ﺳﺎزي و ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﻮﺛﺮ ﺑﺮ آن ﺷﺒﻴﻪ
ﺳﺎزي و ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﻮﺛﺮ ﺑﺮ آن ﺷﺒﻴﻪ ﺳﺎزي و ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﻮﺛﺮ ﺑﺮ آن ﺷﺒﻴﻪ
يها JRI شبيه سازي و عوامل موثر بر آن مشاهده ميگردد. اين سلولها در پاساژهاي متعدد (در گاو 12 پاساژ يا 50 پس از ماه كشت در آزمايشگاه) كاريوتيپ طبيعي خود را حفظ ميكنند و قادر به تشكيل اجسام شبه 1 جنيني هستند. ظاهر اين اجسام، مشابه جنين مرحله بلاستوسيست است و ميتوانند به انواع مختلف سلولها تمايز يابند. معايب اصلي اين سلولها مشكل بودن استخراج و تخليص آنها، سرعت رشد و تكثير پايين در شرايط آزمايشگاهي، درصد آبستني بسيار پايين، خاتمه يافتن آبستني و سقط، به خصوص در نيمه اول آبستني كه غالباً به دليل عدم و يا نقص در تشكيل كوتيلدونها و يا خونريزي كارنكولي است، مي باشد. ميانگين دو برابر شدن جمعيت اين سلولها در گونههاي مختلف معمولاً 24 ساعت است .(30،34) 1-2- اندازه سلول سوماتيك: انتخاب سلول دهنده با قطر و ويژگيهاي مناسب، درصد الحاق سلولي و روند تكاملي جنين را تحت تأثير قرار ميدهد. در صورت انتخاب سلولي با قطر بسيار كوچك، به دليل عدم تماس مؤثر آنبا غشاءپلاسمايي تخمك، درصد الحاق سلولي كاهش يافته و حال آنكه با انتخاب سلولي با قطر بسيار بزرگ، عليرغم درصد الحاق بالا، ليكن اختلالات كروموزومي (از آنپلوئيدي تا پلي پلوئيدي) در جنينهاي حاصله افزايش و درصد توليد مورولا و بلاستوسيست به طور مشخص كاهش مييابد .(12،14،26،31،33) 1-3- جنسيت حيوان دهنده سلول سوماتيك: تلاشهاي اوليه در زمينه ،SCNT اساساً معطوف به استفاده از سلولهاي حيوان ماده (سلولهاي اپيتليال پستان، اپيتليال اويداكت، كومولوس و گرانولوزا) به عنوان سلول دهنده بوده است. گزارشات ضد ونقيضي در خصوص تاثير جنس حيوان دهنده سلول سوماتيك بر روي كارايي و درصد موفقيت SCNT به چشم ميخورد. Hosseini و همكاران با بررسي و مقايسه سلولهاي كومولوس، فيبروبلاست قوچ و فيبروبلاست ميش، تاثير جنسيت حيوان دهنده سلول را روي ميزان آسيب سلولي پس از انتقال به فضاي ،Perivitelline ميزان برنامه ريزي مجدد هسته 3 2 (NR) ، درصد تسهيم ، درصد جنينهاي 8-16 سلولي، مورولا و بلاستوسيست را منتفي دانسته و تنها تاثير جنسيت را روي درصد جنينهاي 5-8 سلولي گزارش نمودهاند. اين محققين درصد جنينهاي 5-8 سلولي شبيه سازي شده با استفاده از سلولهاي نر را به طور معنيدار بيشتر از سلولهاي ماده گزارش نمودهاند مقايسه سلول Kato .(38) و همكاران نيز با اخذ شده از گاوهاي نر نابالغ و جنينهاي نر با گاوهاي ماده بالغ و جنينهاي ماده، وجود هرگونه ارتباط معنيدار بين جنسيت حيوان دهنده و درصد توليد بلاستوسيست را منتفي دانستهاند گزارش .