13.07.2015 Views

8 ﻣﺎﺭﺱ، ﺯﻧﺎﻥ ﺑﺪﻭﻥ ﻣﺮﺩﺍﻥ! ﮔﻨﺎﻩ ﻧﻔﺖ ﻭ ﻧﺴﺨﻪ ﻫﺎﻯ ﻧﻮﻟﻴﺒﺮ - مجله مهرگان

8 ﻣﺎﺭﺱ، ﺯﻧﺎﻥ ﺑﺪﻭﻥ ﻣﺮﺩﺍﻥ! ﮔﻨﺎﻩ ﻧﻔﺖ ﻭ ﻧﺴﺨﻪ ﻫﺎﻯ ﻧﻮﻟﻴﺒﺮ - مجله مهرگان

8 ﻣﺎﺭﺱ، ﺯﻧﺎﻥ ﺑﺪﻭﻥ ﻣﺮﺩﺍﻥ! ﮔﻨﺎﻩ ﻧﻔﺖ ﻭ ﻧﺴﺨﻪ ﻫﺎﻯ ﻧﻮﻟﻴﺒﺮ - مجله مهرگان

SHOW MORE
SHOW LESS
  • No tags were found...

Create successful ePaper yourself

Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.

ھانرهبر حزب چپ گراى ‏"جبهه مردمى براى تغييراتدمكراتيك"‏ توسط حاميان اسلام گراى ‏"حزبالنهضه"‏ در تونس كه با واكنش اعتراضى توده هاىمردم مواجه گرديد اين پيام رساتر از هميشه شنيدهشد كه انقلابيون واقعى اجازه تحكيم قدرت رابه دزدان انقلاب نخواهند داد.‏ پيش بينى اين كهدر چه زمانى بالاخره نيروهاى مدرن و سكولاربا سويه هاى دمكراتيك و عدالت اجتماعى برواپس گرايان حاكم در كشورهاى تونس،‏ مصر ياليبى و يمن پيروز مى شوند به لحاظ درك سياسىهرگز امكان پذير نمى باشد اما روندهاى موجوددر ميدان نبرد در چارچوب سير تاريخى تحولاتنشان مى دهد كه دير يا زود اين اتفاق خواهد افتاد.‏از آن جا كه هم اينك حداقل در جنبش اعتراضىتونس و مصر نيروهاى چپ هژمونى مبارزه عليهواپس گرايان را در دست دارند به لحاظ ماهيت ايننيروها و دانش آنان نسبت به دوران گذار اميدوارىزيادى براى پيروزى در مرحله دوم انقلاب وجودخواهد داشت.‏ هجوم مردم سرخورده از حاكميتاسلام گرايان در تونس و مصر در طى چند ماه اخيرو زير ضرب قرار گرفتن دولت هاى حاكم اينواقعيت را نشان مى دهد كه انقلاب ناتمام عربىهنوز پتانسيل نهفته و بزرگى براى رقم زدن مسيرجديد را در خود دارد.‏ موازنه قوا در بطن بدنهسياسى – اجتماعى اين جوامع در كنار مطالباتانباشت شده كه اسلام گرايان قادر به پاسخگويىبه آن نيستند،‏ توازن قوا را در طى ماه هاى آيندهبه نفع جنبش هاى انقلابى تغيير داده و معادلاتپتانسيل نهفته در بطن خيزش هاى عربى وافشاى خط كاذب تحولات در ليبى و سوريه كهدر اولى اسلام گرايان حاكم را به عقب نشينىو در تنگنا قرار گرفتن واداشته است و دردومى نيز اهداف پشت پرده ارتجاع منطقه اىو امپرياليسم كاملاً‏ برملا شده است،‏ در شرايطتوازن نسبى قدرت بين دو جناح درگير موجبتعميق بيشتر مطالبات انقلابى و سرخوردگىافكار عمومى از سمت گيرى كاذب ديگر كهدرهم ريختگى اجتماعى – سياسى و جنگداخلى را به همراه داشته،‏ شده است.‏ اينتوهم گمراه كننده كه خيزش هاى عربى ازهمان ابتدا يك ‏"پروژه"‏ بيرونى براى تغييراتواپس گرايانه و ناشى از يك اشتباه تاريخىبوده است نيز به هيچ عنوان با واقعيات موجودانطباق ندارد و فرو كاستن جنبش هاى عينى بهفرمول هاى تصنعى خواهد بود.‏موجود را به هم خواهد ريخت.