نولیبرالیسم در بوته ي نقد
نولیبرالیسم در بوته ي نقد
نولیبرالیسم در بوته ي نقد
Create successful ePaper yourself
Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.
شوك <strong>در</strong>مانی <strong>در</strong> اقتصاد نولیبرالی 112نیست جز برچیده شدن مدارس دولتی و جایگزینی آن با نظام خصوصی و هزینه ا<strong>ي</strong> که از خزانه دولت (یعنی ازجیب مردم) پرداخت می شود.نا<strong>ي</strong>ٔومی کلاین ضمن بیان آثار منفی سیاستها<strong>ي</strong> نولیبرالی «اجماعواشنگتن»<strong>در</strong> آمریکا<strong>ي</strong> لاتین <strong>در</strong> دهه<strong>ي</strong>1970و سرکوب واختناق اعمال شده توسط نظامها<strong>ي</strong> دیکتاتور<strong>ي</strong> حامی اینبرنامهها <strong>در</strong> آن قاره، آنچه را که <strong>در</strong> زندانها<strong>ي</strong> ابوغریب وگوانتانامو اتفاق افتاد ادامه<strong>ي</strong> همان شکنجهها میداند(Stiglitz,.2007)بر اساس این کتاب، میلتون فریدمن مبدع نظریه شوك و نهادها<strong>ي</strong> مالی بینالمللیا<strong>ي</strong> مثل «صندوق بینالمللیپول» و «بانک جهانی» مجریان آن هستند. فریدمن استاد دانشگاه شیکاگو تأکید می کند که شوك باید قبل ازآنکه مردم به خود بیایند اعمال شود. او معتقد است که دولت باید ظرف9 تا 6ماه تحولات اساسی مورد نظراقتصاد بازار آزاد را پیاده کند. «صندوق بین المللی پول» هم راه حلها<strong>ي</strong> اجرایی و عملی خود را با اتکا به همینروش تجویز میکند.–و<strong>ي</strong> نتیجهگیر<strong>ي</strong> میکند که فریدمن و حامیانش، به دلیل ناتوانی از به کرسی نشاندن این سیاستها از طریقدموکراتیک، به ق<strong>در</strong>ت شوك رو<strong>ي</strong> میآورند.17 یعنی«پروفسور میلتون فریدمن، نویسنده<strong>ي</strong> کتاب «سرمایهدار<strong>ي</strong> و آزاد<strong>ي</strong>»، مدعی بود که کلِ دوران زمامدار<strong>ي</strong> پینوشهآن بوده است (کلاین،سال دیکتاتور<strong>ي</strong> و صدها هزار قربانی و شکنجه- نه تخریبِ خشونتبار آزاد<strong>ي</strong> و دموکراسی که عکس.(13:1389<strong>در</strong> حالیکه <strong>در</strong> آمریکا<strong>ي</strong> لاتین، بسیار<strong>ي</strong> بین شوكها<strong>ي</strong> اقتصاد<strong>ي</strong> که میلیونها نفر را به فقر کشاند و پدیده<strong>ي</strong> همهگیر شکنجه که صدها هزار دگراندیش و دیگرخواه را مجازات میکرد رابطها<strong>ي</strong> مستقیم میدیدند (همان:(23فریدمن چشمانش را برتمام اقدامات ضد انسانی و سرکوب آزاد<strong>ي</strong> و دموکراسی میبندد و میگوید: «نکته<strong>ي</strong> واقعاًمهم <strong>در</strong>باره<strong>ي</strong> مس<strong>ي</strong>ٔله<strong>ي</strong> شیلی این است که بازارها<strong>ي</strong> آزاد نقش خود13). (همان:را برا<strong>ي</strong> ایجاد جامعه<strong>ي</strong> آزاد ایفا کردند»!!این <strong>در</strong> حالی است که که ادواردو گالیانو، نویسنده<strong>ي</strong> اروگو<strong>ي</strong>ٔها<strong>ي</strong>، میپرسد: «اگر به واسطه<strong>ي</strong> شوكها<strong>ي</strong> الکتریکیشکنجهگران نبود، حفظ این نابرابر<strong>ي</strong>ها چگونه ممکن میشد؟» و هم او میگوید: «مردم زندانی شدند تا قیمتهاآزاد باشد» (همان).