نولیبرالیسم در بوته ي نقد
نولیبرالیسم در بوته ي نقد نولیبرالیسم در بوته ي نقد
سرمایهداري و تولید رضایت 100میآورد، شیوهي تبلیغات براي خروج اسرائیلیها از نوار غزه در2005 آگوست 15است. تمام رسانههاياسرائیلی و غربی طرح خروج از نوار غزه را به گونهاي دلخراش نشان دادند که معتبرترین روزنامهي عبري آن راتکرار «طرح آسیب ملی«82نامید. با حضور بیمورد ارتش براي اخراج آنها از نوار غزه عملا به هدف نهاییشانیعنی «بخشیدن کرانهي غربی رود اردن به مردم اسرائیل» تحکیم بخشیدند، اما با نشان دادن فیلمهاي دلخراشاز خروج اسرائیلیها خمیر ذهن مردم دنیا، به ویژه مردم آمریکا را در جهت به انجام رساندن اهدافشان کهسلطهي کامل بر کرانهي غربی رود اردن بود، شکل دادند. در حالیکه به راحتی و با پرداخت غرامت میتوانستندبیدخالت ارتش و بیصدا آنها را از نوار غزه بیرون کنند.(7)گاه با استفاده از بلندگوهاي رسانهايشان به دستآویزهایی پناه میبرند تا افکار عمومی داخل کشور و جهان رادر مسیر اهداف شومشان تغییر دهند. در آوریل2005کنگرهي آمریکا قانونی به نام قانون انرژي سال به تصویبرساند تا در پناه این قانون بتواند به حفر منابع قطب شمال بپردازد. واشینگتن براي فروش این هدف شوم بهمردم، به دستآویزي چون «کارآفرینی و کاهش وابستگی به منابع نفتی خاور میانه» متوسل شد و از واژهيتخصصی و دیرآشناي «کارآفرینی» بهجاي واژهي زنندهي «منافع» استفاده کرد. اما رسانههاي ذينفع از تاثیراتمضر این طرح بر زندگی بومیان منطقه، محیط زیست، نابودي یخچالها، گردش آب گرم اقیانوسها و عوارضدرازمدت ناشی از آن حرفی به میان نیاوردند.از سوي دیگر براي توجیه حمله به کشورهایی چون افغانستان و عراق با دستآویزهایی چون «دفاع پیشاپیش ازخود،» «ترویج دموکراسی،» «مبارزه با تروریسم» و «خلع سلاحهاي کشتار جمعی» افکار عمومی را در جهتاجراي برنامههايشان تغییر دادند و به عراق حمله کردند و به اهداف شومشان رسیدند که یکی از آنها رامیتوان براندازي محدودیتهاي تحمیل شده از سوي برنامهي «غذا دربرابر نفت» سازمان ملل نام برد. به گزارشروزنامهي تایمز مالی سه چهارم قراردادهایی که بیش از5میلیارد دلار ارزش داشتند، بیهیچ مزایدهاي بهشرکتهاي نفتی آمریکا از جمله شرکت نفتی هالیبرتون واگذار شد که ریاست این شرکت را دیک چنی معاونرئیس جمهور سابق آمریکا به عهده داشت. با این واگذاري، هالیبرتون به بزرگترین و یگانه دریافتکنندهيسرمایههاي عراق تبدیل شد.(8)نمونهاي دیگر از نقش رسانهها در تغییر افکار عمومی، تبلیغات وسیع و و به ظاهر جذابی است که براي جلبسرمایه و نیروي کار به «دوبی» صورت میگیرد؛ صحراي خشک و بیآب و علفی که به یاري سرمایههاي جهانی،امروز بهشت سرمایهداري تلقی میشود؛ سرزمین افسانهاي که هر آنچه بخواهی در آن قابل دسترسی است؛جزیرهاي که به تمام آروزهاي انسان جامهي عمل میپوشاند؛ ساختمانهاي مجلل، طبیعتی باورنکردنی، پیستاسکی در دلِ کویر، جزیرهاي به شکل نقشهي جهان، زمین نتیس بر بام آسمانخراشها، سفر به اعماق دریا و
