21.12.2015 Views

این اثر ترجمهای است از

avalin-dastanhaye-asimof_www.ketabesabz.com_

avalin-dastanhaye-asimof_www.ketabesabz.com_

SHOW MORE
SHOW LESS

You also want an ePaper? Increase the reach of your titles

YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.

<strong>است</strong>.‏ اما کسی به او نگاه نمیکرد و او<br />

میشد که او اسلپی ایگن 1<br />

بدون مزاحمت کارش را انجام میداد.‏<br />

او زیر لب با خود گفت:‏ ‏“ای بابا!‏ <strong>این</strong> که کاری نداره.‏ <strong>از</strong> طبقه<br />

پایین میشه رف تو،‏ پنجره هم که با یه خالل دندون وا میشه.‏ نه<br />

دزدگیری نه چیزی”!‏ بعد در حالی که هرهر میخندید <strong>از</strong> آنجا دور<br />

شد.‏<br />

فقط اسلپی نبود که با افکارش تنها بود.‏ پیتر کیو.‏ هورنسووگل<br />

هم به محض <strong>این</strong>که <strong>از</strong> آنجا خارج شد،‏ متوجه شد که افکار عجیب و<br />

غریبی شد که در سر بزرگش میچرخیدند.‏ افکاری که شامل انجام<br />

دادن تعدای کارهای غیر معمول و ناصحیح میشدند.‏<br />

و جی.‏ ثروگمورتن بنکهد هم مشغول چنین کارهایی بود.‏ او<br />

چند نفر شر خر قلچماق داشت و نوع کاری که شر خرها انجام<br />

میدادند اصالً‏ روی وجدانش <strong>اثر</strong> نمیگذاشت و <strong>از</strong> آنجا که او نمی-‏<br />

خو<strong>است</strong> بابت خرید ر<strong>از</strong> آمونیوم،‏ یک میلیون دالر بپرد<strong>از</strong>د،‏ الزم<br />

دید که با یکی <strong>از</strong> مورد اعتمادترین آشنایانش حرف در <strong>این</strong> باره<br />

حرف بزند.‏<br />

1) Slappy Egan

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!