نولیبرالیسم در بوته ي نقد
نولیبرالیسم در بوته ي نقد نولیبرالیسم در بوته ي نقد
شوك درمانی در اقتصاد نولیبرالی 110آنها در کشورهایی مثل شیلی در دوران دیکتاتوري پینوشه، روسیه در دوران یلتسین، آمریکاي پس از طوفانکاترینا و عراق پس از اشغال نظامی توسط امریکا، پیش برده شده است. پیش بردن این سیاستها نه با رونديدموکراتیک که با سوء استفاده از شوك زدگی مردم در اثر فاجعهصورت گرفته است.کلاین تا آنجا پیشمیرود که سعی میکند نشان دهد بعضی از این فاجعهها اصلاً به قصد ایجاد شوك و پیش بردن این سیاستهاایجاد شدهاند، همچنین از از پیشامدهاي طبیعی نیز در جهت اهداف ایدئولوژیک بهرهبرداري شده است.کلاین در ابتداي مقدمهي کتاب با آوردن نقل قولی از «دکترین نظامی آمریکا براي جنگ با عراق» مینویسد:3«عملیات شوك و ارعاب شامل هراس آفرینیها، ایجاد مخاطرات و ویرانگريهایی است که براي عامهي مردم،نیز عناصر و بخشهاي مشخصی از جوامعِ تهدیدکنندهي ما و رهبرانشان غیر قابل درك است.طبیعت نیز باگردبادها، توفانهاي سهمگین، زلزلهها، سیلها، آتشسوزيهاي مهار نشدنی، قحطیها، و بیماريها میتواند«شوك و ارعاب» ایجاد کند» (کلاین،.(17:1389به باور وي «دکترین شوك» اینسان عمل مىکند: «در اثر فاجعهي اصلى (مثلاً یک کودتا، حملهاي تروریستى،فروپاشى بازار، جنگ، سونامى، یا توفان)، یک حالت شوك همگانی برتمام جمعیت مستولى مىشود.همان گونه که موزیک کرکننده و ضربات درون سلولِ بازجویى زندانى را سستدرستمىکند و به راه مىآورد، فروریختن بمبها، موج ترور، و توفانهاى درهمکوبنده نیز در خدمت سست کردن و به راه آوردنِ کل جامعه قرارمىگیرد. درست مثل زندانى وحشتزدهاى که نام رفقایش را لو مىدهد واز باورهایش رویگردان مىشود، جوامعِشوکه شده نیز غالباً از چیزهایى که در حالتعادى سرسختانه از آنها محافظت مىکردند دست برمىدارند. آنچهبر سر انسانهاي قربانی شوك و آنچه بر سر جوامع قربانی شوك میآید به نوعی با یکدیگر مرتبط است: همهاینها تجلیات متفاوت یک منطق واحد بسیار دهشتناك است» (همان:دکترین شوك معتقدند تنها یک «شوك» و «گسست بزرگ» میتواند(10نظریهپردازان و مجریان سیاستهاي4«لوح سفید و نانوشتهاي» را براي آنهاایجاد کند تا از آن براي ساختن دنیایی نو و اجرایی کردن برنامههاي نولیبرالیشان استفاده کنند.این نظریهي اقتصاددانان بازار آزاد شباهت زیادي به نظریات دکتر ایوِوندانشگاه مکگیل»کانادا و رئیس«انجمن روانپزشکی آمریکا»در دهه5کامرون رئیس «انستیتوي روانپزشکیدارد. 1950بر خلاف فروید، که باورداشت با گفتار درمانی میتوان به علل ریشهاي مشکلات روانی پی برد، دکتر کامرون معتقد بودکه با واردنآوردن شوك به مغز انسانها، میتوان ذهنهاي معیوب را تهی کرد، از هر چیزي زدود و سپس شخصیتهايجدیدي را بر «لوحهاي پاك نانوشته» ترسیم کرد (همان:.(113 Shock and Awe4 Tabula Rasa5 Ewen Cameron