دآیسرمایهداري و تولید رضایت 101دهها تصویر زیبا از سرزمینی که فقط سه دهه پیشریگزاري خشک و بیآب و علف بوده است. آنچه دررسانهها به رخ کشیده میشود تنها گوشهاي از واقعیتاست: که اگر سرمایهاي در دستانت باشد میتوانی بهداراییهایی برسی. در این رسانهها معمولا از روي دیگرسکهي دوبی سخنی به میان نمی.روي دیگري کهنصیب کارگران و زحمتکشان میشود، آنان کهسرمایهاي براي خرید ندارند و ناگزیر نیروي کارشان رابه فروش میرسانند.در پوشش تمامی تبلیغات کر و کور کنندهي رسانههادربارهي این بهشت سرمایهداري، گفته نمیشود که دراین جزیرهي افسانهاي اتحادیههاي کارگري و بخشاعظم اعتصابها غیرقانونیاند و فعالین کارگري موردپیگرد قرار میگیرند،99درصد از نیروي کارِ بخش خصوصی از شهروندان این کشور نیستند و هرلحظه وبیدرنگ میتوان آنها را به وطنشان بازگرداند. مقررات سازمان بینالمللی کار را به ریشخند میگیرند و ازامضاي معاهدهي بینالمللی کارگران مهاجر سرباز میزنند. مطبوعات محلی حق ندارند در مورد کارگران مهاجر،شرایط کار غیرانسانی و خودفروشی زنان گزارش یا مطلبی درج کنند و پلیس این کشور در عین حال که برواردات غیرقانونی طلا و الماس و افرادي که هویت خود را پنهان میکنند و به صورت همزمانویلا را نقد 25میخرند، چشم میبندد، کارگران پاکستانی را که بهخاطر نگرفتن دستمزد از مقاطعهکاران شکایت میکنند، ازکشور بیرون میاندازد یا به زندان میفرستد. دوشیزگان فیلیپینی را بهخاطر اعتراض به تجاوز کارفرماها به آنهابه جرم زنا بازداشت و تنبیه میکند.شیوهي دیگر در شکلدادن به اذهان مردم و بدیهیسازي روند سرمایهداري و از پی آن نابرابري در جامعه،استفاده از تئوريهاي علمی و اقتصادي، چون تئوري چارلز داروین و آدام اسمیت است. داروین معتقد است کهدر میان گونههاي موجودات زنده، فقط گونههایی که بتوانند در رقابت با دیگران بهتر با طبیعت سازش کنند،باقی میمانند و به تولید مثل میپردازند و گونههاي نامناسب نابود میشوند. در نظام سرمایهداري با تکیه به اینتئوري، به مردم القا میکنند که آنهایی که قدرت رقابت بیشتر و سرمایهي بیشتري دارند، توان بقا و رشددارند و آنهایی که در این بازار رقابت ضعیفترند، گونههاي نامناسب تلقی میشوند و خودبهخود از دور خارج
- Page 53 and 54: راه «توسعه» از م
- Page 55 and 56: چهارنولیبرالها درو
- Page 57 and 58: نولیبرالیسم و دموک
- Page 59 and 60: نولیبرالیسم و دموک
- Page 61 and 62: نولیبرالیسم و دموک
- Page 63 and 64: نولیبرالیسم و دموک
- Page 65 and 66: پنجنولیبرالیسم و خ
- Page 67 and 68: نولیبرالیسم و خانو
- Page 69 and 70: نولیبرالیسم و خانو
- Page 71 and 72: نولیبرالیسم و خانو
- Page 73 and 74: ششتحلیل یک گفتگو؛ع
- Page 75 and 76: تعجب وامیدارد که گو
- Page 77 and 78: سا(با فروپاشی نظا
- Page 79 and 80: سه قلوهاي نولیبرال
- Page 81 and 82: سه قلوهاي نولیبرال
- Page 83 and 84: سه قلوهاي نولیبرال
