13.07.2015 Views

نولیبرالیسم در بوته ي نقد

نولیبرالیسم در بوته ي نقد

نولیبرالیسم در بوته ي نقد

SHOW MORE
SHOW LESS

Create successful ePaper yourself

Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.

سرمایهدار<strong>ي</strong> و تولید رضایت 93بیش از یک قرن و نیم پیش مارکس و انگلس ضمن تبیین علمی نظام سرمایهدار<strong>ي</strong> به شکل آخرین فورماسیونموجود و مرحله<strong>ي</strong> پیشین سوسیالیسم،‏ فروپاشی <strong>در</strong>ونی آن را که از پی تضادها<strong>ي</strong> <strong>در</strong>ونیاش رخ میدهد،‏پیشبینی کردند.‏ تاریخ سرمایهدار<strong>ي</strong> و بحرانهایی که تاکنون نیز شاهد آنها هستیم مهر تأیید<strong>ي</strong> است بر اینپیشبینیها.‏ اما پرسش این است که علیرغم وجود چنین بحرانهایی،‏ چه عواملی موجب پایدار<strong>ي</strong> نظامسرمایهدار<strong>ي</strong> بوده است؟ بیشک یکی از این عوامل،‏ که سرمایهدار<strong>ي</strong> نیز همچون صورتبند<strong>ي</strong>ها<strong>ي</strong> پیشین جوامع،‏جهت استحکام زیربنا<strong>ي</strong> خود از آن سود بردهاست عامل روبنا<strong>ي</strong> فرهنگی بودهاست.‏ انقلاب اطلاعات و ارتباطاتهمسو با ایجاد دگرگونی <strong>در</strong> زیربنا<strong>ي</strong> تولید<strong>ي</strong>،‏ <strong>در</strong> روبنا<strong>ي</strong> فرهنگی نیز به دستاوردها<strong>ي</strong> عظیمی دست یافته و بهمدد این ‏«دگرگونیها<strong>ي</strong> بزرگ»‏ توانسته بر اذهان و باور عمومی مردم نفوذ کرده و هر اصلی از اصولش را ‏«امربدیهی»‏ دوران ما جلوه دهد.‏ یکی از مهمترین دلایلی که سرمایهدار<strong>ي</strong> با همه<strong>ي</strong> بحرانهایی که از سر گذرانده،‏توانسته همچنان به حیات خود ادامه دهد،‏ همین سیاستهایی است که <strong>در</strong> گستره<strong>ي</strong> ‏«روبنا<strong>ي</strong> فرهنگی»‏ اعمالکرده است.‏نظام سرمایهدار<strong>ي</strong> نظامی است که همواره منطق حاکم بر آن ‏«بیشینهساز<strong>ي</strong>»‏ سود بوده و از نخستین روز شکلگیر<strong>ي</strong>اش،‏ <strong>در</strong> ناحیه<strong>ي</strong> کوچکی <strong>در</strong> اروپا<strong>ي</strong> غربی،‏ به جهانگستر<strong>ي</strong> و فتح جغرافیا<strong>ي</strong> جهان گرایش داشته است.‏همان ویژگیا<strong>ي</strong> که مارکس و انگلس <strong>در</strong> مانیفست توصیفش کردند و امروز به وضوح قابل مشاهده است.‏ اختلافدیدگاهی که نزد اندیشمندان مختلف <strong>در</strong> مورد آغاز شکلگیر<strong>ي</strong> ‏«امپریالیسم»‏ وجود دارد،‏ به طور<strong>ي</strong>که کسانی آنرا آخرین مرحله<strong>ي</strong> سرمایهدار<strong>ي</strong> دانسته ‏(لنین)‏ یا همزاد سرمایهدار<strong>ي</strong> میدانند ‏(سمیر امین)‏ و یا مرگبارترینمرحله<strong>ي</strong> آن ‏(استوان مزاروش)،‏ اختلاف قابلتوجهی است،‏ اما آنچه <strong>در</strong> تمام این تعابیر مشترك است همانا نفسِ‏وجود ‏«سرمایهدار<strong>ي</strong>»‏ <strong>در</strong> تکوینِ‏ ‏«امپریالیسم»‏ است.‏امپریالیسم و منطق وجود<strong>ي</strong> آن حاصل اشتباه این یا آن دولت نیست که دولتی میانهرو قا<strong>در</strong> به توقفسیاستها<strong>ي</strong> جهانگسترانه<strong>ي</strong> آن باشد.‏ همچنین امپریالیسم همچون ‏«استکبار جهانی»‏ گزارها<strong>ي</strong> ‏«اخلاقی»‏ برا<strong>ي</strong>بیان خواستها<strong>ي</strong> اید<strong>ي</strong>ٔولوژیک و شعارها<strong>ي</strong> پوپولیستی محسوب نمیشود،‏ بلکه تعبیر<strong>ي</strong> علمی و یکی از راهکارها<strong>ي</strong>فرار از بحرانِ‏ نظامی است که با تضادها<strong>ي</strong> <strong>در</strong>ونزا<strong>ي</strong> خود دستوپنجه نرم میکند.‏ گر چه جهانگستر<strong>ي</strong> نظامسرمایهدار<strong>ي</strong> از همان ابتدا<strong>ي</strong> شکلگیر<strong>ي</strong> <strong>در</strong> ذاتش نهفته بوده،‏ نادیده انگاشتن شرایط و قابلیتها<strong>ي</strong> کنونی برا<strong>ي</strong>استحکامِ‏ جهانشمولی آن فقط یادآور فقرِ‏ تحلیل از وضعیت موجود است.‏امروز امپریالیسم <strong>در</strong> قالب ‏«روابط سلطه و تابعیت،»‏ تابعیت اکثریتی محروم از اقلیتی صاحب ق<strong>در</strong>ت و ثروت عملمیکند و این تابعیت نه فقط <strong>در</strong> عرصه<strong>ي</strong> روابط بینالمللی که <strong>در</strong> چارچوب مرزها<strong>ي</strong> کشورها<strong>ي</strong> سرمایهدار<strong>ي</strong> نیزاعمال میشود.‏

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!