نولیبرالیسم در بوته ي نقد
نولیبرالیسم در بوته ي نقد نولیبرالیسم در بوته ي نقد
افسانهي بدرود با طبقهي کارگر 122کاهش ساعات کار به 8 ساعت در روز بود. در پی این تلاشها در برخی کشورها مانند دانمارك، اتریش و آلمانبعضی قوانین نسبتاً پیشرفته در آن زمان تصویب شد. اما در آمریکا علیرغم تلاشهاي سازمانهاي کارگري ومحدود شدن ساعت کار به 8 ساعت در بعضی از ایالات به صورت رسمی کارفرمایان عملاً به میزان همان ساعاتقبلی از کارگران کار میخواستندسرانجام در روز اول ماه مه1886در سرتاسر ایالات متحده آمریکا5000اعتصاب با شرکتشروع شد. در روز اول ماه مه پلیس در میلواکی به سوي اعتصاب کنندگان آتش گشودند و3509به قتل رساند. در دوز سوم ماه مه در شیکاگو پلیس خصوصی با تیراندازي به طرف اعتصاب کنندگانهزار کارگرنفر از کارگران رانفر دیگر 6را به قتل رسانید. در تظاهرات آرام فرداي آن روز زمانی که در پایان تظاهرات پلیس به تظاهرکنندگان یورشبرد بمبی منفجر شد و بر اثر آن8پلیس کشته شدند. این برخورد بهانهاي براي سرکوب حرکت عدالتخواهانهکارگران شد و در سرتاسر آمریکا دولت فعالان کارگري را دستگیر کرد. کارفرمایان نیز با اخراج جمعی کارگران واستخدام کارگران جدید به دلیل بیکاري شدید، ضربه دیگري به کارگران وارد کردند. دولت واقعه انفجار بمب رایک توطئه دانست و شب بعد از واقعههمه به اعدام محکوم شدند.در سال181888نفر را دستگیر کرد و طی دادگاهی بدون آنکه جرم آنان اثبات شود،«فدراسیون آمریکایی کار» که جایگزین «فدراسیون سندیکاهاي صنعتی و تجاري» شده بودپیشنهاد کرد که با برپایی اعتصاب در هر سال از سوي یکی از فدراسیونها، مبارزه براي دستیابی بهکار پیگیري شود و براي اول ماه مه81890ساعتبراي نخستین بار قرار شد که فدراسیون درودگران اعتصاب کنند. ازآن پس اول ماه مه به عنوان جشن جهانی کار براي تمامی کارگران ماندگار شد. اول ماه مه مطالبه هشت ساعتکار روزانه را مطرح کرد، اما پس از آن که این هدف تحقق یافت، اول ماه مه به دست فراموشی سپرده نشد.بدرود با طبقهي کارگر!پس از فروپاشی دیوار برلین از پس فروپاشی بلوك شرق و تک قطبی شدن مناسبات اقتصادي و سیاسی جهان،طبقهي کارگر کشورهاي صنعتی که در نتیجهي همجواري با بلوك حامی کار (بلوك شرق) از حقوق و مزایايویژهاي در الگوي اقتصاد کینزي بهرهمند بود، بیش از پیش در معرض تهاجم سرمایه و ایدئولوژيها وسیاستهاي آن قرار گرفت. با مطرح شدن نظریهي جهانیسازي، جهانی شدن بیش از پیش تولید سرمایهداري ومطرح گشتن بنیادگرایی بازارِ نولیبرالیسم در پرتو نظریات آکادمیسینهاي نولیبرالی چون فردریک فون هایک ومیلتون فریدمن، معیشت کارگران و سندیکاهاي کارگري جهان بار دیگر تحت فشار سرمایه و الزامات آن این باردر شکل و شمایل جدیدي نسبت به قرن نوزدهم قرار گرفت.
