21.12.2015 Views

این اثر ترجمهای است از

avalin-dastanhaye-asimof_www.ketabesabz.com_

avalin-dastanhaye-asimof_www.ketabesabz.com_

SHOW MORE
SHOW LESS

Create successful ePaper yourself

Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.

کین با بیزاری گفت:‏ ‏"فایده <strong>این</strong> شورشهای شما چیه؟ فکر می-‏<br />

کنی السینو خیلی بدتر <strong>از</strong> حکومت ملوکالطوایفیه که به سانتانی 1<br />

حکومت میکنن یا بدتر <strong>از</strong> دیکتاتوریه که روی ترانتور 2<br />

میکنه؟<br />

حکومت<br />

اگه السینوها انسان نیستن،‏ حداقل هوشمند هستن.‏<br />

لوریسم باید با صلح در کنار حاکمان زندگی کنه".‏<br />

حاال تیمبال لبخند میزد.‏ البته نکته خندهداری وجود نداشت و<br />

فقط خندهای طعنه آمیز بود.‏ بعد <strong>از</strong> داخل آستینش،‏ کارت کوچکی<br />

را بیرون آورد و گفت:‏<br />

‏"<strong>این</strong>طور فکر میکنی،‏ نه؟ <strong>این</strong> رو بخون.‏ <strong>این</strong><br />

یه تصویر <strong>از</strong>...‏ نه بهش دست نزن.‏ همینطوری که توی دست منه<br />

بخونش.‏ <strong>این</strong>..."‏<br />

صورت<br />

گفت:‏<br />

شناخت.‏<br />

حرف آخر او<br />

:-<br />

در صدای ناله خرناس مانند دیگری<br />

محو شد.‏<br />

کین به طرز هشدار آمیزی <strong>از</strong> وحشت به هم پیچیده بود.‏ او<br />

‏"<strong>این</strong>و <strong>از</strong> کجا گیر آوردی"؟ او به سختی صدای خود را ب<strong>از</strong><br />

‏"چه فرقی میکنه.‏ حاال که دست منه.‏ به هر حال،‏ یه مرد<br />

شجاع،‏ جونش رو پای <strong>این</strong> گذاشت.‏ و البته یکی <strong>از</strong> رزمناوهای اون<br />

1) Santanni<br />

2) Trantor

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!