(50) Stice و همكاران و نيز Wakayama اين در حالي است كه و همكاران حاكي از وجود ارتباط معنيدار بين جنسيت حيوان دهنده و درصد توليد بلاستوسيست ميباشد. به نحوي كه انتخاب سلول دهنده از حيوان نر، درصد توليد بلاستوسيست را به طور معنيدار كاهش داده است .(30،45) ليكن انتقال اين جنين به رحم حيوان، درصد آبستني بالاتري را به دنبال داشته است .(30) 1-4- سن حيوان دهنده سلول سوماتيك: عليرغم عدم وجود ارتباط معنيدار بين سن حيوان دهنده سلول و طول سيكل سلولي، ليكن با افزايش سن حيوان دهندهسلول سوماتيك، درصد توليد بلاستوسيست به طور معنيدار كاهش مييابد Tian .(51) و همكاران با مقايسه و بررسي سلولهاي اخذ شده از گاوهاي بالغ (2 ساله، 10-12 ساله و گوسالههاي تازه متولد شده و جنين هاي 16 ساله)، 57 روزه، هيچ تفاوت معنيداري در درصد تسهيم جنينهاي شبيهسازي شده با استفاده از سلولهاي بالغ و جنيني مشاهده ننمودهاند؛ ليكن اغلب جنينهاي حاصل از سلولهاي بالغ در مراحل پيشرفتهآبستني سقط شده و يا در صورت زنده ماندن طيف وسيعي از اختلالات را نشان دادند .(15) 1-5: همزمان نمودن سيكل سلولي سلولهاي دهنده: 1-5-1- سيكل سلولي و طريقه كنترل آن: سيكل سلولي در 4 سلولهاي يوكاريوت شامل سه مرحله اينترفاز (مرحله رشد)، Downloaded from http://www.jri.ir 2- Nuclear reprogramming 3- Cleavage rate 4- Interphase 1- Embryoeid body فصلنامه باروري و ناباروري/ بهار 1390 52
؛2 JRI حيدري و ... 2 1 ميتوز يا كاريوكينز (مرحله تقسيم هسته) و سايتوكينز (مرحله تقسيم سيتوپلاسم و ارگانلهاي آن) ميباشد. اينترفاز خود شامل سه مرحله 5 4 3 S ، G1 و G2 بوده و G1 مهمترين و طولانيترين مرحله اينترفاز ميباشد. برخي سلولها از مرحله G1 خارج و وارد مرحله G0 (مرحله سكون) ميگردند. سلولهاي اين مرحله با حفظ فعاليت اختصاصي خود، در وضعيت غيرفعال (كمون) باقي ميمانند. مراحل مختلف سيكل سلولي بوسيله پروتينهاي مختلف سيتوپلاسمي كنترل و 7 6 تنظيم ميگردد. سايكلينها ، سايكلين كينازها (Cdks) و 9 8 سايكلوزومها (APC) مهمترين كنترل كنندگان سيكل سلولي بوده و فعاليت آنها توسط مكانيسمهاي مختلف داخل و خارج سلولي كنترل و تنظيم ميگردد. از بين سايكلينهاي تنظيم كننده روند سيكل سلولي، سايكلينهاي گروه B 10 (فاكتورهاي پيشبرنده مراحلG2 و 12 11 M)، و S پيشبرنده مراحل (فاكتورهاي A سايكلين )، M سايكلينهاي D وE (فاكتورهاي پيشبرنده مرحله 13 ( G1 و سايكلين K (فاكتورهاي پيشبرنده مرحله (S و نقش مهمي را ايفا ميكنند. مقادير اين سايكلينها در سلول با پيشرفت سيكل سلولي تغيير مينمايد. خانواده سايكلين كينازها در كنترل روند پيشرفت تقسيمات سلولي بويژه تبديل مرحله G 1 به S ، تكثير سلولها و بقاء موجود زنده دخالت مينمايند. در پستانداران سايكلين كيناز Cdk2 G1 با اتصال به سايكلينهاي D و E سبب كنترل مرحله و با اتصال به سايكلين A سبب كنترل مرحله S Cdk1 ميگردد. با اتصال به سايكلينهاي A و B سبب كنترل مرحله و با اتصال به سايكلين B سبب كنترل مراحل ميگردد. سايكلين كينازهاي4، S M و G2 و6 5 (CdK4, 5, 6) نيز با اتصال به سايكلين D سبب كنترل مرحله G1 سيكل سلولي ميگردند. سطح اين سايكلين كينازها در سلول نسبتاً ثابت بوده؛ ليكن با توجه به اينكه فعال شدن آنها اساساً وابسته به اتصال آنها به گروه فسفات سايكلين مربوط به خود بوده و سطح سايكلينها در سلول بسيار متغير ميباشد، بنابراين توجه به ميزان فعاليت سايكلين كينازها بسيار مهمتر از ميزان كمي آنها در سلول است. فاكتورهاي پيشبرنده مرحله M به ويژه سايكلين A با اتصال به Cdk2 وارد هسته شده و سلول را براي رونوشت برداري از DNA آماده مينمايد. با ادامه رونوشت برداري از E سطح سايكلين ،DNA به شدت كاهش و سطح سايكلين B شروع به افزايش مينمايد. در اين مرحله سلول وارد مرحله G 2 ميگردد. با اتصال به B فاكتورهاي پيشبرنده مرحله M به ويژه سايكلين Cdk1 موجب شكل گيري دوك تقسيم، ،NEBD توقف تمامي ژنهاي رونوشت برداري و متراكم شدن كروماتين ميگردند. اين سايكلين با فعال نمودن سايكلوزومها (APC) سلول را به سمت مرحله متافاز پيش ميبرد. سايكلوزومها، كمپلكس پيشبرنده مرحله آنافاز نيز (APC) ناميده ميشوند. اين مجموعه محرك وقايعي هستند كه منجر به كاهش ميزان سايكلينهاي B در سلول، از بين رفتن چسبندگي كروماتيدهاي دختر و تسهيل جدا شدن آنها از يكديگر ميگردد. به دنبال فعال شدن ،APC سطح سايكلينB بسيار كاهش، سنتز سايكلينD به طور معنيدار افزايش و كروماتيدهاي دختر روي صفحه متافازي از يكديگر جدا و به جوانب كشيده خواهند شد نقش به سزايي در كاهش پروتئين هستهاي متشكل از تقريباً .(52) Geminin از طرف ديگر سايكلوزومها دارند. Geminin (Gmnn) 200 25 KDa و عضوي از سيستم اسيد آمينه، وزن ملكولي APC-ubiguitin بوده و نقش به سزايي در كنترل سيكل سلولي دارد. سلولهاي مرحله G1 فاقد اين پروتئين بوده به تدريج با شروع مرحله در S سلول تظاهر يافته وتا مرحله M به حداكثر ميزان خود ميرسد. در انتهاي مرحله M بدنبال فعاليت زياد كمپلكس APC و سايكلين كينازها ميزان آن به شدت كاهش مييابد. اين پروتئين داراي نقش به سزايي در مهار لود شدن كمپلكس MCM (كمپلكس ضروري جهت آغاز رونوشت برداري 1- Kariokinase 2- Cytokinase 3- Gap1 4- Synthesis 5- Gap2 6- Cyclins 7- Cyclin-dependent kinases (Cdks) 8- Cyclosomes 9- Anaphase-promoting copmplex (APC) 10- G2- phase promoting factor (G2PF) 11- M- phase promoting factor (MPF) 12- S- phase promoting factor (SPF) 13- G1- phase promoting factor (G1PF) Downloaded from http://www.jri.ir 53 فصلنامه باروري و ناباروري/ بهار 1390
- Page 1 and 2: مقاله مروري شبيه سا
- Page 3 and 4: JRI حيدري و ... تراريخ
- Page 5: يها JRI حيدري و ... در
- Page 9 and 10: يها JRI حيدري و ... به
- Page 11 and 12: يم يم ييم تي يها يها
- Page 13 and 14: JRI حيدري و ... 4-1- خارج
- Page 15 and 16: JRI حيدري و ... استفاد
- Page 17 and 18: يك يك يها JRI حيدري و
- Page 19 and 20: JRI حيدري و ... جنين در
- Page 21 and 22: JRI حيدري و ... MG132 نيز
- Page 23 and 24: JRI حيدري و ... lating hormon
- Page 25 and 26: JRI حيدري و ... ous mammalian
يها<br />
JRI<br />
شبيه سازي <strong>و</strong> ع<strong>و</strong>امل م<strong>و</strong>ثر بر <strong>آن</strong><br />
مشاهده ميگردد. اين سل<strong>و</strong>لها در پاساژهاي متعدد (در گا<strong>و</strong><br />
12 پاساژ يا 50 پس از<br />
ماه كشت در آزمايشگاه) كاري<strong>و</strong>تيپ<br />
طبيعي خ<strong>و</strong>د را حفظ ميكنند <strong>و</strong> قادر به تشكيل اجسام شبه<br />
1<br />
جنيني هستند. ظاهر اين اجسام، مشابه جنين مرحله<br />
بلاست<strong>و</strong>سيست است <strong>و</strong> ميت<strong>و</strong>انند به ان<strong>و</strong>اع<br />
مختلف سل<strong>و</strong>لها تمايز<br />
يابند. معايب اصلي اين سل<strong>و</strong>لها مشكل ب<strong>و</strong>دن استخراج <strong>و</strong><br />
تخليص <strong>آن</strong>ها، سرعت رشد <strong>و</strong> تكثير پايين در شرايط<br />
آزمايشگاهي، درصد آبستني بسيار پايين، خاتمه يافتن<br />
آبستني <strong>و</strong> سقط، به خص<strong>و</strong>ص در نيمه ا<strong>و</strong>ل آبستني كه غالباً به<br />
دليل عدم <strong>و</strong> يا نقص در تشكيل ك<strong>و</strong>تيلد<strong>و</strong>نها <strong>و</strong> يا خ<strong>و</strong>نريزي<br />
كارنك<strong>و</strong>لي است، مي باشد. ميانگين د<strong>و</strong> برابر شدن جمعيت اين<br />
سل<strong>و</strong>لها در گ<strong>و</strong>نههاي مختلف معم<strong>و</strong>لاً 24 ساعت است<br />
.(30،34)<br />
1-2- اندازه سل<strong>و</strong>ل س<strong>و</strong>ماتيك: انتخاب سل<strong>و</strong>ل دهنده با قطر <strong>و</strong><br />
<strong>و</strong>يژگيهاي مناسب، درصد الحاق سل<strong>و</strong>لي <strong>و</strong> ر<strong>و</strong>ند تكاملي جنين<br />
را تحت تأثير قرار ميدهد. در ص<strong>و</strong>رت انتخاب سل<strong>و</strong>لي با قطر<br />
بسيار ك<strong>و</strong>چك، به دليل عدم تماس م<strong>و</strong>ٔثر <strong>آن</strong>با غشاءپلاسمايي<br />
تخمك، درصد الحاق سل<strong>و</strong>لي كاهش يافته <strong>و</strong> حال <strong>آن</strong>كه با انتخاب<br />
سل<strong>و</strong>لي با قطر بسيار بزرگ، عليرغم درصد الحاق بالا، ليكن<br />
اختلالات كر<strong>و</strong>م<strong>و</strong>ز<strong>و</strong>مي (از <strong>آن</strong>پل<strong>و</strong>ئيدي تا پلي پل<strong>و</strong>ئيدي) در<br />
جنينهاي حاصله افزايش <strong>و</strong> درصد ت<strong>و</strong>ليد م<strong>و</strong>ر<strong>و</strong>لا <strong>و</strong><br />
بلاست<strong>و</strong>سيست به ط<strong>و</strong>ر مشخص كاهش مييابد<br />