شوك درمانی در اقتصاد نولیبرالی 111این پدیده را به روشنی در بازداشت و شکنجهي نویسندگان، روزنامهنگاران و فعالین سیاسی مخالف توسطنظامهاي توتالیتر، میتوان مشاهده کرد. این عده که پیش از بازداشت شدن بر مواضع خود پافشاري میکردند،پس از مدتی در تلویزیون ظاهر میشوند، از گذشتهي خود اظهار ندامت میکنند و کاملاً با خواستهاي ایننظامهاي توتالیتر همسو میگردند.این روش همانند آن چیزي است که«جورج اورول»1984 در رماندر مورد عملکرد یک نظام توتالیتر بیانمیدارد: «اون قدر فشارتون میدیم تا خوب تخلیه شید. بعدم خودمون پرتون میکنیم» (همان:.(47کامرون، علاوه بر اینکه در ابداع شیوه و شگردهاي معاصر شکنجه براي ایالات متحده نقشی محوري ایفا کرد، باآزمایشهایش منطق بنیادي «سرمایهداري فاجعه» را نیز به نحو بیمانندي آشکار ساخت (همان:.(11کلاین با اشاره به مشاهدات خود در «نیواورلئان» و شوکی که در نتیجهي گردباد کاترینا و سیل حاصل از آن بهمردم وارد شده بود، این سیل و شوك حاصل از آن را فرصتی براي اجراي سریعتر سیاستهاي نولیبرالی درجهت خصوصیسازي بیشتر میداند.سیل باعث خرابی و از بین رفتن خانههاي دولتیاي شده بود کهسیاهپوستان فقیر نیواولئان در آنها ساکن بودند. اما سیاستمداران و سرمایهداران از هزینههاي انسانی سیل بهسود خود بهره برداري کردند.خبري که گرداگرد پناهگاه سیلزدگان میگشت این بود که «ریچارد بیکر»، نمایندهي برجستهي جمهوریخواهاین شهر در کنگره، به جمعی از گروههاي فشار و اعمال نفوذ پارلمانی گفتهبود که:دولتی نیواورلئان رو کندیم. ما که خودمون از پس این کار بر نمیاومدیم. کار خدا بود». (همان:«بالاخره کَلَک خونههاي.(18«جوزف کانیزارو»، یکی از ثروتمندترین بساز و بفروشهاي نیواورلئان نیز شهر ویران شده در اثر سیل را بهصفحهي خالی و نانوشتهاي شبیه کرده بود که فرصتهاي خیلی خوبی را در اختیار آنان قرار میدهد که همهچیز را دوباره از اول شروع کنند. (همان). این «فرصتهاي خیلی خوب» براي او نابودي سیستم مسکن دولتیبراي آفریقاییتباران فقیر نیواورلئان و جایگزینی آن با مجتمعهاي آپارتمانی خصوصی بود.همچنین میلتون فریدمن3ماه پس از سیل در مقالهاي در روزنامهي «وال استریت ژورنال» مینویسد: «بیشترمدارس نیواورلئان ویران شده واین بچهها در سراسر کشور پخش شدهاند. این در عین حال که یک تراژدي استاما، از سوي دیگر، فرصتی است براي آنکه نظام آموزشی ایالت به صورت ریشهاي اصلاح شود.» (همان:ستاد فکري نومحافظهکار6«انستیتوي آمریکن انترپرایز» نیز در اظهار نظر مشابهی بیان داشت:.(19«توفان کاترینایک روزه به انجام چیزي نایل آمد که اصلاحگران مدارس لوئیزیانا، به رغم سالها تلاش، از انجامش ناتوان21). (همان: بودند»اما تمام این اصلاحات ریشهاي و دست آوردهاي مثبتی که به آن اشاره میشود چیزي6 American Enterprise Institute
- Page 63 and 64: نولیبرالیسم و دموک
- Page 65 and 66: پنجنولیبرالیسم و خ
- Page 67 and 68: نولیبرالیسم و خانو
- Page 69 and 70: نولیبرالیسم و خانو
- Page 71 and 72: نولیبرالیسم و خانو
