21.12.2015 Views

این اثر ترجمهای است از

avalin-dastanhaye-asimof_www.ketabesabz.com_

avalin-dastanhaye-asimof_www.ketabesabz.com_

SHOW MORE
SHOW LESS

You also want an ePaper? Increase the reach of your titles

YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.

فوران عطارد بود ‏-که اگر یکی <strong>از</strong> آنها را ندیده باشید،‏ زندگی<br />

واقعی را تجربه نکردهاید.‏<br />

موضوع اهمیت زیادی نداشت.‏ حرکت یک قمر همیشه خسته<br />

کننده بود.‏ تصور مأموریت پیش روی کالیستو برای او سخت تر <strong>از</strong><br />

هر کدام <strong>از</strong> خدمه بود.‏ حاال هم که موضوع <strong>این</strong> مسافر قاچاق<br />

کوچولو پیش آمده بود.‏<br />

<strong>این</strong> موضوع تحمل ناپذیر بود.‏ برای نیم ساعت،‏ ناخدا مسلسل<br />

وار فحش میداد و لعنت میفرستاد.‏ <strong>از</strong> خورشید شروع کرد و<br />

لیست سیارات را مرور کرد،‏ بعد به قمرها،‏ سیارکها و ستارههای<br />

دنباله دار رسید و تک تک شهابها را به باد ناسزا گرفت.‏ ت<strong>از</strong>ه می-‏<br />

خو<strong>است</strong> به ستارههای نزدیک بپرد<strong>از</strong>د که خستگی امانش نداد.‏ او<br />

آنقدر عصبانی شده بود که <strong>از</strong> ما نپرسید که اصالً‏ در انبار چکار می-‏<br />

کردیم،‏ و به همین خاطر من و وایتفیلد خیلی <strong>از</strong> او سپاسگذار<br />

بودیم.‏<br />

ولی ناخدا بارتلت به هیچ وجه احمق نبود.‏ بعد <strong>از</strong> <strong>این</strong>که تنش<br />

عصبی او فروکش کرد.‏ متوجه شد که <strong>این</strong> اتفاقی <strong>است</strong> که چارهای<br />

ندارد و باید با آن کنار آمد.‏

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!