21.12.2015 Views

این اثر ترجمهای است از

avalin-dastanhaye-asimof_www.ketabesabz.com_

avalin-dastanhaye-asimof_www.ketabesabz.com_

SHOW MORE
SHOW LESS

You also want an ePaper? Increase the reach of your titles

YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.

اما روی در جواب تنها غرشی کرد و جیمی با خشم به او چشم<br />

غره رفت.‏<br />

روی گفت:‏ ‏"اول <strong>از</strong> همه بگو ببینم،‏ اون حقۀ کثیف و نفرت<br />

انگیز چی بود که به ما زدی"؟<br />

مککاچن با تعجب ابروهایش را باال برد و گفت:‏ ‏"منظورتون<br />

همون دروغ کوچیک مصلحت آمیزی بود که گفتم تا شما رو به <strong>این</strong><br />

مأموریت بفرستم؟ اون که چیز خاصی نبود.‏ فقط یه مسئله کوچیک<br />

کاری،‏ همین.‏ <strong>این</strong> یه روال عادیه و من هر روز دروغهای بدتر <strong>از</strong><br />

<strong>این</strong> هم میگم.‏ ت<strong>از</strong>ه،‏ مگه <strong>این</strong> چه ضرری برای شما داشته"؟<br />

روی گفت:‏ ‏"ماجراهای سفر لذت بخشمون رو براش تعریف<br />

کن،‏ جیمی".‏<br />

جیمی گفت:‏ ‏"<strong>این</strong> دقیقاً‏ همون کاریه که میخوام بکنم".‏ بعد<br />

درحالی که وانمود میکرد که قربانی یک عمل قهرمانانه شده،‏ رو<br />

به مککاچن کرد و گفت:‏ ‏"اول <strong>از</strong> همه،‏ ما توی <strong>این</strong> سفر لعنتی،‏<br />

توی دمای شصت و پنج درجه سوختیم.‏ ولی چون ما نصف فاصله<br />

عطارد تا خورشید رو داشتیم،‏ انتظار چنین چیزی رو میکشیدیم و<br />

شکایتی هم نداریم.‏

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!