21.12.2015 Views

این اثر ترجمهای است از

avalin-dastanhaye-asimof_www.ketabesabz.com_

avalin-dastanhaye-asimof_www.ketabesabz.com_

SHOW MORE
SHOW LESS

Create successful ePaper yourself

Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.

:-<br />

دریادار گفت:‏ ‏"فقط ده ثانیه دیگه <strong>از</strong> وقتت باقی مونده".‏ اما<br />

لکههای قرمزی هم باالی چشمانش پدیدار شد.‏<br />

سانات با عجله گفت:‏ ‏"بسیار خوب.‏ نظرت راجع به <strong>این</strong> چیه که<br />

من برات همه ناوگان زمینی رو توی تله بند<strong>از</strong>م"؟!‏<br />

سکوتی پدیدار شد و سانات ادامه داد:‏ ‏"اگه من بهتون بگم<br />

چطور میتونین پایگاه روی ماه رو تصرف کنین و انسانهای داخلش<br />

رو دستگیر کنین،‏ چی میشه"؟<br />

‏"ادامه بده".‏ <strong>این</strong> اولین نشانه <strong>از</strong> جلب توجه بود که دریادار<br />

به خود اج<strong>از</strong>ه نشان دادنش را داد.‏<br />

:-<br />

‏"من فرماندۀ یکی <strong>از</strong> ناوگانها هستم و قدرت مطلق دارم.‏ اگه<br />

شما با شرایط ما موفقت کنین،‏ می تونیم در عرض دو<strong>از</strong>ده ساعت<br />

پایگاه رو نابود کنیم.‏ دو تا کشتی"‏ ‏–سانات با حالت تأثیر گذاری<br />

دو انگشتش را باال آورد-‏ ‏"میتونن کار رو تموم کنن".‏<br />

السینو به آرامی گفت:‏ ‏"ولی انگیزت چیه؟ چرا میخوای<br />

همچین کاری بکنی"؟<br />

سانات گفت:‏ ‏"<strong>این</strong> موضوع برای شما جالب توجه نیست.‏ <strong>از</strong><br />

من سوء <strong>است</strong>فاده شده و من رو <strong>از</strong> حقوقم محروم کردن.‏ در ضمن"‏<br />

‏–چشمانش برق زدند-‏ ‏"انسانیت دیگه یه موضوع شکست

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!