8 ﻣﺎﺭﺱ، ﺯﻧﺎﻥ ﺑﺪﻭﻥ ﻣﺮﺩﺍﻥ! ﮔﻨﺎﻩ ﻧﻔﺖ ﻭ ﻧﺴﺨﻪ ﻫﺎﻯ ﻧﻮﻟﻴﺒﺮ - مجله مهرگان
8 ﻣﺎﺭﺱ، ﺯﻧﺎﻥ ﺑﺪﻭﻥ ﻣﺮﺩﺍﻥ! ﮔﻨﺎﻩ ﻧﻔﺖ ﻭ ﻧﺴﺨﻪ ﻫﺎﻯ ﻧﻮﻟﻴﺒﺮ - مجله مهرگان 8 ﻣﺎﺭﺱ، ﺯﻧﺎﻥ ﺑﺪﻭﻥ ﻣﺮﺩﺍﻥ! ﮔﻨﺎﻩ ﻧﻔﺖ ﻭ ﻧﺴﺨﻪ ﻫﺎﻯ ﻧﻮﻟﻴﺒﺮ - مجله مهرگان
از آن ها غير ضرورى و تشريفاتى است.»1رييس انجمن تحقيقات راينولوژى ايران در آذرماه1391 در همايشى اعلام كرد كه: «بر اساس تحقيقمشتركى كه با همكارى دانشگاه جان هاپكينزآمريكا انجام داديم ميزان جراحى هاى پلاستيكبينى در ايران به نسبت جمعيت، هفت برابر و تعدادجراحى هاى زيبايى صورت، دو برابر آمريكاستكه اين آمارى نگران كننده و تأمل برانگيز است.البته آمارى از عوارض جسمى، روانى، اقتصادى واجتماعى ناشى از اين عمل ها در دست نيست.»2بنا به آمار ASAPS در سال 2011 آمريكايى ها 10ميليارد دلار خرج زيبايى كرده اند كه از اين مبلغ3/3 ميليارد دلار خرج جراحى هاى پوست شده. بهگفته ى همين مركز آمار از سال 1997 تا سال 2011هزينه هايى كه براى تزريق بوتاكس يا كشيدن پوستيا ليزر شده بيش از 360 درصد افزايش يافته است.در سال 2011 در آمريكا، 4 ميليون و 33 هزار نفربراى زيبايى بوتاكس تزريق كرده اند و 1 ميليون و453 هزار نفر براى برداشتن موهاى زائد از ليزراستفاده كرده اند.3ايجاد احساس ناامنى عوارض نگران كننده وهشداردهنده ديگرى نيز به همراه دارد. مطالعه هاىبسيارى نشان داده كه ارتباطى جدى ميان ديد منفىدختران جوان نسبت به تصوير ظاهريشان و مبادرتبه خودكشى4 يا افسردگى5 وجود دارد. گذشته ازاين، شمار بزرگى از دختران براى لاغر شدن ازداروهاى لاغرى زيان بخش استفاده مى كنند يا ازخوردن غذا خوددارى مى كنند و بدتر از آن پساز هر بار خوردنِ غذا با تحريك گلويشان، غذاىمصرف شده را بالا مى آورند. عوارض ناشى ازاين ها غيرقابل محاسبه است و همه ى اين ها نتيجه ىبمباران تبليغاتى رسانه ها از زيبايى ايده آلِ غيرواقعىا ست.از سوى ديگر، مرزهاى توليد نيز سياسى شده اند وتمام زنانى كه براى خانواده، بچه ها يا مردم محلكار مى كنند، در دسته بندى نظام سرمايه دارى مولد بهحساب نمى آيند و از نظر اقتصادى نا فعال شمردهمى شوند، مثل زنان آمريكاى جنوبى. وقتى اقتصادبه بازار محدود مى شود، كسانى كه از نظر اقتصادىتا اندازه اى خودكفا هستند، مثل زنانى كه در خانهلباس اعضاى خانواده را مى دوزند يا مى بافند يا بهجاى خريد خوراكى هاى آماده مدتى از وقتشان رامى گذارند و از مواد اوليه غذايى خوراك خانوادهرا آماده مى كنند و يا در باغچه ى كوچك خانه شانسبزى مى كارند، گرچه از نظر اقتصادى از بارخانواده كم مى كنند از نظر بازار، توليدگر به شمارنمى آيند و از اين روى احساس بيهودگى مى كنند.به واقع بى ارزش نشان دادن يا ناديده گرفتن كاراين زنان كه براى حفظ محيط زيست و بقاى انسانمى كوشند و ترويج حس بيهوده بودن در ميان آن هانيز از پيامدهاى ديدگاه پدرسالارى نظام سرمايه دارىا ست.اقتصاد كالا محور فرهنگ را نيز كالا محور مى سازد.