21.12.2015 Views

این اثر ترجمهای است از

avalin-dastanhaye-asimof_www.ketabesabz.com_

avalin-dastanhaye-asimof_www.ketabesabz.com_

SHOW MORE
SHOW LESS

You also want an ePaper? Increase the reach of your titles

YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.

:-<br />

اسکنلون گفت:‏ ‏"دوشیزه مارتین،‏ من فکر میکنم که <strong>این</strong> بانوی<br />

جوان خوب باشه.‏ دقیقاً‏ همونیه من در نظر داشتم.‏ میشه به من<br />

بگین مدارک سرپرستیش کی آماده میشن"؟<br />

‏"من تا فردا براتون آمادش میکنم آقای اسکنلون.‏ توی<br />

مورد غیر معمولی مثل<br />

مخصوصی انجام بدم".‏<br />

:-<br />

مورد<br />

‏"سپاسگذارم.‏ فردا برمیگردم که..."‏<br />

فین بلندی قطع شد.‏<br />

شما،‏ میتونم به راحتی هماهنگیهای<br />

حرفش با صدای فین<br />

یکی <strong>از</strong> آن دو تویینی کوچک دیگر نتوانست<br />

تحمل کند و با صدای بلند گریه را سر داد و اشکش سر<strong>از</strong>یر شد.‏<br />

دیگری هم همان کار را کرد.‏<br />

دوشیزه مارتین بر سر تویینی هجده ساله فریاد زد:‏<br />

هر چه زودتر رز 1<br />

انگیزیه"!‏<br />

و بالنش 2<br />

‏"مادلین،‏<br />

رو ساکتشون کن.‏ <strong>این</strong> چه رفتار نفرت<br />

به نظر اسکنلون رسید که رنگ مادلین کمی پریده <strong>است</strong> و<br />

اگرچه سر آن دو نوجوان فریاد کشیده بود،‏ اما او مطمئن بود که<br />

اشک را در چشمانش دیده <strong>است</strong>.‏ به همین خاطر مداخله کرد و<br />

1) Rose<br />

2) Blanche

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!