- Page 85 and 86: سه قلوهاي نولیبرال
- Page 87 and 88: سه قلوهاي نولیبرال
- Page 89 and 90: هشتنهادهاي مالی جه
- Page 91 and 92: نهادهاي مالی جهانی
- Page 93 and 94: نهادهاي مالی جهانی
- Page 95 and 96: نهادهاي مالی جهانی
- Page 97 and 98: سرمایهداري و تولید
- Page 99 and 100: سرمایهداري و تولید
- Page 101 and 102: سرمایهداري و تولید
- Page 103: سرمایهداري و تولید
- Page 107 and 108: سرمایهداري و تولید
- Page 109 and 110: يهاسرمایهداري و تو
- Page 111 and 112: دهشوك درمانی در اقت
- Page 113 and 114: شوك درمانی در اقتصا
- Page 115 and 116: شوك درمانی در اقتصا
- Page 117 and 118: شوك درمانی در اقتصا
- Page 119 and 120: شوك درمانی در اقتصا
- Page 121 and 122: یب«یازده. ما .و»
- Page 123 and 124: 119یب« .ام. و»؛ اح
- Page 125 and 126: دوازدهافسانهي بدرو
- Page 127 and 128: افسانهي بدرود با طب
- Page 129 and 130: افسانهي بدرود با طب
- Page 131 and 132: افسانهي بدرود با طب
- Page 133 and 134: یولي؟اریزنتقدیر نا
- Page 135 and 136: يهايهايهايهايهايه
- Page 137 and 138: یمليهايهايارياريه
- Page 139 and 140: يورتقدیر نامشترك م
- Page 141 and 142: يهاتقدیر نامشترك م
- Page 143 and 144: يهايهايهايهايهايه
- Page 145 and 146: ياريهاياريهاچقدر ب
- Page 147 and 148: پانزدهگرجستان؛ لب
- Page 149 and 150: گرجستان؛ لب تشنه بر
- Page 151 and 152: گرجستان؛ لب تشنه بر
- Page 153 and 154: شانزدهنظریهي دولت
سرمایهدار<strong>ي</strong> و تولید رضایت 100میآورد، شیوه<strong>ي</strong> تبلیغات برا<strong>ي</strong> خروج اسرا<strong>ي</strong>ٔیلیها از نوار غزه <strong>در</strong>2005 آگوست 15است. تمام رسانهها<strong>ي</strong>اسرا<strong>ي</strong>ٔیلی و غربی طرح خروج از نوار غزه را به گونها<strong>ي</strong> دلخراش نشان دادند که معتبرترین روزنامه<strong>ي</strong> عبر<strong>ي</strong> آن راتکرار «طرح آسیب ملی«82نامید. با حضور بیمورد ارتش برا<strong>ي</strong> اخراج آنها از نوار غزه عملا به هدف نهاییشانیعنی «بخشیدن کرانه<strong>ي</strong> غربی رود اردن به مردم اسرا<strong>ي</strong>ٔیل» تحکیم بخشیدند، اما با نشان دادن فیلمها<strong>ي</strong> دلخراشاز خروج اسرا<strong>ي</strong>ٔیلیها خمیر ذهن مردم دنیا، به ویژه مردم آمریکا را <strong>در</strong> جهت به انجام رساندن اهدافشان کهسلطه<strong>ي</strong> کامل بر کرانه<strong>ي</strong> غربی رود اردن بود، شکل دادند. <strong>در</strong> حالیکه به راحتی و با پرداخت غرامت میتوانستندبیدخالت ارتش و بیصدا آنها را از نوار غزه بیرون کنند.