نولیبرالیسم در بوته ي نقد
نولیبرالیسم در بوته ي نقد
نولیبرالیسم در بوته ي نقد
Create successful ePaper yourself
Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.
<strong>نولیبرالیسم</strong> و دموکراسی 52<strong>در</strong> دوران پس از جنگ سرد، هر کس از خصیصه<strong>ي</strong> همگانی سخن میگوید طرفدار دموکراسی به نظر می رسد.<strong>نولیبرالیسم</strong> و نومحافظهکار<strong>ي</strong> از یک سو و نهضتها<strong>ي</strong> ضد جنگ و ضد جهانیساز<strong>ي</strong> از سو<strong>ي</strong> دیگر هر دو <strong>در</strong> ایننکته مشترکند که تمام توجه خود را به ارا<strong>ي</strong>ٔه<strong>ي</strong> تعریفی دوباره از دموکراسی <strong>در</strong> نظام کنونی جهان معطوفکردهاند.«گسترش دموکراسی» شعار محور<strong>ي</strong> است که گروه «اجماع واشنگتن» و طرفداران نظریه<strong>ي</strong> بوش یک صدا سردادهاند. گروه «اجماع واشنگتن» مبتنی بر این ادعا است که <strong>نولیبرالیسم</strong> جهانی و کنترل اقتصاد<strong>ي</strong> سرمایه مالیو مرکز<strong>ي</strong> بر کشورها<strong>ي</strong> پیرامونی و تمامی جهان از طریق «صندوق بین المللی پول» و «سازمان تجارت جهانی»،تنها بدیل واقعی برا<strong>ي</strong> چیره شدن بر فقر و مصیبت است. «نظریه بوش» نیز بیان عریان جریان نومحافظهکار <strong>در</strong>توجیه تلاش آمریکا برا<strong>ي</strong> تسلط نظامی بر جهان و جنگ پیشگیرانه با توجیه امن کردن جهان برا<strong>ي</strong> استقراردموکراسی و حقوق بشر است. از نظر نهضتها<strong>ي</strong> ضدجنگ و ضد جهانیساز<strong>ي</strong>، ادعا<strong>ي</strong> این نظریهها<strong>ي</strong> حکومتیبرا<strong>ي</strong> گسترش دموکراسی، هیچ چیز نیست جز پوششی بر دیکتاتور<strong>ي</strong> جهانی آمریکا و سردمداران شرکتها<strong>ي</strong>اصلی. این نهضتها <strong>در</strong> عین حال که حمله به نهادها<strong>ي</strong> مجر<strong>ي</strong> این دیکتاتور<strong>ي</strong> را کانون توجیه قرار دادهاند، سختمیکوشند تا بدیلی نیز ایجاد کنند: یک دموکراسی مشارکتی راستین (تب،.(16:1388دموکراسی <strong>در</strong> قالب مدل نولیبرال یا راست جدید به طور مشخص از <strong>در</strong>ون مناسبات نظام سرمایهدار<strong>ي</strong> م<strong>در</strong>نت<strong>ي</strong>ٔوریزه میشود و بیرون میآید. دموکراسی مبتنی بر اندیشه «نولیبرال» یا «راست جدید» <strong>در</strong> متن مکتبسیاسی «رابرت نوزیک» و «فون هایک» دیده میشود. آنان زندگی سیاسی را مانند زندگی اقتصاد<strong>ي</strong>، بر آزاد<strong>ي</strong>یا ابتکار فرد<strong>ي</strong> استوار میدانند. هایک دموکراسی را آموزها<strong>ي</strong> <strong>در</strong>باره روش تعیین آنچه باید قانونی باشد تعریفمیکند و آن را به خود<strong>ي</strong> خود هدف نمیداند. به نظر هایک دموکراسی ابزار<strong>ي</strong> سودجویانه برا<strong>ي</strong> کمک به تأمینوالاترین هدف سیاسی یعنی آزاد<strong>ي</strong> به شمار میرود (هلد،.(370- 378 :1378هایک قانون را به استخدام صیانت از سلامت و ثبات دموکراسی میگیرد و سپس به طراحی پیش نیازها<strong>ي</strong>استقرار چنین پروژها<strong>ي</strong> میپردازد. به نظر هایک فقط «دموکراسی قانونی» میتواند آزاد<strong>ي</strong> را محور کار خود قراردهد. <strong>در</strong> این راستا قانون گذاران نباید <strong>در</strong> حاکمیت قانون مداخله کنند. (تفکیک حدود وظایف مجلس به دولت)زیرا چنین دخالتی عموماً باعث کاهش آزاد<strong>ي</strong> میشود. پس باید همه چیز به وسیله حاکمیت قانون محدود شود.هایک <strong>در</strong> جریان تدوین چارچوب دموکراسی و دولت میپردازد. او دموکراسی تودها<strong>ي</strong> را خطر<strong>ي</strong> برا<strong>ي</strong> گرایش بهاستبداد اکثریت تلقی میکند، که نتیجه<strong>ي</strong> آن انتقال حاکمیت اکثریت به حاکمیت کارگزاران دولت خواهد بود.دموکراسی قانونی مدلی برا<strong>ي</strong> شکل بند<strong>ي</strong> بازار آزاد و تحدید نقش دولت و انحلال تشکیلات اقتصاد دولتی بوده وهدفاش برجستهساز<strong>ي</strong> جایگاه دولتها<strong>ي</strong> نولیبرال غربی است. برخی از ویژگی ها<strong>ي</strong> این مدل عبارتند از: