نولیبرالیسم در بوته ي نقد

نولیبرالیسم در بوته ي نقد نولیبرالیسم در بوته ي نقد

13.07.2015 Views

تعدیل ساختاري و نولیبرالیسم در ایران 18-2-3مجموعهاي از سیاستهاي اقتصادي براي کشورهاي در حال توسعه که عمدتاً‏ توسط دفاتر رسمی واشنگتننهادهاي بینالمللی مالی ‏(در درجه اول صندوق بین المللی پول و بانک جهانی)‏ و خزانهداري ایالات متحدهحمایت میشود.‏به باور منتقدان،‏»اجماع واشنگتن»‏ اشاره به مجموعه سیاستهایی دارد که توسط نهادهاي مالی جهانی برکشورهاي که تقاضاي دریافت کمک از آنها دارند،‏ تحمیل میشود.‏ این سیاستها گرچه متنوع هستند اما درکل نهادهاي مالی جهانی به عنوان عامل اجراي نولیبرالیسم،‏ به واسطهي آنها خواهان کمینهسازي نقش دولتمیباشند.‏براي مثال نهادهاي جهانی بر پایهي این سیاستها،‏ دولتها را وادار میکنند که سیستم آموزش ابتدایی خود راخصوصی کنند.‏ این سیاستها که در واقع در اوایل دههي1980سال و به طور ترقیخواهانهاي پس از انتشار گزارش ‏«صندوق کودکان سازمان ملل»‏‏«تعدیل با چهرهي انسانی»‏ متوقف شدبه اجرا گذاشته شد،‏ اجراي آنها پس از چند(UNICEF).(Williamson, 2004:2)-1-2-3-4-5-6-7-8-9تحت عنواناین سیاستها که در چارچوب سیاستهاي تعدیل ساختاري بانک جهانی و صندوق بین المللی پول مطرحشدند و خود ویلیامسون نیز بعدها آن ها را مدون کرد،‏ عبارت اند از:‏افزایش پس انداز از راه سیاستهاي مالی.‏کاهش هزینههاي اجتماعی دولتها.‏اصلاح مالیاتی و برقراري مالیات بر زمین از راههایی که نسبت به محیط زیست حساس باشد.‏افزایش نظارت بانک جهانی بر اقتصاد ملی کشورها.‏رقابتی کردن نرخ ارز و حذف شناورسازي و کاربرد نرخ ارز به عنوان یک نگارنده رسمی.‏لیبرالیزه کردن ‏(آزادسازي)‏ تجارت بین منطقهاي.‏بنا کردن یک اقتصاد رقابتی کامل از راه خصوصیسازي و مقررات زدایی به منظور حق مالکیت و داراییکه بهروشنی تعریف شده باشد.‏ایجاد مؤسسات مالی کلیدي مانند بانک مرکزي مستقل و اداره قوي بودجه و ایجاد دستگاه قضایی مستقلآن گونه که با روح آن سیاست هاي اقتصادي سازگار باشد و همراه سایر مؤسسات مأموریت بهرهوري را برعهده بگیرد.‏افزایش هزینه هاي آموزشی ابتدایی و متوسطه ‏(رئیس دانا،‏.(216: 1386-10ارائه تعریف روشن از دستیابی به حقوق مالکیت براي همه ‏(بن فاین،‏.(245: 1385