در اين سيستم اقتصادى «قيمت» تعيين كننده استنه «ارزش». به عبارت ديگر همه چيز قيمت داردنه ارزش. در اين سيستم ارزش زن با زيبايى كاذباو تعيين مى شود يا او بر اساس ميزان توليد ومصرف اش ارزش گذارى مى شود. در اين سيستمزنانى كه وارد چرخه ى توليد سرمايه دارى مى شونداحساس مفيد بودن مى كنند و چون صاحب درآمدمى شوند توان خريدشان بيش تر مى شود و نه تنهاعضوى از ارتش توليدكننده ى نظام سرمايه دارىمى شوند بلكه به ارتش مصرف كننده ى محصولاتتوليدى اين نظام نيز مى پيوندند و در نتيجه داراى«ارزش» مى شوند.چندى پيش در وب سايت سى ان ان زير عنوانمقاله ى «زنان: نجات دهنده هاى اقتصاد دنيا؟» نوشتهشده بود كه «بزرگ ترين قدرت اقتصادى دنيا چين وهند نيستند، بلكه زنان اند. بنا به تخمين بانك جهانىانتظار مى رود كه قدرت اقتصادى زنانِ جهان تا سال2014 به 18 ميليارد دلار برسد كه اين عدد بيش ازدو برابر درآمد خالص سرانه ى مجموع دو كشورچين و هند است.»6همين عبارت نشان مى دهد كه اين نظام تا چه اندازهو با چه دقتى به قدرت پول درآوردن زنان و خرجكردن آن ها توجه دارد. به واقع اقتصاددان ها، طراحانپوشاك، طراحان وسايل خانه و لوازم آرايشى وبسيارى از چيزهاى ديگر و بازارياب ها، همه وهمه توجه شان به زنان و شكل دادن به سليقه وخواسته هاى آن ها است و معتقدند كه اين زنان اندكه مصرف كننده هاى واقعى اند و مى توانند در ايندوره هاى تاريخىِ بحران به رشد سرمايه دارىتداوم بخشند. ،The Femmeden گروهى از زنانپژوهشگرى كه درباره ى نقش زن در طراحى كالاهامطالعه مى كنند، در پژوهشى روى اين كه «چراجنس زن (براى دوام سرمايه دارى) اين همه اهميتدارد؟» به اين نتيجه مى رسند كه «تكامل مستمر زنانبا قدرت روزافزون خريد آن ها فرصت بى مانندىبراى صنعت مصرف كالاها فراهم آورده است.»به عقيده ى آن ها زنان آمريكا كه روزى «بى قدرت»بودند امروز «صاحب قدرت» اند، زيرا هشتاد درصداز كالاها را آن ها مى خرند يا در تصميم گيرى براىخريدشان دخالت دارند.7says. Let’s see what your boss (بگذار ببينيمرئيس ات (زنت) چه مى گويد.) جمله اى ا ست كهفروشنده ها همواره هنگام انتخاب كالاها به مردانمى گويند، و متأسفانه زنان هم اين را امتيازى براىخود مى دانند و متوجه پيامدها و فشارهاى ناشى ازآن نيستند.اين توجه ويژه به قدرت خريد زنان از زمانىآغاز شد كه استقلال كار و درآمد زن به فرهنگمصرف گرايى جامعه پيوند خورد. يعنى زنان صاحبدرآمد شدند و توان خريدشان بالا رفت. طراحانتوليد و اقتصاددان ها از اين قدرت بهره جستند و بهسليقه ى زنان شكل بخشيدند و سپس كالاها را بابميل آن ها طراحى كردند. بدين گونه توجه آن ها رابه خريد بيش تر و كار بيش تر جلب نمودند. امروزهده ها برنامه ى تلويزيونى مثل MTV’s The Hills andThe City يا Bravo’s Real Housewives زندگىزنان ثروتمند و ستاره هاى سرشناس را به گونه هاىمختلف به نمايش مى گذارند و توجه ميليون هاتماشاگر را به خود جلب مى كنند. ثروت و قدرتِمصرف كردن به طور روزمره تحسين مى شود وتماشاگران را به روياى آمريكايى فرو مى برد، رويايىكه ديگر به شيوه ى زندگى آمريكايى تعبير مى شود.ناگفته آشكار است كه امروز به دليل بالا رفتن نرخبيكارى و كم شدن توان طبقه ى متوسط جامعه براىخريد، فشار روانى مضاعف بر زنان وارد مى آيد.