(7)گاه با استفاده از بلندگوها<strong>ي</strong> رسانها<strong>ي</strong>شان به دستآویزهایی پناه میبرند تا افکار عمومی داخل کشور و جهان را<strong>در</strong> مسیر اهداف شومشان تغییر دهند. <strong>در</strong> آوریل2005کنگره<strong>ي</strong> آمریکا قانونی به نام قانون انرژ<strong>ي</strong> سال به تصویبرساند تا <strong>در</strong> پناه این قانون بتواند به حفر منابع قطب شمال بپردازد. واشینگتن برا<strong>ي</strong> فروش این هدف شوم بهمردم، به دستآویز<strong>ي</strong> چون «کارآفرینی و کاهش وابستگی به منابع نفتی خاور میانه» متوسل شد و از واژه<strong>ي</strong>تخصصی و دیرآشنا<strong>ي</strong> «کارآفرینی» بهجا<strong>ي</strong> واژه<strong>ي</strong> زننده<strong>ي</strong> «منافع» استفاده کرد. اما رسانهها<strong>ي</strong> ذ<strong>ي</strong>نفع از تاثیراتمضر این طرح بر زندگی بومیان منطقه، محیط زیست، نابود<strong>ي</strong> یخچالها، گردش آب گرم اقیانوسها و عوارض<strong>در</strong>ازمدت ناشی از آن حرفی به میان نیاوردند.از سو<strong>ي</strong> دیگر برا<strong>ي</strong> توجیه حمله به کشورهایی چون افغانستان و عراق با دستآویزهایی چون «دفاع پیشاپیش ازخود،» «ترویج دموکراسی،» «مبارزه با تروریسم» و «خلع سلاحها<strong>ي</strong> کشتار جمعی» افکار عمومی را <strong>در</strong> جهتاجرا<strong>ي</strong> برنامهها<strong>ي</strong>شان تغییر دادند و به عراق حمله کردند و به اهداف شومشان رسیدند که یکی از آنها رامیتوان برانداز<strong>ي</strong> محدودیتها<strong>ي</strong> تحمیل شده از سو<strong>ي</strong> برنامه<strong>ي</strong> «غذا <strong>در</strong>برابر نفت» سازمان ملل نام برد. به گزارشروزنامه<strong>ي</strong> تایمز مالی سه چهارم قراردادهایی که بیش از5میلیارد دلار ارزش داشتند، بیهیچ مزایدها<strong>ي</strong> بهشرکتها<strong>ي</strong> نفتی آمریکا از جمله شرکت نفتی هالیبرتون واگذار شد که ریاست این شرکت را دیک چنی معاونر<strong>ي</strong>ٔیس جمهور سابق آمریکا به عهده داشت. با این واگذار<strong>ي</strong>، هالیبرتون به بزرگترین و یگانه <strong>در</strong>یافتکننده<strong>ي</strong>سرمایهها<strong>ي</strong> عراق تبدیل شد.(8)نمونها<strong>ي</strong> دیگر از نقش رسانهها <strong>در</strong> تغییر افکار عمومی، تبلیغات وسیع و و به ظاهر جذابی است که برا<strong>ي</strong> جلبسرمایه و نیرو<strong>ي</strong> کار به «دوبی» صورت میگیرد؛ صحرا<strong>ي</strong> خشک و بیآب و علفی که به یار<strong>ي</strong> سرمایهها<strong>ي</strong> جهانی،امروز بهشت سرمایهدار<strong>ي</strong> تلقی میشود؛ سرزمین افسانها<strong>ي</strong> که هر آنچه بخواهی <strong>در</strong> آن قابل دسترسی است؛جزیرها<strong>ي</strong> که به تمام آروزها<strong>ي</strong> انسان جامه<strong>ي</strong> عمل میپوشاند؛ ساختمانها<strong>ي</strong> مجلل، طبیعتی باورنکردنی، پیستاسکی <strong>در</strong> دلِ کویر، جزیرها<strong>ي</strong> به شکل نقشه<strong>ي</strong> جهان، زمین نتیس بر بام آسمانخراشها، سفر به اعماق <strong>در</strong>یا و