تعدیل ساختاري و نولیبرالیسم در ایران 19اجماع واشنگتن در اکثر موارد بهچون‏«بنیادگرایی بازار»‏اشاره دارد و در پیوند با سیاستهاي نولیبرالی،‏ خواستارافزایش الزامات بازار بر دولت و همچنین افزایش تأثیر جهانیسازي بر حاکمیت ملّی کشورها میباشد.(Rodrick, 2006)به بیان نائومی کلاین،‏ این سیاستها،‏ که فنی و داراي مقبولیت عام تصویر میشد،‏ ادعاهاي ایدئولوژیک محضی‏«خصوصیسازي‏(همهي)‏بنگاههاي دولتی»‏و‏«حذف موانع ورودمیشد و این سیاستها چیزي جز سهگانهي نولیبرالی میلتون فریدمن نبود:‏تجارت آزاد و کاهش شدید هزینههاي عمومی دولت».‏مؤسسات خارجی»‏به کشور را شامل‏«خصوصیسازي،‏ حذف مقررات،‏به گفتهي ویلیامسون اینها سیاستهاي بودند که‏«قدرتهاي مستقر در واشنگتن مصرّ‏ بودند کشورهاي آمریکاي لاتین آنها را اتخاد کنند»‏ ‏(کلاین،‏(246:1389و به برخورد مستعمراتی ‏«مکتب اقتصادي شیکاگو»‏ با ‏«صندوق بینالمللی پول»‏ و ‏«بانک جهانی»‏ را که تا حدزیادي مسکوت مانده بود،‏ رسمیت داد ‏(همان:‏.(245اجماع واشنگتن در رویکرد خود،‏ ضمن رد مداخلهگرایی ودر عین تکیه بر بازار،‏ لزوماٌ‏ دو ویژگی مهم داشتهاست.‏ نخستین و فوري ترین ویژگی آن،‏ این است که نیازي به پیشنهاد سیاستهایی براي دست یابی به توسعهندارد زیرا اجماع واشنگتن فقط یک سیاست براي تحقق آن هدف دارد،‏ و آن هم عبارت است از نداشتن هیجسیاستی و تکیه کامل بر بازار تا حد امکان.‏ دوم،‏ مفهوم توسعه را میتوان از دستور کار تحلیلی کنار گذاشت.‏بنابراین بنا بر اجماع واشنگتن نیازي به تعریف توسعه یا تعیین مشخصات آن نیست.‏بازار آزاد به ارمغان بیاورد در صورتی که آن را به حال خود رها کنیم ‏(بن فاین،‏.(248 :1385توسعه یعنی هر چه کهبا کنار گذاشتن مقولهي توسعه و به جاي آن واگذار کردن سرنوشت اقتصاد به سازوکار بازار به جاي خرد وتجربه و موشکافی،‏ این پیش فرضی مورد قبول واقع میشد که بازار هیچ نارسایی ندارد و در واقع نیروي اصلیآن همانا رقابت است که به طور طبیعی در دل بازار جايدارد.‏کوشش براي خردمندانه و دموکراتیک کردندولت جاي خود را به تفویض همه چیز به دولت بازار و دولت سودبران اصلی بازار میداد.‏ درست است که اولینبحث و بررسیها براي تجویز جديتر نسخه همیشگی بازار به جاي برنامه از اوایل دههي هشتاد قرن گذشتهشروع شد،‏ اما آغازدانست ‏(رئیسدانا،‏کار اصلی و پر فشار را باید از زمان حکومت ریگان در آمریکا و مارگارت تاچر در بریتانیا.(8 :1385سیاستهاي اجماع واشنگتن به شدت از سوي رونالد ریگان و مارگارت تاچر مورد حمایت قرار گرفت.‏ آنها برحرکتهاي آزاد سرمایه،‏ پولگرایی و دولت حداقلیمدیریت بحران هاي جدي نمی پذیرد،‏ تأکید داشتندکه هیچ گونه مسئولیتی در قبال نابرابريهاي درآمد و.(Held, 2004)

تعدیل ساختار<strong>ي</strong> و <strong>نولیبرالیسم</strong> <strong>در</strong> ایران 18-2-3مجموعها<strong>ي</strong> از سیاستها<strong>ي</strong> اقتصاد<strong>ي</strong> برا<strong>ي</strong> کشورها<strong>ي</strong> <strong>در</strong> حال توسعه که عمدتاً‏ توسط دفاتر رسمی واشنگتننهادها<strong>ي</strong> بینالمللی مالی ‏(<strong>در</strong> <strong>در</strong>جه اول صندوق بین المللی پول و بانک جهانی)‏ و خزانهدار<strong>ي</strong> ایالات متحدهحمایت میشود.‏به باور منتقدان،‏»اجماع واشنگتن»‏ اشاره به مجموعه سیاستهایی دارد که توسط نهادها<strong>ي</strong> مالی جهانی برکشورها<strong>ي</strong> که تقاضا<strong>ي</strong> <strong>در</strong>یافت کمک از آنها دارند،‏ تحمیل میشود.‏ این سیاستها گرچه متنوع هستند اما <strong>در</strong>کل نهادها<strong>ي</strong> مالی جهانی به عنوان عامل اجرا<strong>ي</strong> <strong>نولیبرالیسم</strong>،‏ به واسطه<strong>ي</strong> آنها خواهان کمینهساز<strong>ي</strong> نقش دولتمیباشند.‏برا<strong>ي</strong> مثال نهادها<strong>ي</strong> جهانی بر پایه<strong>ي</strong> این سیاستها،‏ دولتها را وادار میکنند که سیستم آموزش ابتدایی خود راخصوصی کنند.‏ این سیاستها که <strong>در</strong> واقع <strong>در</strong> اوایل دهه<strong>ي</strong>1980سال و به طور ترقیخواهانها<strong>ي</strong> پس از انتشار گزارش ‏«صندوق کودکان سازمان ملل»‏‏«تعدیل با چهره<strong>ي</strong> انسانی»‏ متوقف شدبه اجرا گذاشته شد،‏ اجرا<strong>ي</strong> آنها پس از چند(UNICEF).(Williamson, 2004:2)-1-2-3-4-5-6-7-8-9تحت عنواناین سیاستها که <strong>در</strong> چارچوب سیاستها<strong>ي</strong> تعدیل ساختار<strong>ي</strong> بانک جهانی و صندوق بین المللی پول مطرحشدند و خود ویلیامسون نیز بعدها آن ها را مدون کرد،‏ عبارت اند از:‏افزایش پس انداز از راه سیاستها<strong>ي</strong> مالی.‏کاهش هزینهها<strong>ي</strong> اجتماعی دولتها.‏اصلاح مالیاتی و برقرار<strong>ي</strong> مالیات بر زمین از راههایی که نسبت به محیط زیست حساس باشد.‏افزایش نظارت بانک جهانی بر اقتصاد ملی کشورها.‏رقابتی کردن نرخ ارز و حذف شناورساز<strong>ي</strong> و کاربرد نرخ ارز به عنوان یک نگارنده رسمی.‏لیبرالیزه کردن ‏(آزادساز<strong>ي</strong>)‏ تجارت بین منطقها<strong>ي</strong>.‏بنا کردن یک اقتصاد رقابتی کامل از راه خصوصیساز<strong>ي</strong> و مقررات زدایی به منظور حق مالکیت و داراییکه بهروشنی تعریف شده باشد.‏ایجاد مؤسسات مالی کلید<strong>ي</strong> مانند بانک مرکز<strong>ي</strong> مستقل و اداره قو<strong>ي</strong> بودجه و ایجاد دستگاه قضایی مستقلآن گونه که با روح آن سیاست ها<strong>ي</strong> اقتصاد<strong>ي</strong> سازگار باشد و همراه سایر مؤسسات مأموریت بهرهور<strong>ي</strong> را برعهده بگیرد.‏افزایش هزینه ها<strong>ي</strong> آموزشی ابتدایی و متوسطه ‏(ر<strong>ي</strong>ٔیس دانا،‏.(216: 1386-10ارا<strong>ي</strong>ٔه تعریف روشن از دستیابی به حقوق مالکیت برا<strong>ي</strong> همه ‏(بن فاین،‏.(245: 1385

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!