نولیبرالیسم در بوته ي نقد
نولیبرالیسم در بوته ي نقد
نولیبرالیسم در بوته ي نقد
You also want an ePaper? Increase the reach of your titles
YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.
نظریه<strong>ي</strong> دولت رانتی و تقلیلگرایی ساده انگارانه! 151و استبداد شرقی را مهم میدانند (ویتفوگل) و برخی نیز همچون «لو<strong>ي</strong>- بردول» <strong>در</strong> اساس ذهنیت شرقی راذهنیتی جادویی- عرفانی و غیر علمی- غیر انتقاد<strong>ي</strong> و پیش منطقی می پندارند.اما فرایند رسیدن به دموکراسی و برخوردار<strong>ي</strong> از ساختار<strong>ي</strong> دموکراتیک معلول عواملی گوناگونی است کهنمیتوان آن را به یک عامل تقلیل داد. تمامی عوامل فوق الذکر که <strong>در</strong> سطح خرد (روانشناختی) و کلان(ساختار<strong>ي</strong>) مطرح گشته است و همچنین عوامل دیگر<strong>ي</strong> که <strong>در</strong> این زمینه مطرح بودهاند هر یک به سهم خود<strong>در</strong> هر زمان و بنا به شرایط تاریخی، سیاسی، فرهنگی و حتی اقلیمی نقش روبنایی و تعیینکننده را ایفا کردهاند.و البته مثالها<strong>ي</strong> نقضی برا<strong>ي</strong> هر یک از آنها وجود دارد که باعث می شود <strong>در</strong> این زمینه از جبرگرایی بپرهیزیم.تک عامل بینی <strong>در</strong> این مورد موجب میشود همانند برخی با منطق «دا<strong>ي</strong>ٔی جان ناپل<strong>ي</strong>ٔونی» همه<strong>ي</strong> کاستیها وکمکار<strong>ي</strong>ها<strong>ي</strong> خود را به گردن دیگران بیندازیم و از خود سلب مس<strong>ي</strong>ٔولیت کنیم، یا با منطق «از ماست که برماست» منکر هرگونه دخالت ق<strong>در</strong>تها<strong>ي</strong> استعمار<strong>ي</strong> و امپریالیستی <strong>در</strong> توسعه<strong>ي</strong> سیاسی و اقتصاد<strong>ي</strong> ایران بشویم ویا آن که با تأکید مفرط بر عوامل فرهنگی و روانشناختی <strong>در</strong> اساس ایرانیها را فاقد شعورِ لازم برا<strong>ي</strong> نیل بهدموکراسی بدانیم و ریشه<strong>ي</strong> همه<strong>ي</strong> عقب افتادگیها را منتزع از ساختارها<strong>ي</strong> کلان، <strong>در</strong> ساختار بیولوژیک انسانِزاده شده <strong>در</strong> این منظقه از جهان بدانیم.نه تنها نفت (طلا<strong>ي</strong> سیاه) آن طور که پارها<strong>ي</strong> معتقدند نفرینی نیست که مانع تکوین دموکراسی شده باشد وهمه<strong>ي</strong> کاسه و کوزهها را سر آن بشکانیم بلکه به باور من حتی ملی و یا دولتی بودنِ آن نیز لزوماً موجب عدمتکوین دموکراسی نمیشود. آن چه <strong>در</strong> این بین اهمیت دارد کیفیت دولت حاضر و میزان اثر گذار<strong>ي</strong> اراده<strong>ي</strong> مردمبر آن از طریق ابزارها<strong>ي</strong> گوناگونی چون نهادها، تشکلها، احزاب، سندیکاها و ق<strong>در</strong>ت به چالش کشیدن سیاسی واقتصاد<strong>ي</strong> دولت و بازخواست آن و جلوگیر<strong>ي</strong> از تمرکز ق<strong>در</strong>ت و ثروت میباشد که از انشقاق دولت- ملت و روابطآمرانه و سلطهگرایانه<strong>ي</strong> دولت جلوگیر<strong>ي</strong> میکند. ایجاد چنین ساختار دموکراتیکی که این نهادها با آزاد<strong>ي</strong> کاملاز توان بازخواست دولت برخوردار باشند نیازمند پیش زمینهها<strong>ي</strong> اجتماعی سیاسی فرهنگی زیاد<strong>ي</strong> است که قابلتقلیل به «نفت» و یا سیستم مالیات ستانی دولت نمیباشد.-4آیا با «دولت نفتی»ایران کارساز میدانید؟و «استبداد نفتی» موافقاید و این مفاهیم را برا<strong>ي</strong> رسیدن به دموکراسی <strong>در</strong>به همان دلایلی که <strong>در</strong> پاسخ سوال اول گفته شد و بنا به تقلیلگراییا<strong>ي</strong> که <strong>در</strong> ذات چنین اصطلاحاتی وجوددارد نمیتوانم با آنها موافق باشم. همچنین افراد و نیروها<strong>ي</strong> سیاسیا<strong>ي</strong> که از این تعابیر <strong>در</strong> مقالات وسخنرانیها<strong>ي</strong> خود استفاده میکنند و برا<strong>ي</strong> همگان آشنا هستند بیش از آنکه با ابزارهایی چون سندیکاها،