نولیبرالیسم در بوته ي نقد
نولیبرالیسم در بوته ي نقد نولیبرالیسم در بوته ي نقد
نولیبرالیسم و خانواده 62ویژهاي باشد که با عینها و ابژههاي اراده و زندگی فردي ِواقعیمان منطبق باشد.» (4)، با این همه چنینرویکردي به جامعهي موضوع بحث مارکس از سوي وي و انگلس، در شرایطی بود که سرمایهداري در شکلکلاسیکش چند دههاي از عمر خود را میگذراند و هنوز متأثر از نوعی اخلاقگرایی ناشی از رویکردهاي امثال«جان استوارت میل» بود.چنان دقت، وسواس و تیز بینی هشدار دهندهاي بی گمان در زمانهي کنونی که سرمایهداري نسبت به یک و نیمقرن پیش تغییر کیفیت محسوسی داده است و وارد عصر نولیبرالیسم شده است نیازمند بازنگري جامع درچگونگی پیامدهاي انسانیچیستی نولیبرالیسم–اجتماعی این تغییر کیفی است.نولیبرالیسم ایدئولوژي کنونیِ مسلط بر نظام جهانی سرمایهداري است. نظام سرمایهداري خصلتی جهانی دارد وکم و بیش در کلیهي مناطق جهان قوانین و اصول خود را با استفاده از ابزارهاي ملی و جهانیاي که در اختیاردارد پیاده میکند. سرمایهداري در هر دورهاي بنا به مقتضیات گوناگون و براي گریز از بحرانهاي درونزاي خودراه و روش خاصی را براي سیاستگذاريها و برنامههاي کلان خود انتخاب میکند. اگر چه در قرن بیستملیبرالیسم و سوسیال دموکراسی در دورههایی منطقهاي حاکم بر سرمایهداري جهانی بودهاند اما از دهه80میلادي و به ویژه پس از فروپاشی بلوك شرق و با روي کار آمدن دولت رونالد ریگان در آمریکا و مارگارت تاچردر بریتانیا، نولیبرالیسم گفتمان مسلط بر سرمایهداري متأخر گشته است. این الگوي اقتصادي سیاسی که تبعاتاجتماعی و فرهنگی متناسب با خود را نیز در پی دارد بر پایهي کمینهسازي نقش دولت در اقتصاد، خصوصیسازي، کاهش هزینههاي اجتماعی و سپردن بیش از پیش ساز و کار حیات اقتصادي جامعه به دست نیروي بازارمیباشد.ایدئولوژي نولیبرالیسم «انباشت سرمایه» را نقطه عزیمت خود قرار می دهد و انباشت سرمایه را بر خاکستر نظامتوزیع بنا میکند. در این منطق توزیع ثروت و حمایت دولت از طبقات و اقشار آسیب پذیر از اهمیت برخوردارنمیباشد. بلکه در «نظریهي نولیبرالی تحت تأثیر این فرض که «مد تمام قایقها را بلند میکند»، یا فرض«انتشار تدریجی آبشار گونه»(Tricke down)اعتقاد دارد که ریشه کنی فقر (هم در داخل و هم در سطحجهانی) را میتوان به بهترین وجه از طریق بازارهاي آزاد و تجارت آزاد انجام داد.».(5)انتخاب راهبرد «رشد از راه انباشت ناموزون» و انتهاب راهبرد «توسعه انگیزشی سود» براي اقتصاد کم توسعه دردنیاي واقعی امروز، انتخابی فنی و علمی و متکی بر نظریههاي جدید اثبات شده و کشفیات مسلم تازه و راه گشا
نولیبرالیسم و خانواده 63نیست، بلکه انتخابی است کاملاً سیاسی و جانبدارانه و متکی بر منافع طبقاتی مستقیم تا نامستقیم و در برابرراهبرد «رشد از راه باز توزیع» و توسعهي همگانی قرار میگیرد.(6)بر این اساس چنین ترویج میشود که انباشت ثروت نزد طبقات ثروتمند موجب «اثر سرریز» میگردد و درنتیجهي این انباشت، ثروت به طبقات پایینی «نشت» میکند. اما در واکنش به بحرانهاي منتج از اجراي چنیننظریهاي (7)، به پیشنهاد «ژوزف استیگلیتز»، «اجماع پساواشنگتن»(Post Washington Consensus)که توسعهي همه جانبه و نقش موازي و مکمل دولت با بخش خصوصی در ساز و کار اقتصادي را مد نظر دارد،جانشین «اجماع واشنگتن» شد.(8)علیرغم این تجدید نظر، در ایران نسخهي منسوخ شده و از تاریخ مصرفگذشتهي اجماع واشنگتن توسط اقتصاددانان راست گرا همچنان تبلیغ میشود و هرگونه برنامهریزي متمرکزاقتصادي براي توسعهي همه جانبه بر پایهي عدالت اجتماعی و بهزیستی اقشار آسیب پذیر بر ضد نیروي بازار وبنابراین مردود شمرده میشود.