13.07.2015 Views

نولیبرالیسم در بوته ي نقد

نولیبرالیسم در بوته ي نقد

نولیبرالیسم در بوته ي نقد

SHOW MORE
SHOW LESS

You also want an ePaper? Increase the reach of your titles

YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.

راه ‏«توسعه»‏ از مسیر«فلاکت»‏ نمیگذرد 47میاندازد که:‏ ‏«مستقیمترین دشمن روشنفکر کسی است که من او را ‏"روشنفکر قلابی"‏ مینامم...‏ روشنفکرقلابی مثل روشنفکر واقعی» هن «نمیگوید،‏ بلکه ‏«نه،‏ ولی..»‏ را رواج میدهد یا ‏«میدانم،‏ اما...»‏ را.‏ این دلایلروشنفکر واقعی را به شدت آشفته میکند...».‏ پیشزمینهها<strong>ي</strong> فکر<strong>ي</strong> و وامدار<strong>ي</strong> از نظریه<strong>ي</strong> نظریهپردازانی چونکارل پوپر این اساتید را به چنین اظهار نظرهایی سوق میدهد.‏ پیش از این،‏ پیشوا<strong>ي</strong> فکر<strong>ي</strong> ایشان نیز <strong>در</strong> توجیهواقعیت ساختارِ‏ موجود از چنین استدلالهایی استفاده میکرد:‏ ‏«نظمها<strong>ي</strong> اجتماعی دموکراتیک و غربی ما هنوزبسیار ناکاملند و نیاز به بهبود دارند.‏ ‏"ولی"‏ بهتر از همه<strong>ي</strong> آنهایی هستند که تاکنون وجود داشتهاند»‏.(21)بیانی که به تعبیر ژان پل سارتر بخش اولش <strong>در</strong> پی توصیف واقعیت موجود است،‏ اما با آوردن ‏«ولی»‏ یا ‏«اما»‏سعی <strong>در</strong> توجیه آن دارد.‏این اساتید از افزایش ناگهانی تورم صحبت میکند،‏ بر وجود آن صحه میگذارند،‏ اما <strong>در</strong> نهایت آن را فرایند<strong>ي</strong>کوتاهمدت <strong>در</strong> نیل به پیشرفت میدانند.‏ هیچیک نه دلیلی ارا<strong>ي</strong>ٔه میدهند و نه ضمانت اجرایی طراحان و مجریاناین طرح را <strong>در</strong> پیشرفت <strong>در</strong>ازمدت بیان میکنند،‏ ضمن آنکه اجرا<strong>ي</strong> این سیاستها <strong>در</strong> کشورها<strong>ي</strong> دیگر به هیچعنوان نتایج مورد انتظار این اساتید اقتصاد را برآورده نمیکند و این <strong>در</strong> صورتی است که آنها نیز به خوبی از آنتجربهها آگاهی دارند.‏بعد از گذشت12سال از پیرو<strong>ي</strong> سیاستها<strong>ي</strong> تحمیلی ‏«بانک جهانی»‏ و ‏«صندوق بین المللی پول»،‏ آمریکا<strong>ي</strong>لاتین <strong>در</strong> حال سپر<strong>ي</strong> کردن ‏«بدترین دوره محرومیتها<strong>ي</strong> اقتصاد<strong>ي</strong> اجتماعی خود طی نیم قرن»‏ گذشته است.‏حدود نیمی از460میلیون نفر جمعیت آمریکا<strong>ي</strong> لاتین فقیرند،‏ و این افزایشی<strong>در</strong> حالیکه تعداد میلیار<strong>در</strong>ها<strong>ي</strong> آمریکا<strong>ي</strong> لاتین از60نفر <strong>در</strong> سال 6نفر <strong>در</strong> 42 به 1987میلیونی ظرف ده سال است،‏1994.(21)افزایش یافته استنادیده گرفتنِ‏ نوسانات قیمت نفت <strong>در</strong> بازارها<strong>ي</strong> جهانی <strong>در</strong> متن ‏«طرح تحول اقتصاد<strong>ي</strong>»‏ از حقیقتی تلخ پرده برمیدارد و آن عبارتست از:‏ هدف از هدفمندساز<strong>ي</strong> یارانهها،‏ نه اختصاص دادن آنها به اقشارِ‏ دهکها<strong>ي</strong> پایینجامعه،‏ بلکه رسیدن به هدف نهایی ‏«حذف یارانهها»‏ است.‏ ‏«حذف یارانهها»‏ یکی از اصول سیاستها<strong>ي</strong> صندوقبیناللملی پول <strong>در</strong> کشورها<strong>ي</strong> <strong>در</strong>خواست کننده<strong>ي</strong> وام است که به اجرا گذاشته میشود.‏ سیاستی که <strong>در</strong> داخلکشورها شکاف طبقاتی عظیمی ایجاد میکند.‏ ‏«حذف یارانه»‏ <strong>در</strong> سطح جهانی زمانیکه با اختصاص یارانه ازسو<strong>ي</strong> کشورها<strong>ي</strong> مرکز سرمایهدار<strong>ي</strong> بر محصولاتشان همراه میشود شعار ‏«مزیت نسبی»‏ را که همواره از آن دممیزنند بیمعنا میسازد.‏آنچه را که <strong>در</strong> شامگاه22 خرداد 88رخ داد میتوان عملیاتی شدنِ‏ مباحث نظر<strong>ي</strong> دانست که <strong>در</strong> 4 سال گذشتهاز سو<strong>ي</strong> دولت مطرح میشد.‏ ‏«طرح تحول اقتصاد<strong>ي</strong>»‏ نیاز به ساز و برگ اید<strong>ي</strong>ٔولوژیک ‏(دولت)‏ و روبنایی متناسب با

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!