- Page 73 and 74: ششتحلیل یک گفتگو؛ع
- Page 75 and 76: تعجب وامیدارد که گو
- Page 77 and 78: سا(با فروپاشی نظا
- Page 79 and 80: سه قلوهاي نولیبرال
- Page 81 and 82: سه قلوهاي نولیبرال
- Page 83 and 84: سه قلوهاي نولیبرال
- Page 85 and 86: سه قلوهاي نولیبرال
- Page 87 and 88: سه قلوهاي نولیبرال
- Page 89 and 90: هشتنهادهاي مالی جه
- Page 91 and 92: نهادهاي مالی جهانی
- Page 93 and 94: نهادهاي مالی جهانی
- Page 95 and 96: نهادهاي مالی جهانی
- Page 97 and 98: سرمایهداري و تولید
- Page 99 and 100: سرمایهداري و تولید
- Page 101 and 102: سرمایهداري و تولید
- Page 103 and 104: سرمایهداري و تولید
- Page 105 and 106: دآیسرمایهداري و تو
- Page 107 and 108: سرمایهداري و تولید
- Page 109 and 110: يهاسرمایهداري و تو
- Page 111 and 112: دهشوك درمانی در اقت
- Page 113: شوك درمانی در اقتصا
- Page 117 and 118: شوك درمانی در اقتصا
- Page 119 and 120: شوك درمانی در اقتصا
- Page 121 and 122: یب«یازده. ما .و»
- Page 123 and 124: 119یب« .ام. و»؛ اح
- Page 125 and 126: دوازدهافسانهي بدرو
- Page 127 and 128: افسانهي بدرود با طب
- Page 129 and 130: افسانهي بدرود با طب
- Page 131 and 132: افسانهي بدرود با طب
- Page 133 and 134: یولي؟اریزنتقدیر نا
- Page 135 and 136: يهايهايهايهايهايه
- Page 137 and 138: یمليهايهايارياريه
- Page 139 and 140: يورتقدیر نامشترك م
- Page 141 and 142: يهاتقدیر نامشترك م
- Page 143 and 144: يهايهايهايهايهايه
- Page 145 and 146: ياريهاياريهاچقدر ب
- Page 147 and 148: پانزدهگرجستان؛ لب
- Page 149 and 150: گرجستان؛ لب تشنه بر
- Page 151 and 152: گرجستان؛ لب تشنه بر
- Page 153 and 154: شانزدهنظریهي دولت
- Page 155 and 156: نظریهي دولت رانتی و
- Page 157 and 158: نظریهي دولت رانتی و
- Page 159 and 160: نظریهي دولت رانتی و
شوك <strong>در</strong>مانی <strong>در</strong> اقتصاد نولیبرالی 110آنها <strong>در</strong> کشورهایی مثل شیلی <strong>در</strong> دوران دیکتاتور<strong>ي</strong> پینوشه، روسیه <strong>در</strong> دوران یلتسین، آمریکا<strong>ي</strong> پس از طوفانکاترینا و عراق پس از اشغال نظامی توسط امریکا، پیش برده شده است. پیش بردن این سیاستها نه با روند<strong>ي</strong>دموکراتیک که با سوء استفاده از شوك زدگی مردم <strong>در</strong> اثر فاجعهصورت گرفته است.کلاین تا آنجا پیشمیرود که سعی میکند نشان دهد بعضی از این فاجعهها اصلاً به قصد ایجاد شوك و پیش بردن این سیاستهاایجاد شدهاند، همچنین از از پیشامدها<strong>ي</strong> طبیعی نیز <strong>در</strong> جهت اهداف اید<strong>ي</strong>ٔولوژیک بهرهبردار<strong>ي</strong> شده است.