‏ در اين جا نقشنيروهاى اپوزيسيون در دامن زدن و تعميق مطالباتاقتصادى تأثير تعيين كننده اى در سير وقايع خواهدداشت.‏ به خصوص اينكه نيروهاى چپ به واسطهشناخت تئورى انقلاب،‏ ماهيت دوران گذار،‏ اتكاىهم زمان به طبقه كارگر،‏ طبقه متوسط شهرى وفرودستان حاشيه نشين قادر خواهند بود با تعميقمطالبات اساسى مردم سوءاستفاده هاى پوپوليستىو كمك هاى خيريه اى رياكارانه احزاب اسلام گرارا خنثى كنند،‏ تغيير در معادلات كنونى چشم اندازمثبت ترى را نشان مى دهد.‏ از آن جا كه تونس ومصر بيشتر به اقتصاد مبتنى بر صنعت توريسموابسته هستند و از رانت هاى بزرگ نفتى بى بهرهمى باشند،‏ زمينه براى قدرت مانور آنان در ادامهاقتصاد خيريه اى بيش از پيش تنگ تر شده و هرچه زمان بگذرد اعتراضات توده اى و خشم طبقاتپايين دست جامعه سرريزتر خواهد شد.‏ نكته مثبتديگرى كه در تحولات تونس و مصر مشاهدهمى شود اين كه مسير حركت جنبش اعتراضى بهنوعى منطبق با تحولات انقلاب ها كلاسيك رقمخورده است و همين موضوع به اضافه حمايتغرب از حاكمان اسلام گرا قدرت تأثيرگذارىجريانات ليبرال و مماشت جو را براى معاملاتبا قدرت هاى حاكم به شدت كاهش مى دهد.‏ باتوجه به تمامى فاكت هاى موجود مى توان به آيندهجنبش هاى اعتراضى عربى به خصوص در تونسو مصر اميدوار بود و تصوير كنونى را نتيجه نهايىتحولات در اين جوامع به حساب نياورد.‏سير طبيعى مطالبات دمكراتيك و عدالت اجتماعىدقيقاً‏ همان هدفى نبود كه نظام هاى مسلط منطقه اىو هژمون هاى ليبرال دمكراسى غربى انتظار داشتند.‏به همين دليل كه هر دو فاز دمكراتيك و عدالتمحور قيام موسوم به ‏"بهار عربى"‏ تأمين كنندهاهداف ذاتى چينش محافظه كار ژئوپلتيك منطقه اىو نظام مسلط امپرياليسم بين المللى نبودپيش بينى اين كه در چه زمانى بالاخره نيروهاىمدرن و سكولار با سويه هاى دمكراتيك و عدالتاجتماعى بر واپس گرايان حاكم در كشورهاىتونس،‏ مصر يا ليبى و يمن پيروز مى شوندامكان پذير نمى باشد.‏از آن جا كه هم اينك حداقل در جنبش اعتراضىتونس و مصر نيروهاى چپ هژمونى مبارزه عليهواپس گرايان را در دست دارند به لحاظ ماهيت ايننيروها و دانش آنان نسبت به دوران گذار اميدوارىزيادى براى پيروزى در مرحله دوم انقلاب وجودخواهد داشت.‏انتقال مسئوليت از جنبش درونى به نيروى دخالتگر بيرونى و تبديل ‏"پروسه"‏ به ‏"پروژه"‏ موجبگرديد تا در ليبى با حمله نظامى غرب و ارتجاعمنطقه اى ‏"معمر قذافى"‏ سرنگون شود و در سوريهنيز جنگ داخلى با تسلط گروه هاى بنيادگراىمذهبى به خصوص ‏"جبهه النصره"‏ وابسته بهالقاعده مغرب جايگزين خيزش انقلابى شود69شماره چهاردهم اسفند ماه 91

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!