21.12.2015 Views

این اثر ترجمهای است از

avalin-dastanhaye-asimof_www.ketabesabz.com_

avalin-dastanhaye-asimof_www.ketabesabz.com_

SHOW MORE
SHOW LESS

Create successful ePaper yourself

Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.

:-<br />

:-<br />

گذاشت و با تته پته گفت:‏ ‏"بگو ببینم جنکینز ، 1 من که اونقدر<br />

مشروب نخوردم که توهم برم داره"؟<br />

‏"بستگی به <strong>این</strong> داره که چه توهمی باشه".‏<br />

‏"میتونم قسم بخورم که یه چیزی پشت اون جعبههای<br />

خالی اون گوشه تکون خورد".‏<br />

:-<br />

:-<br />

‏"عالمت خوبی نیست".‏ و یک جرعه بزرگ <strong>از</strong> نوشیدنی را<br />

سرکشیدم و گفتم:‏ ‏"احتماالً‏ اعصاب چشمت تو رو به ب<strong>از</strong>ی گرفتن.‏<br />

فکر کردی که شاید ارواح مزاحم کالیستویی باشن که دارن <strong>از</strong> باال<br />

به ما نگاه میکنن".‏<br />

‏"من خودم دیدمش.‏ اآلن بهت میگم چیه.‏ یه موجود زنده<br />

اونجا هست".‏ او خودش را به من نزدیک کرد.‏ به وضوح عصبی به<br />

نظر میرسید.‏ و بعد در یک لحظه،‏ در تاریک و روشن اتاق احساس<br />

کردم که زبانم بند آمده <strong>است</strong>.‏<br />

با صدای بلندی گفتم:‏ ‏"دیوونه شدی"؟ اما صدایم در اتاق<br />

پیچید و فوراً‏ ساکت شدم.‏ فنجان خالیام را روی زمین گذاشتم و<br />

با کمی لرزش بلند شدم و گفتم:‏ بیا بریم ببینیم که پشت جعبهها<br />

چیه.‏<br />

1) Jenkins

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!