(9)نولیبرالیسم چه تأثیري میتواند بر نهاد خانواده داشته باشد؟نولیبرالیسم دو تأثیر عمدهي مستقیم و غیر مستقیم بر نهاد خانواده دارد. تأثیر مستقیم آن در ارتباط با افزایشفشار و تهدید معیشت و توانایی اقتصادي خانواده در تأمین نیازهاي انسانی اعضاي آن میباشد و تأثیر غیرمستقیم به نوع نگرش و الگوهاي فرهنگیاي مربوط میشود که سرمایهداري متأخر در تولید و بازتولید آنهانقش موثري را ایفا میکند.نولیبرالیسم مروج قراردادهاي کوتاه مدت و کالاییشدن نیروي کار است. بنابراین با تبلیغ افزایش بهرهوري وانعطاف پذیري بازار کار از ارتش ذخیره بیکاران بهترین استفاده را براي پایین نگه داشتن حقوق و مزایاي نیرويکار میکند. از این رو «حق کار» که در اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز بر آن تأکید شده است (مادهياعلامیه 23جهانی حقوق بشر) مبدل به «امتیاز»ي میگردد که طبق قرار دادي کوتاه مدت با حداقل مزایا به نیروي کاراعطا می شود!. در چنین ساختاري دولت در حمایت از سرمایهداران و کارفرمایان دخالت موثر دارد و سندیکاهايکارگري به عنوان بازوي فشار نیروي کار بر کارفرما، نه تنها از توان تهاجمی براي چانه زنی به منظور افزایشحقوق و مزایاي نیروي کار برخوردار نیستند، بلکه توان تدافعی آنها براي حفظ حقوق کنونی نیز بیش از پیشکاهش یافته است.مجموعهي اصول نولیبرالی همچون خصوصیسازي و کالاییشدن بهداشت، آموزش، خدمات اجتماعی و دیگرعرصههاي زندگی، کاهش مزد و مزایا، دلاريشدن قیمتها و حذف یارانهها، موجب افزایش فشار اقتصادي بر
- Page 15 and 16: شناخت نولیبرالیسم 1
- Page 19: دوتعدیل ساختاري و ن
- Page 23: تعدیل ساختاري و نول
- Page 28 and 29: تعدیل ساختاري و نول
- Page 30 and 31: تعدیل ساختاري و نول
- Page 32: تعدیل ساختاري و نول
- Page 35: تعدیل ساختاري و نول
- Page 39 and 40: سهطرح تحول اقتصادي
- Page 41 and 42: راه «توسعه» از م
- Page 43 and 44: راه «توسعه» از م
- Page 45 and 46: راه «توسعه» از م
- Page 47 and 48: راه «توسعه» از م
- Page 49 and 50: راه «توسعه» از م
- Page 51 and 52: راه «توسعه» از م
- Page 53 and 54: راه «توسعه» از م
- Page 55 and 56: چهارنولیبرالها درو
- Page 57 and 58: نولیبرالیسم و دموک
- Page 59 and 60: نولیبرالیسم و دموک
- Page 61 and 62: نولیبرالیسم و دموک
- Page 63 and 64: نولیبرالیسم و دموک
- Page 65: پنجنولیبرالیسم و خ
- Page 69 and 70: نولیبرالیسم و خانو
- Page 71 and 72: نولیبرالیسم و خانو
- Page 73 and 74: ششتحلیل یک گفتگو؛ع
- Page 75 and 76: تعجب وامیدارد که گو
- Page 77 and 78: سا(با فروپاشی نظا
- Page 79 and 80: سه قلوهاي نولیبرال
- Page 81 and 82: سه قلوهاي نولیبرال
- Page 83 and 84: سه قلوهاي نولیبرال
- Page 85 and 86: سه قلوهاي نولیبرال
- Page 87 and 88: سه قلوهاي نولیبرال
- Page 89 and 90: هشتنهادهاي مالی جه
- Page 91 and 92: نهادهاي مالی جهانی
- Page 93 and 94: نهادهاي مالی جهانی
- Page 95 and 96: نهادهاي مالی جهانی
- Page 97 and 98: سرمایهداري و تولید
- Page 99 and 100: سرمایهداري و تولید
- Page 101 and 102: سرمایهداري و تولید
- Page 103 and 104: سرمایهداري و تولید
- Page 105 and 106: دآیسرمایهداري و تو
- Page 107 and 108: سرمایهداري و تولید
- Page 109 and 110: يهاسرمایهداري و تو
- Page 111 and 112: دهشوك درمانی در اقت
- Page 113 and 114: شوك درمانی در اقتصا
- Page 115 and 116: شوك درمانی در اقتصا
