21.12.2015 Views

این اثر ترجمهای است از

avalin-dastanhaye-asimof_www.ketabesabz.com_

avalin-dastanhaye-asimof_www.ketabesabz.com_

SHOW MORE
SHOW LESS

You also want an ePaper? Increase the reach of your titles

YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.

:-<br />

چون <strong>این</strong> فکر به ذهنش رسید که دقیقاً‏ همان حسی را داشت که در<br />

اتاق انتظار دندانپزشکی به او دست میداد.‏<br />

او دهمین سیگارش را روشن کرد،‏ دوبار به آن پک زد و آن را<br />

دور انداخت.‏ بعد گفت:‏ ‏"داری خیلی پیچیدش میکنی،‏ گارت"!‏<br />

گارت شانهای باال انداخت و گفت:‏ ‏"تو فقط پنج دقیقه فرصت<br />

داری و من دارم بررسی میکنم که تو <strong>از</strong> <strong>این</strong> فرصت نهایت <strong>است</strong>فاده<br />

رو ببری.‏ قراره که یه قسمت <strong>از</strong> پورتوم رو ‏»بشنوی«،‏ که <strong>از</strong> نظر<br />

حسی برای ما مثل یه سمفونی ‏)واژهش همین بود؟(.‏ بزرگ برای<br />

شم<strong>است</strong>".‏<br />

‏"باید بیشتر <strong>از</strong> <strong>این</strong> صبر کنم؟ <strong>این</strong> انتظار داره من رو می-‏<br />

کشه"!‏<br />

هستیم که قراره پورتوم رو اجرا کنه.‏<br />

-: ما منتظر نووی الن 1<br />

که دکتر شخصی منه.‏ چند دقیقۀ دیگه<br />

همینطور منظر دان وال 2<br />

پیداشون میشه".‏<br />

فیلدز روی مبل کوتاهی که وسط اتاق بود ولو شد و با<br />

کنجکاوی به ماشین آالتی که روبرویش قرار داشت،‏ خیره شد.‏<br />

1) Novi Lon<br />

2) Done Vol

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!