.(12،14،26،31،33)<br />
1-3- جنسيت حي<strong>و</strong>ان دهنده سل<strong>و</strong>ل س<strong>و</strong>ماتيك: تلاشهاي ا<strong>و</strong>ليه<br />
در زمينه ،SCNT اساساً معط<strong>و</strong>ف به استفاده از سل<strong>و</strong>لهاي<br />
حي<strong>و</strong>ان ماده (سل<strong>و</strong>لهاي اپيتليال پستان، اپيتليال ا<strong>و</strong>يداكت،<br />
ك<strong>و</strong>م<strong>و</strong>ل<strong>و</strong>س <strong>و</strong> گران<strong>و</strong>ل<strong>و</strong>زا) به عن<strong>و</strong>ان سل<strong>و</strong>ل دهنده ب<strong>و</strong>ده است.<br />
گزارشات ضد <strong>و</strong>نقيضي در خص<strong>و</strong>ص تاثير جنس حي<strong>و</strong>ان دهنده<br />
سل<strong>و</strong>ل س<strong>و</strong>ماتيك بر ر<strong>و</strong>ي كارايي <strong>و</strong> درصد م<strong>و</strong>فقيت SCNT به<br />
چشم ميخ<strong>و</strong>رد.<br />
Hosseini<br />
<strong>و</strong> همكاران با بررسي <strong>و</strong> مقايسه سل<strong>و</strong>لهاي<br />
ك<strong>و</strong>م<strong>و</strong>ل<strong>و</strong>س، فيبر<strong>و</strong>بلاست ق<strong>و</strong>چ <strong>و</strong> فيبر<strong>و</strong>بلاست ميش، تاثير<br />
جنسيت حي<strong>و</strong>ان دهنده سل<strong>و</strong>ل را ر<strong>و</strong>ي ميزان آسيب سل<strong>و</strong>لي پس<br />
از انتقال به فضاي ،Perivitelline ميزان برنامه ريزي مجدد<br />
هسته<br />
3<br />
2<br />
(NR) ، درصد تسهيم ، درصد جنينهاي 8-16 سل<strong>و</strong>لي،<br />
م<strong>و</strong>ر<strong>و</strong>لا <strong>و</strong> بلاست<strong>و</strong>سيست را منتفي دانسته <strong>و</strong> تنها تاثير جنسيت<br />
را ر<strong>و</strong>ي درصد جنينهاي 5-8 سل<strong>و</strong>لي گزارش نم<strong>و</strong>دهاند. اين<br />
محققين درصد جنينهاي 5-8 سل<strong>و</strong>لي شبيه سازي شده با<br />
استفاده از سل<strong>و</strong>لهاي نر را به ط<strong>و</strong>ر معنيدار بيشتر از<br />
سل<strong>و</strong>لهاي ماده گزارش نم<strong>و</strong>دهاند<br />
مقايسه سل<strong>و</strong>ل<br />
Kato .(38)<br />
<strong>و</strong> همكاران نيز با<br />
اخذ شده از گا<strong>و</strong>هاي نر نابالغ <strong>و</strong> جنينهاي<br />
نر با گا<strong>و</strong>هاي ماده بالغ <strong>و</strong> جنينهاي ماده، <strong>و</strong>ج<strong>و</strong>د هرگ<strong>و</strong>نه<br />
ارتباط معنيدار بين جنسيت حي<strong>و</strong>ان دهنده <strong>و</strong> درصد ت<strong>و</strong>ليد<br />
بلاست<strong>و</strong>سيست را منتفي دانستهاند<br />
گزارش<br />
.(50)<br />
Stice<br />
<strong>و</strong> همكاران <strong>و</strong> نيز<br />
