13.07.2015 Views

نولیبرالیسم در بوته ي نقد

نولیبرالیسم در بوته ي نقد

نولیبرالیسم در بوته ي نقد

SHOW MORE
SHOW LESS

Create successful ePaper yourself

Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.

راه ‏«توسعه»‏ از مسیر«فلاکت»‏ نمیگذرد 36گرچه فروپاشی دیوار برلین و پایان جنگسرد و از پی آن فروپاشی نظام مدعیکمونیست به جهان دوقطبی ‏«غرب-شرق»‏پایان داد،‏ اما بر خلاف ادعا<strong>ي</strong> کسانی کهنویدبخش ‏«پایان تاریخ»‏ بودند،‏ تاریخ برگدیگر<strong>ي</strong> را ورق زد و قطبیتی دیگر را بهرخمان کشید.‏ قطبیتی که این بار با نامفریبنده<strong>ي</strong> ‏«جهانیشدن»‏ سرنوشت ملتها رارقم میزند.‏ دیوار<strong>ي</strong> که غرب را از شرق جداکرد،‏ اینبار،‏ شمال و جنوب را دو رو<strong>ي</strong> سکه<strong>ي</strong> توسعه قرار داد.‏ دورویی که سمیر امین از آنها با نامها<strong>ي</strong>‏«توسعه<strong>ي</strong> توسعه یافتگی»‏ و ‏«توسعه<strong>ي</strong> توسعه نیافتگی»‏ یاد میکند.‏ <strong>در</strong> طلیعه چنین جهانی بود که ‏«مرگجامعه»‏ اعلام شد و تنها راه رسیدن به خوشبختی تبعیت از احکام سازمانها<strong>ي</strong> جهانی بود؛ <strong>در</strong> این عصر جهانی،‏همه چیز باید تن به مناسبات ‏«گردش آزاد»‏ میداد.‏ گردش آزاد سرمایه،‏ تجارت آزاد،‏ گردش آزاد اطلاعات واما فقط کار انسانها بود که مشمول سختترین قوانین مهاجرت گشت!‏....واژه<strong>ي</strong> ‏«آزاد»‏ تنها <strong>در</strong> پیوند با مناسبات سرمایه معنا شد و این ‏«کار»‏ انسانها بود که فقط ‏«فروش»اش به این یاآن کارفرما ‏«آزاد»‏ بود،‏ و نه ‏«انسان»‏ که باید <strong>در</strong> تأمین نیازها<strong>ي</strong> انسانیاش آزاد باشد.‏ با پیشبرد روند ‏«جهانیشدن»‏ جامعه ‏«مرد»‏ و دولت هم ‏«قرار شد»‏ قربانی خواست سرمایه باشد،‏ بدین ترتیب تعهد<strong>ي</strong> <strong>در</strong> قبال ‏«فرد»‏ندارد.‏ از پیامدها<strong>ي</strong> دیگر جهانیساز<strong>ي</strong> این است که ‏«فقر»‏ دیگر ریشه <strong>در</strong> ساختار مناسبات حاکم ندارد،‏ بلکهپدیدها<strong>ي</strong> است که ریشه <strong>در</strong> توانایی افراد دارد و آنکس که کالا<strong>ي</strong> قابل فروش مطلوبی ندارد <strong>در</strong> تله<strong>ي</strong> آن گرفتاراست.‏امروز دیگر سیاست جهانی شدن را،‏ که از آن <strong>در</strong> بیشتر مقالهها و کتابها و برنامهها<strong>ي</strong> تلویزیونی به ‏«دهکده<strong>ي</strong>جهانی»‏ تعبیر میشود،‏ مردم این دهکده،‏ از هر نژاد و جنس و ملیت و هویتی که باشند،‏ تعیین نمیکنند،‏ بلکهسیاستمداران،‏ سرمایهداران و نخبگان اقتصاد<strong>ي</strong>اند که تعیین میکنند.‏ این سرنوشت نه بهدست اقشار وطبقهها<strong>ي</strong> زحمتکش و تولیدکنندهها<strong>ي</strong> فراوردهها<strong>ي</strong> ماد<strong>ي</strong> و معنو<strong>ي</strong> جهان،‏ که <strong>در</strong> ساختمانها<strong>ي</strong> مجلل و از پیگردهمآییهایی تعیین میشود که این اقشار حتا قا<strong>در</strong> نیستند به آن مکانها و این جمعشدنها نزدیک شوند،‏چه رسد به آنکه بخواهند نمایندها<strong>ي</strong> از اتحادیه یا صنفشان <strong>در</strong> این نشستها داشته باشند.‏ بار<strong>ي</strong>،‏ <strong>در</strong> اینگردهمآییها است که تعیین میشود چه کشور<strong>ي</strong> مواد خام استخراج کند،‏ چه کشور<strong>ي</strong> تکنولوژ<strong>ي</strong> تولید کند و

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!