نولیبرالیسم در بوته ي نقد
نولیبرالیسم در بوته ي نقد
نولیبرالیسم در بوته ي نقد
Create successful ePaper yourself
Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.
نظریه<strong>ي</strong> دولت رانتی و تقلیلگرایی ساده انگارانه! 152-5شوراها<strong>ي</strong> مردمی، نشریات آزاد و دموکراتیک <strong>در</strong> پی دموکراسی اصیل و مشارکتی و ژرفا بخشیدن به دموکراسیباشند، اید<strong>ي</strong>ٔولوژ<strong>ي</strong> خاصی را نمایندگی میکنند که هدف از طرح چنین مباحثی <strong>در</strong> آن «خصوصی ساز<strong>ي</strong>» منابعملی میباشد. خصوصی ساز<strong>ي</strong>ا<strong>ي</strong> که هم <strong>در</strong> تجارب جهانی و هم <strong>در</strong> ایران بیش از آن که انتقال مالکیت از دولتبه مردم باشد، نوعی «اختصاصی ساز<strong>ي</strong>» منابع توسط مراکز ق<strong>در</strong>ت و ثروت بوده است که <strong>در</strong> منطق آن کسبسودها<strong>ي</strong> کلان اقتصاد<strong>ي</strong> بیش از منافع بلند مدت کشور اعم از منافع نیرو<strong>ي</strong> کار و محیط زیست اولویت دارد.ادعا میشود»نفت استبدادزاست» و شمار<strong>ي</strong> هم از «مصیبت منابع طبیعی» سخن میگویند. آیابا این مباحث موافقاید؟6- » دولت رانتی» چه نوع دولتی است؟ آیا چنین دولتی می تواند دموکراتیک هم باشد؟رانت عبارت از <strong>در</strong>آمد<strong>ي</strong> است که محصول فعالیت اقتصاد<strong>ي</strong> مولد نمی باشد و دولت رانتی اشاره به دولتی دارد کهعمده <strong>در</strong>آمد آن حاصل فروش یک منبع طبیعی کلان است که به اصطلاح برا<strong>ي</strong> دولت حکم ثروت باد آورده رادارد. دولت رانتی به جا<strong>ي</strong> تولید <strong>در</strong>آمد از مالیاتی که از مردم میگیرد، از فروش منابع طبیعی کسب <strong>در</strong>آمدمیکند و <strong>در</strong> بخشها<strong>ي</strong> مختلف آن را سرمایهگذار<strong>ي</strong> میکند و از این رو حیات اقتصاد<strong>ي</strong> اکثریت مردم وابسته بهدولت میباشد. نظریه<strong>ي</strong> دولت نفتی معتقد است بی نیاز<strong>ي</strong> اقتصاد<strong>ي</strong>ِ دولت به مالیات مردم موجب انشقاق دولت-ملت، ایجاد روابط آمرانه و افرایش اقتدارگرایی سیاسی گشته و سبب میگردد دولت <strong>در</strong> برابر ملت تعهد<strong>ي</strong> بهپاسخگویی <strong>در</strong> مورد سیاستها و مخارج خود نداشته باشد. به باور نظریه<strong>ي</strong> دولت رانتی، بدون مالیات نمایندگیوجود ندارد و اساس دموکراسی مالیات است. چرا که مالیات باعث عقلانیت اقتصاد<strong>ي</strong> دولت میشود و هر چهمالیات افزایش یابد میزان پاسخگویی دولت نیز افزایش مییابد.محمد علی همایون کاتوزیان <strong>در</strong> کتاب «اقتصاد سیاسی ایران» و فرید زکریا <strong>در</strong> کتاب «آینده آزاد<strong>ي</strong>؛ اولویتلیبرالیسم بر دموکراسی» از جمله معروف ترین کسانی هستند که ادعا<strong>ي</strong> مذکور را مطرح کرده اند و سعی کردندبه آن محتوا<strong>ي</strong> علمی ببخشند.کاتوزیان <strong>در</strong> کتاب خود <strong>در</strong> جواب این سوال که چرا <strong>در</strong> سالها<strong>ي</strong> منتهی به انقلاب 75، علی رغم افزایش <strong>در</strong>آمدنفتی دولت، نارضایتی مردم نیز افزایش یافت و رژیم سقوط کرد، دلیل این امر را فقدان پایگاه طبقاتی واجتماعی حکومت، فقدان مشروعیت سیاسی و اجتماعی آن و علاوه بر آن افزایش <strong>در</strong> آمد و اعتماد به نفسسیاسی اقشار و طبقات معترض میداند. این پاسخ کاتوزیان دقیقاً نوعی «نقض غرض» به حساب میآید و نشانمیدهد که <strong>در</strong> سال 57، افزایش <strong>در</strong>آمد نفتی، نه تنها اقتدار سیاسی دولت را افزایش نداد، بلکه <strong>در</strong> کنار عواملدیگر زمینه<strong>ي</strong> از هم پاشیدگی آن را نیز فراهم کرد.