21.12.2015 Views

این اثر ترجمهای است از

avalin-dastanhaye-asimof_www.ketabesabz.com_

avalin-dastanhaye-asimof_www.ketabesabz.com_

SHOW MORE
SHOW LESS

You also want an ePaper? Increase the reach of your titles

YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.

*<br />

آمونیومی غذا بخورد که <strong>از</strong> لحاظ ظاهری،‏ بسیار زیباتر <strong>از</strong> بشقابهای<br />

طالیی <strong>است</strong> که مهاراجههای هندی در آنها غذا میخورند.‏ هیچ<br />

چیزی..."‏<br />

اما جی.‏ ثروگمورتن بنکهد،‏ دیگر چیزی نمیخواند.‏ تصویر<br />

ویرانههای شرکت اکمی کرومیوم و کارخانه فلزکاری سیلور،‏ در<br />

مقابل چشمانش میرقصید و در همان حال که <strong>این</strong> تصاویر در حال<br />

رقص بودند،‏ فنجان <strong>از</strong> دستش افتاد و قهوه داغ به روی شلوارش<br />

پاشید.‏<br />

همسرش با حالتی نگران <strong>از</strong> جا بلند شد و گفت:‏ ‏"چی شده<br />

جوزف،‏ چی شده"؟<br />

بنکهد با عصبانیت فریاد زد:‏ ‏"هیچی،‏ هیچی نشده،‏ تو رو خدا<br />

میشه بری گم شی"؟<br />

او با گامهای بلند <strong>از</strong> اتاق خارج شد و همسرش را با روزنامه<br />

تنها گذاشت تا خودش آن را بگردد و ببیند که چه چیزی او را<br />

آزرده کرده <strong>است</strong>.‏<br />

میخانۀ باب واقع در خیابان پنجم،‏ معموال شلوغ و مملو <strong>از</strong><br />

جمعیت بود.‏ اما در صبحی که ما <strong>از</strong> آن صحبت میکنیم،‏ بجز پنج

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!