Wakayama<br />
اين در حالي است كه<br />
<strong>و</strong> همكاران حاكي<br />
از <strong>و</strong>ج<strong>و</strong>د ارتباط معنيدار بين جنسيت حي<strong>و</strong>ان دهنده <strong>و</strong> درصد<br />
ت<strong>و</strong>ليد بلاست<strong>و</strong>سيست ميباشد. به نح<strong>و</strong>ي كه انتخاب سل<strong>و</strong>ل<br />
دهنده از حي<strong>و</strong>ان نر، درصد ت<strong>و</strong>ليد بلاست<strong>و</strong>سيست را به ط<strong>و</strong>ر<br />
معنيدار كاهش داده است<br />
.(30،45)<br />
ليكن انتقال اين جنين به<br />
رحم حي<strong>و</strong>ان، درصد آبستني بالاتري را به دنبال داشته است<br />
.(30)<br />
1-4- سن حي<strong>و</strong>ان دهنده سل<strong>و</strong>ل س<strong>و</strong>ماتيك: عليرغم عدم <strong>و</strong>ج<strong>و</strong>د<br />
ارتباط معنيدار بين سن حي<strong>و</strong>ان دهنده سل<strong>و</strong>ل <strong>و</strong> ط<strong>و</strong>ل سيكل<br />
سل<strong>و</strong>لي، ليكن با افزايش سن حي<strong>و</strong>ان دهندهسل<strong>و</strong>ل س<strong>و</strong>ماتيك،<br />
درصد ت<strong>و</strong>ليد بلاست<strong>و</strong>سيست به ط<strong>و</strong>ر معنيدار كاهش مييابد<br />
Tian .(51)<br />
<strong>و</strong> همكاران با مقايسه <strong>و</strong> بررسي سل<strong>و</strong>لهاي اخذ<br />
شده از گا<strong>و</strong>هاي بالغ<br />
(2 ساله،<br />
10-12 ساله <strong>و</strong><br />
گ<strong>و</strong>سالههاي تازه مت<strong>و</strong>لد شده <strong>و</strong> جنين هاي<br />
16 ساله)،<br />
57<br />
ر<strong>و</strong>زه، هيچ<br />
تفا<strong>و</strong>ت معنيداري در درصد تسهيم جنينهاي شبيهسازي شده<br />
با استفاده از سل<strong>و</strong>لهاي بالغ <strong>و</strong> جنيني مشاهده ننم<strong>و</strong>دهاند؛ ليكن<br />
اغلب جنينهاي حاصل از سل<strong>و</strong>لهاي بالغ در مراحل<br />
پيشرفتهآبستني سقط شده <strong>و</strong> يا در ص<strong>و</strong>رت زنده ماندن طيف<br />
<strong>و</strong>سيعي از اختلالات را نشان دادند<br />
.(15)<br />
1-5: همزمان نم<strong>و</strong>دن سيكل سل<strong>و</strong>لي سل<strong>و</strong>لهاي دهنده:<br />
1-5-1- سيكل سل<strong>و</strong>لي <strong>و</strong> طريقه كنترل <strong>آن</strong>: سيكل سل<strong>و</strong>لي در<br />
4<br />
سل<strong>و</strong>لهاي ي<strong>و</strong>كاري<strong>و</strong>ت شامل سه مرحله اينترفاز (مرحله رشد)،<br />
Downloaded from http://www.jri.ir<br />
2- Nuclear reprogramming<br />
3- Cleavage rate<br />
4- Interphase<br />
1- Embryoeid body<br />
فصلنامه بار<strong>و</strong>ري <strong>و</strong> نابار<strong>و</strong>ري/ بهار 1390<br />
52