افسانهي بدرود با طبقهي کارگر 123در سه دههي اخیر با رونق گرفتن نولیبرالیسم جهانی و جهانیسازي تولید سرمایهداري، هجوم سرمایه به کارمحدود به کشورهاي صنعتی غرب نبوده است و کشورهاي پیرامونی و مناطق کم توسعهي جهان را نیز در برگرفته است.در این دوره در واکنش به نظریات رادیکال و چپ، سلسله نظریاتی در محافل آکادمیک و همچنین رسانههايعمومی جهان توسعه یافته منتشر و تبلیغ شد که تقربباً غایت اندیشهي تمام آنها نادیده انگاشتن کار وطبقهي کارگر به عنوان منبع ارزش و مطرح کردن مفاهیم جدیدي متناسب با واقعیات موجود بود.نظریاتی چون «جامعه ما بعد صنعتی»، «جامعه دانایی محور»، «جامعه انفورماتیک»، «جامعه مصرفی» وهمچنین مفاهیمی چون خدماتی شدن جوامع و اولویت فرهنگ (روبنا) بر شیوه تولید و اقتصاد (زیربنا)، همگیباور داشتند که مقولاتی چون کار، طبقهي کارگر و تضاد کار و سرمایه فاقد اعتبار گشته است و آنچه در جوامعکنونی ملاك ارزش میباشد، مناسباتی است که در ارتباط مستقیم با فرهنگ و هویت و دانایی قرار دارد.در همین دوره است که کتابهایی چون «جامعه ما بعد صنعتی» از دانیل بل، «موج سوم» از الوین تافلر، و...همان شعاري را سر دادند که آندره گورز در کتاب معروفش تحت عنوان «خداحافظ طبقهي کارگر» سر می داد.آنچه از دل این نظریات و مفاهیم بیرون میآمد فرهنگگراییاي بود که عنصر تعیین کنندهي هویت افراد وجوامع را نه عرضهي تولید، بلکه در نوع مصرف آنها میدانست. در زمینهي فرهنگ، نظریه «پست مدرنیسم» و«پسامدرنیسم» نیز الگوي فرهنگی این سرمایهداري متأخر نو ظهور بود.اما در همان زمانی که این نظریات در محافل آکادمیک مطرح میشد و توسط دستگاههاي ارتباط جمعی درروندي یکسویه و غیر انتقادي به مردم کشورهاي جهان منتقل میگردید، شواهد و واقعیات جهان دال بر افزاششکاف نابرابري و فقر و تنگدستی نیروي کار جهانی که در ارتباط مستقیم با مناسبات قدرت سیاسی و اقتصاديناشی از تضاد کار و سرمایه است، بیش از پیش اعتبار علمی این نظریات را زیر سوال برد.براي نمونه در جهانی که آن را ما بعد صنعنی و دانایی محور و انفورماتیک اطلاق میکنند، جهانیشدن سرمایه وانکشاف شیوهي تولید سرمایهداري در سراسر مناطق جهان، نظام سرمایهداري را وا داشته است تا براي گریز ازبحرانهاي درون زاي خود به منظور دسترسی به کارگر ارزان قیمت و شرایط سهلتر قوانین محیط زیستبسیاري از صنایع و تولیدات خود را در قالب شرکتهاي چند ملیتی به کشورهاي جهان سوم منتقل کند.آنچه در نظریهي جهانیشدن تحت عنوان امحاء دولت-ملت و ایجاد جامعه جهانی تبلیغ میشود، نتیجهيعملیاش نه تنها سرنوشت مشترك بشریت بر پایهي احترام و تعامل و همبستگی بشري براي اهداف انسانینبوده است بلکه بیش از پیش سرنوشت و زندگی مردم کشورهاي پیرامون را ذیل قوانین غیر دموکراتیک سرمایه
- Page 75 and 76: تعجب وامیدارد که گو
- Page 77 and 78: سا(با فروپاشی نظا
- Page 79 and 80: سه قلوهاي نولیبرال
- Page 81 and 82: سه قلوهاي نولیبرال
- Page 83 and 84: سه قلوهاي نولیبرال
- Page 85 and 86: سه قلوهاي نولیبرال
- Page 87 and 88: سه قلوهاي نولیبرال
- Page 89 and 90: هشتنهادهاي مالی جه
- Page 91 and 92: نهادهاي مالی جهانی
- Page 93 and 94: نهادهاي مالی جهانی
- Page 95 and 96: نهادهاي مالی جهانی
- Page 97 and 98: سرمایهداري و تولید
- Page 99 and 100: سرمایهداري و تولید
- Page 101 and 102: سرمایهداري و تولید
- Page 103 and 104: سرمایهداري و تولید
- Page 105 and 106: دآیسرمایهداري و تو
- Page 107 and 108: سرمایهداري و تولید
- Page 109 and 110: يهاسرمایهداري و تو
- Page 111 and 112: دهشوك درمانی در اقت
- Page 113 and 114: شوك درمانی در اقتصا
- Page 115 and 116: شوك درمانی در اقتصا
- Page 117 and 118: شوك درمانی در اقتصا
- Page 119 and 120: شوك درمانی در اقتصا
- Page 121 and 122: یب«یازده. ما .و»
- Page 123 and 124: 119یب« .ام. و»؛ اح
- Page 125: دوازدهافسانهي بدرو
- Page 129 and 130: افسانهي بدرود با طب
- Page 131 and 132: افسانهي بدرود با طب
- Page 133 and 134: یولي؟اریزنتقدیر نا
- Page 135 and 136: يهايهايهايهايهايه
- Page 137 and 138: یمليهايهايارياريه
- Page 139 and 140: يورتقدیر نامشترك م
- Page 141 and 142: يهاتقدیر نامشترك م
- Page 143 and 144: يهايهايهايهايهايه
- Page 145 and 146: ياريهاياريهاچقدر ب
- Page 147 and 148: پانزدهگرجستان؛ لب