<strong>نولیبرالیسم</strong> و خانواده 63نیست، بلکه انتخابی است کاملاً سیاسی و جانبدارانه و متکی بر منافع طبقاتی مستقیم تا نامستقیم و <strong>در</strong> برابرراهبرد «رشد از راه باز توزیع» و توسعه<strong>ي</strong> همگانی قرار میگیرد.(6)بر این اساس چنین ترویج میشود که انباشت ثروت نزد طبقات ثروتمند موجب «اثر سرریز» میگردد و <strong>در</strong>نتیجه<strong>ي</strong> این انباشت، ثروت به طبقات پایینی «نشت» میکند. اما <strong>در</strong> واکنش به بحرانها<strong>ي</strong> منتج از اجرا<strong>ي</strong> چنیننظریها<strong>ي</strong> (7)، به پیشنهاد «ژوزف استیگلیتز»، «اجماع پساواشنگتن»(Post Washington Consensus)که توسعه<strong>ي</strong> همه جانبه و نقش مواز<strong>ي</strong> و مکمل دولت با بخش خصوصی <strong>در</strong> ساز و کار اقتصاد<strong>ي</strong> را مد نظر دارد،جانشین «اجماع واشنگتن» شد.(8)علیرغم این تجدید نظر، <strong>در</strong> ایران نسخه<strong>ي</strong> منسوخ شده و از تاریخ مصرفگذشته<strong>ي</strong> اجماع واشنگتن توسط اقتصاددانان راست گرا همچنان تبلیغ میشود و هرگونه برنامهریز<strong>ي</strong> متمرکزاقتصاد<strong>ي</strong> برا<strong>ي</strong> توسعه<strong>ي</strong> همه جانبه بر پایه<strong>ي</strong> عدالت اجتماعی و بهزیستی اقشار آسیب پذیر بر ضد نیرو<strong>ي</strong> بازار وبنابراین مردود شمرده میشود.(9)<strong>نولیبرالیسم</strong> چه تأثیر<strong>ي</strong> میتواند بر نهاد خانواده داشته باشد؟<strong>نولیبرالیسم</strong> دو تأثیر عمده<strong>ي</strong> مستقیم و غیر مستقیم بر نهاد خانواده دارد. تأثیر مستقیم آن <strong>در</strong> ارتباط با افزایشفشار و تهدید معیشت و توانایی اقتصاد<strong>ي</strong> خانواده <strong>در</strong> تأمین نیازها<strong>ي</strong> انسانی اعضا<strong>ي</strong> آن میباشد و تأثیر غیرمستقیم به نوع نگرش و الگوها<strong>ي</strong> فرهنگیا<strong>ي</strong> مربوط میشود که سرمایهدار<strong>ي</strong> متأخر <strong>در</strong> تولید و بازتولید آنهانقش موثر<strong>ي</strong> را ایفا میکند.<strong>نولیبرالیسم</strong> مروج قراردادها<strong>ي</strong> کوتاه مدت و کالاییشدن نیرو<strong>ي</strong> کار است. بنابراین با تبلیغ افزایش بهرهور<strong>ي</strong> وانعطاف پذیر<strong>ي</strong> بازار کار از ارتش ذخیره بیکاران بهترین استفاده را برا<strong>ي</strong> پایین نگه داشتن حقوق و مزایا<strong>ي</strong> نیرو<strong>ي</strong>کار میکند. از این رو «حق کار» که <strong>در</strong> اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز بر آن تأکید شده است (ماده<strong>ي</strong>اعلامیه 23جهانی حقوق بشر) مبدل به «امتیاز»<strong>ي</strong> میگردد که طبق قرار داد<strong>ي</strong> کوتاه مدت با حداقل مزایا به نیرو<strong>ي</strong> کاراعطا می شود!. <strong>در</strong> چنین ساختار<strong>ي</strong> دولت <strong>در</strong> حمایت از سرمایهداران و کارفرمایان دخالت موثر دارد و سندیکاها<strong>ي</strong>کارگر<strong>ي</strong> به عنوان بازو<strong>ي</strong> فشار نیرو<strong>ي</strong> کار بر کارفرما، نه تنها از توان تهاجمی برا<strong>ي</strong> چانه زنی به منظور افزایشحقوق و مزایا<strong>ي</strong> نیرو<strong>ي</strong> کار برخوردار نیستند، بلکه توان تدافعی آنها برا<strong>ي</strong> حفظ حقوق کنونی نیز بیش از پیشکاهش یافته است.مجموعه<strong>ي</strong> اصول نولیبرالی همچون خصوصیساز<strong>ي</strong> و کالاییشدن بهداشت، آموزش، خدمات اجتماعی و دیگرعرصهها<strong>ي</strong> زندگی، کاهش مزد و مزایا، دلار<strong>ي</strong>شدن قیمتها و حذف یارانهها، موجب افزایش فشار اقتصاد<strong>ي</strong> بر