کلاین <strong>در</strong> ابتدا<strong>ي</strong> مقدمه<strong>ي</strong> کتاب با آوردن نقل قولی از «دکترین نظامی آمریکا برا<strong>ي</strong> جنگ با عراق» مینویسد:3«عملیات شوك و ارعاب شامل هراس آفرینیها، ایجاد مخاطرات و ویرانگر<strong>ي</strong>هایی است که برا<strong>ي</strong> عامه<strong>ي</strong> مردم،نیز عناصر و بخشها<strong>ي</strong> مشخصی از جوامعِ تهدیدکننده<strong>ي</strong> ما و رهبرانشان غیر قابل <strong>در</strong>ك است.طبیعت نیز باگردبادها، توفانها<strong>ي</strong> سهمگین، زلزلهها، سیلها، آتشسوز<strong>ي</strong>ها<strong>ي</strong> مهار نشدنی، قحطیها، و بیمار<strong>ي</strong>ها میتواند«شوك و ارعاب» ایجاد کند» (کلاین،.(17:1389به باور و<strong>ي</strong> «دکترین شوك» اینسان عمل مىکند: «<strong>در</strong> اثر فاجعه<strong>ي</strong> اصلى (مثلاً یک کودتا، حملها<strong>ي</strong> تروریستى،فروپاشى بازار، جنگ، سونامى، یا توفان)، یک حالت شوك همگانی برتمام جمعیت مستولى مىشود.همان گونه که موزیک کرکننده و ضربات <strong>در</strong>ون سلولِ بازجویى زندانى را سست<strong>در</strong>ستمىکند و به راه مىآورد، فروریختن بمبها، موج ترور، و توفانهاى <strong>در</strong>همکوبنده نیز <strong>در</strong> خدمت سست کردن و به راه آوردنِ کل جامعه قرارمىگیرد. <strong>در</strong>ست مثل زندانى وحشتزدهاى که نام رفقایش را لو مىدهد واز باورهایش رویگردان مىشود، جوامعِشوکه شده نیز غالباً از چیزهایى که <strong>در</strong> حالتعادى سرسختانه از آنها محافظت مىکردند دست برمىدارند. آنچهبر سر انسانها<strong>ي</strong> قربانی شوك و آنچه بر سر جوامع قربانی شوك میآید به نوعی با یکدیگر مرتبط است: همهاینها تجلیات متفاوت یک منطق واحد بسیار دهشتناك است» (همان:دکترین شوك معتقدند تنها یک «شوك» و «گسست بزرگ» میتواند(10نظریهپردازان و مجریان سیاستها<strong>ي</strong>4«لوح سفید و نانوشتها<strong>ي</strong>» را برا<strong>ي</strong> آنهاایجاد کند تا از آن برا<strong>ي</strong> ساختن دنیایی نو و اجرایی کردن برنامهها<strong>ي</strong> نولیبرالیشان استفاده کنند.این نظریه<strong>ي</strong> اقتصاددانان بازار آزاد شباهت زیاد<strong>ي</strong> به نظریات دکتر ایوِوندانشگاه مکگیل»کانادا و ر<strong>ي</strong>ٔیس«انجمن روانپزشکی آمریکا»<strong>در</strong> دهه5کامرون ر<strong>ي</strong>ٔیس «انستیتو<strong>ي</strong> روانپزشکیدارد. 1950بر خلاف فروید، که باورداشت با گفتار <strong>در</strong>مانی میتوان به علل ریشها<strong>ي</strong> مشکلات روانی پی برد، دکتر کامرون معتقد بودکه با واردنآوردن شوك به مغز انسانها، میتوان ذهنها<strong>ي</strong> معیوب را تهی کرد، از هر چیز<strong>ي</strong> زدود و سپس شخصیتها<strong>ي</strong>جدید<strong>ي</strong> را بر «لوحها<strong>ي</strong> پاك نانوشته» ترسیم کرد (همان:.(113 Shock and Awe4 Tabula Rasa5 Ewen Cameron