- Page 149 and 150: گرجستان؛ لب تشنه بر
- Page 151 and 152: گرجستان؛ لب تشنه بر
- Page 153 and 154: شانزدهنظریهي دولت
- Page 155 and 156: نظریهي دولت رانتی و
- Page 157 and 158: نظریهي دولت رانتی و
- Page 159 and 160: نظریهي دولت رانتی و
افسانه<strong>ي</strong> ب<strong>در</strong>ود با طبقه<strong>ي</strong> کارگر 122کاهش ساعات کار به 8 ساعت <strong>در</strong> روز بود. <strong>در</strong> پی این تلاشها <strong>در</strong> برخی کشورها مانند دانمارك، اتریش و آلمانبعضی قوانین نسبتاً پیشرفته <strong>در</strong> آن زمان تصویب شد. اما <strong>در</strong> آمریکا علیرغم تلاشها<strong>ي</strong> سازمانها<strong>ي</strong> کارگر<strong>ي</strong> ومحدود شدن ساعت کار به 8 ساعت <strong>در</strong> بعضی از ایالات به صورت رسمی کارفرمایان عملاً به میزان همان ساعاتقبلی از کارگران کار میخواستندسرانجام <strong>در</strong> روز اول ماه مه1886<strong>در</strong> سرتاسر ایالات متحده آمریکا5000اعتصاب با شرکتشروع شد. <strong>در</strong> روز اول ماه مه پلیس <strong>در</strong> میلواکی به سو<strong>ي</strong> اعتصاب کنندگان آتش گشودند و3509به قتل رساند. <strong>در</strong> دوز سوم ماه مه <strong>در</strong> شیکاگو پلیس خصوصی با تیرانداز<strong>ي</strong> به طرف اعتصاب کنندگانهزار کارگرنفر از کارگران رانفر دیگر 6را به قتل رسانید. <strong>در</strong> تظاهرات آرام فردا<strong>ي</strong> آن روز زمانی که <strong>در</strong> پایان تظاهرات پلیس به تظاهرکنندگان یورشبرد بمبی منفجر شد و بر اثر آن8پلیس کشته شدند. این برخورد بهانها<strong>ي</strong> برا<strong>ي</strong> سرکوب حرکت عدالتخواهانهکارگران شد و <strong>در</strong> سرتاسر آمریکا دولت فعالان کارگر<strong>ي</strong> را دستگیر کرد. کارفرمایان نیز با اخراج جمعی کارگران واستخدام کارگران جدید به دلیل بیکار<strong>ي</strong> شدید، ضربه دیگر<strong>ي</strong> به کارگران وارد کردند. دولت واقعه انفجار بمب رایک توط<strong>ي</strong>ٔه دانست و شب بعد از واقعههمه به اعدام محکوم شدند.<strong>در</strong> سال181888نفر را دستگیر کرد و طی دادگاهی بدون آنکه جرم آنان اثبات شود،«ف<strong>در</strong>اسیون آمریکایی کار» که جایگزین «ف<strong>در</strong>اسیون سندیکاها<strong>ي</strong> صنعتی و تجار<strong>ي</strong>» شده بودپیشنهاد کرد که با برپایی اعتصاب <strong>در</strong> هر سال از سو<strong>ي</strong> یکی از ف<strong>در</strong>اسیونها، مبارزه برا<strong>ي</strong> دستیابی بهکار پیگیر<strong>ي</strong> شود و برا<strong>ي</strong> اول ماه مه81890ساعتبرا<strong>ي</strong> نخستین بار قرار شد که ف<strong>در</strong>اسیون <strong>در</strong>ودگران اعتصاب کنند. ازآن پس اول ماه مه به عنوان جشن جهانی کار برا<strong>ي</strong> تمامی کارگران ماندگار شد. اول ماه مه مطالبه هشت ساعتکار روزانه را مطرح کرد، اما پس از آن که این هدف تحقق یافت، اول ماه مه به دست فراموشی سپرده نشد.ب<strong>در</strong>ود با طبقه<strong>ي</strong> کارگر!پس از فروپاشی دیوار برلین از پس فروپاشی بلوك شرق و تک قطبی شدن مناسبات اقتصاد<strong>ي</strong> و سیاسی جهان،طبقه<strong>ي</strong> کارگر کشورها<strong>ي</strong> صنعتی که <strong>در</strong> نتیجه<strong>ي</strong> همجوار<strong>ي</strong> با بلوك حامی کار (بلوك شرق) از حقوق و مزایا<strong>ي</strong>ویژها<strong>ي</strong> <strong>در</strong> الگو<strong>ي</strong> اقتصاد کینز<strong>ي</strong> بهرهمند بود، بیش از پیش <strong>در</strong> معرض تهاجم سرمایه و اید<strong>ي</strong>ٔولوژ<strong>ي</strong>ها وسیاستها<strong>ي</strong> آن قرار گرفت. با مطرح شدن نظریه<strong>ي</strong> جهانیساز<strong>ي</strong>، جهانی شدن بیش از پیش تولید سرمایهدار<strong>ي</strong> ومطرح گشتن بنیادگرایی بازارِ <strong>نولیبرالیسم</strong> <strong>در</strong> پرتو نظریات آکادمیسینها<strong>ي</strong> نولیبرالی چون فر<strong>در</strong>یک فون هایک ومیلتون فریدمن، معیشت کارگران و سندیکاها<strong>ي</strong> کارگر<strong>ي</strong> جهان بار دیگر تحت فشار سرمایه و الزامات آن این بار<strong>در</strong> شکل و شمایل جدید<strong>ي</strong> نسبت به قرن نوزدهم قرار گرفت.