21.12.2015 Views

این اثر ترجمهای است از

avalin-dastanhaye-asimof_www.ketabesabz.com_

avalin-dastanhaye-asimof_www.ketabesabz.com_

SHOW MORE
SHOW LESS

You also want an ePaper? Increase the reach of your titles

YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.

روی اسنید ادامه حرف او را گرفت:‏ ‏"ما تو فاصله سی میلیون<br />

کیلومتری خورشید بودیم و گوشهای من <strong>از</strong> سرما یخ زده بود.‏ می-‏<br />

فهمی؟!‏ یخ زده بود".‏ او با عصبانیت مشتش را زیر بینی مککاچن<br />

تکان داد و گفت:‏ ‏"همش هم تقصیر توئه.‏ تو به ما کلک زدی و<br />

توی هچل انداختی.‏ وقتی که اونجا داشتیم یخ میزدیم،‏ به همدیگه<br />

قول دادیم که برگردیم و خِرتو بگیریم و حالت رو جا بیاریم.‏ حاال<br />

هم میخوایم به قولمون عمل کنیم".‏ بعد رو به جیمی کرد و گفت:‏<br />

‏"بجنب،‏ شروع کن.‏ به اند<strong>از</strong>ه کافی وقتمون تلف شده".‏<br />

مککاچن باالخره به حرف آمد و گفت:‏ ‏"هی،‏ یه لحظه صبر<br />

کنین.‏ اول خوب موضوع رو روشن کنین.‏ منظورتون <strong>این</strong>ه که میدون<br />

انحرافی اونقدر خوب عمل میکرد که هیچ امواج رادیویی به شما<br />

نمیرسید و هر چی گرما توی کشتی بود رو هم مکید و بیرون<br />

فرستاد"؟<br />

جیمی با بیادبی،‏ به نشانه موافقت خرناس کشید.‏<br />

مککاچن ادامه داد:‏ ‏"و شما به همین دلیل،‏ به مدت یه هفته<br />

داشتین یخ میزدین"؟<br />

ب<strong>از</strong> هم صدای خرناس جیمی به گوش رسید.‏

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!