21.12.2015 Views

این اثر ترجمهای است از

avalin-dastanhaye-asimof_www.ketabesabz.com_

avalin-dastanhaye-asimof_www.ketabesabz.com_

SHOW MORE
SHOW LESS

You also want an ePaper? Increase the reach of your titles

YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.

:-<br />

تا جایی که او میتوانست ببیند،‏ با موتورهای اتمی مجهز شده<br />

بودند.‏<br />

مکس گفت:‏ ‏"متأسفم پدر که همه <strong>این</strong> کارها بدون اطالع شما<br />

انجام شده.‏ <strong>این</strong> تنها مورد در تمام تاریخ شهرک تویینی نشینه".‏<br />

اسکنلون به سختی میتوانست آنچه او میگفت را بشنود و مات و<br />

مبهوت آنجا ایستاده بود.‏ مکس ادامه داد:‏ ‏"اسم کشتی وسطی که<br />

کشتی،‏ فرماندهیه،‏ جفرسون اسکنلونه.‏ اسم سمت ر<strong>است</strong>یه،‏ بیوال<br />

گودکین و اونی که سمت چپه هم اسمش مادلینه".‏<br />

اسکنلون که همچنان حیرت زده بود با عصبانیت گفت:‏ ‏"ولی<br />

<strong>این</strong>ها چه معنیای داره؟ چرا مخفیانه انجامش دادین"؟<br />

‏"<strong>این</strong> کشتیها <strong>از</strong> پنج سال پیش حاضر شدن و کامالً‏<br />

سوختگیری کردن با آذوقه و وسائل رفاهی پر شدن و آماده<br />

هستن که <strong>این</strong>جا رو فوراً‏ ترک کنن.‏ امشب ما میایم به <strong>این</strong> سمت تپه<br />

و به سمت سیاره زهره پرو<strong>از</strong> میکنیم.‏ تا اآلن بهت نگفته بودیم<br />

چون نمیخو<strong>است</strong>یم با بدبختیای که <strong>از</strong> مدتها پیش میدونستیم غیر<br />

قابل اجتنابه،‏ آرامش ذهنیت رو <strong>از</strong> بین ببریم.‏ فکر کرده بودیم که<br />

شاید"‏ ‏–صدایش آهسته تر شد-‏ ‏"تکمیل <strong>این</strong> پروژه به زمانی<br />

موکول بشه که تو دیگه همراهمون نیستی".‏

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!