21.12.2015 Views

این اثر ترجمهای است از

avalin-dastanhaye-asimof_www.ketabesabz.com_

avalin-dastanhaye-asimof_www.ketabesabz.com_

SHOW MORE
SHOW LESS

You also want an ePaper? Increase the reach of your titles

YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.

صدا متنفر بود،‏ مخصوصاً‏ وقتی که در کوچه پس کوچهها قدم می-‏<br />

زد.‏<br />

سر و صداها بلندتر و تبدیل به جمالت کوتاهی شدند:‏<br />

‏"بگیرش جانی!‏ اوووَه!‏ ببین چطوری داره در میره"!‏<br />

ده دو<strong>از</strong>ده پسر بچه <strong>از</strong> در ساختمان بزرگی بیرون آمدند و در<br />

فاصلۀ کمتر <strong>از</strong> دویست متری که با اسکنلون داشتند،‏ شلوغ کنان به<br />

سوی او دویدند.‏<br />

اسکنلون بر خالف میلش با کنجکاوی به آن گروه پر سر و<br />

صدا و شلوغ خیره شد.‏ آنها با شادمانی مخصوص بچهها در حال<br />

دنبال کردن چیزی یا کسی بودند.‏ در فضای نیمه تاریک آنجا،‏ او<br />

نمیتوانست دقیقاً‏ تشخیص بدهد که آن،‏ چه بود.‏ او چشمانش را<br />

تنگ کرد و به آن خیره شد.‏ با یک حرکت ناگهانی،‏ چیزی که آنها<br />

دنبالش میکردند خودش را <strong>از</strong> چنگ آنها خالص کرد و دیوانهوار<br />

فرار کرد.‏<br />

چیزی نمانده بود که پیپ اسکنلون <strong>از</strong> شدت تعجب <strong>از</strong> دهانش<br />

بیفتد،‏ چرا که چیزی که آن پسربچهها در تعقیبش بودند،‏ یک<br />

تویینی 1<br />

بود،‏ یک موجود دورگه زمینی-مریخی.‏ در <strong>این</strong> مورد هیچ<br />

2) Tweenie

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!