالش<br />

و از خودگذشتگی بیشتری را بهکار میگیرد<br />

بر این مبنا دستمزد بیشتری دریافت کند.‏<br />

بنابراین،‏ بر مبنای توافق پیشین در مورد<br />

دستمزد عادالنه،‏ پیشاپیش با مناسبات کاری<br />

عادالنهای روبهرو هستیم؛ اما آیا این تمام آن<br />

چیزی است که میتوان کار متناسب با شان<br />

انسانی نام نهاد؟<br />

کار ارتقابخش برابر<br />

ما همچنین میخواهیم بر اساس اصل<br />

خودگردانی؛ عامالن اقتصادی متناسب با<br />

میزانی که از محصول متاثر میشوند بر<br />

آن تاثیر بگذارند.‏ تصور کنید بتی تمام روز<br />

زمین را شستشو میکند و سلیم تمام روز<br />

را صرف انجام وظایفی در حوزهی امور<br />

مالی و یا روابط اجتماعی با خصلت ارتقا<br />

دهنده میکند که دانش و مهارتهای مرتبط<br />

با تصمیمگیری را افزایش میدهند.‏ حتا اگر<br />

بتی و سلیم از حق رای برابر در محیط<br />

کار برخوردار باشند و حتا اگر آنها عادالنه<br />

دستمزد دریافت کنند،‏ پس از گذشت ماهها<br />

از اشتغال به کارهایی با سطح ارتقابخش<br />

متفاوت،‏ بتی در مقایسه با سلیم،‏ انرژی،‏<br />

دانش،‏ اعتماد به نفس و مهارتهای الزم را<br />

برای اثرگذاری بر تصمیمات نخواهد داشت.‏<br />

جلسههای شورای محل کار،‏ بحثها،‏ ارایه<br />

نظرها،‏ مجادلهها و رایگیریها را شامل<br />

میشود.‏ اگر سلیم به تناسب شغل ارتقا<br />

دهندهاش،‏ با دانش،‏ مهارتهای اجتماعی،‏<br />

اعتماد به نفس کافی در جلسه شرکت کند<br />

و بتی به تناسب شغل فرسایندهاش با دانش،‏<br />

مهارتهای اجتماعی،‏ اعتماد به نفس و<br />

انرژی اندکی در همان جلسه حضور پیدا<br />

کند،‏ بدیهی است که سلیم بر آن جلسه تاثیر

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!