منابع:1. http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=2331632. http://www.shafaf.ir/fa/news/154455/3. http://iapam.com/statistics-confirm-increaseddemand-for-botox-correlates-to-increase-inbotox-training.html4. http://www.sciencedaily.com/releases/2006/06/060606224541.htm5.http://www.goodtherapy.org/blog/teen-suicideattempts/.6http://edition.cnn.com/2009/WORLD/asiapcf/10/25/intl.women.global.economy/.7http://www.femmeden.com/thinking/story.php?id=26به واقع اقتصاددان ها، طراحان پوشاك،طراحان وسايل خانه و لوازم آرايشى و بسيارىاز چيزهاى ديگر و بازارياب ها، همه و همهتوجه شان به زنان و شكل دادن به سليقهو خواسته هاى آن ها است و معتقدند كه اينزنان اند كه مصرف كننده هاى واقعى اند ومى توانند در اين دوره هاى تاريخىِ بحران بهرشد سرمايه دارى تداوم بخشند.ماهنامه اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و هنري58
وده وهزن، به مثابه «ديگرى»نوشته زهره روحىدر بين تبعيض هاى رايج، تبعيض جنسيتى سابقه ىتاريخى بيشترى دارد. و شايد به همين دليل استكه عموم نگرش هاى ارتجاعى (با هر نام و نشانىكه دارند) آگاه يا ناآگاه، تلاش كرده اند اين تبعيضرا امرى طبيعى و يا الهى قلمداد كنند؛ به طورىكه طى قرنها، اين باور ضد بشرى چنان در تار وپود فرهنگهاى مختلف رسوخ كرده است كه بهسادگى نمى توان آنرا زدود؛ حتا در هزاره ى سوم،با وجود اعتراض هاى افشاءگرانه ى قرن گذشته،هنوز نگرش هاى مردسالار (كم و زياد) سلطه ىفرهنگى عميقى در جوامع مختلف دارند. در همينجا لازم است اين نكته را تذكر دهيم كه معمولاًتصور شايع از نگرش «مردسالار»، تا حد زيادىمشكل دار است. زيرا غالباً اينگونه تصور مى شودكه اين نگرش فقط خاص مردان است؛ غافل ازآنكه بسيارى از زنان نيز نگاهى مرد سالار به خودو ديگر زنان دارند. به بيانى صريحتر، عميقا تحتتأثير فرهنگ مسلط بر جامعه هستند.بارى، متن حاضر به مسئله ى تبعيض جنسيتى ونگرش مردسالار اختصاص دارد. يعنى با نشاندادن موقعيت اجتماعى نازل زنان، تحت ستمبودگىِ مضاعف آنها را (نسبت به مردان) درجوامع امروزى نشان خواهيم داد. چرا كه معتقديمدر تمامى جوامع سلسله مراتبى و يا طبقاتى (با هرنام و نشانى كه دارند)، حتا اگر زنى (اعم از قديسو يا هنرمند و نويسنده) از جايگاهى رفيع در قلمروفرهنگى يا اجتماعى برخوردار شود، موقعيت وىهرگز به معناى برابرى حقوق اجتماعى و سياسىزنان با مردان در آن جامعه نيست. حتا شايد جالبباشد بدانيم در خصوص جوامع قديمىِ به اصطلاح«زن سالار»، مطابق تحقيقات تاريخى سيمون دوبوار، مسئله ى برترى زنان نسبت به مردان در آنجوامع، افسانه اى بيش نبوده است. چنانچه وى دراين باره مى گويد: "در حقيقت اين عصر طلايى زنچيزى جز افسانه نيست. ... اجتماع، هميشه مذكربوده؛ قدرت سياسى، پيوسته در كف مردان بودهاست...(دوبوار، ،1388 صص .(124 ،123به بيانى اينكه فى المثل حتا در عصر مدرن خانمبى نظير بوتو به مقام نخست وزيرى پاكستان راهمى يابد، دليلى بر به رسميت شناخته شدن حقوقزنان پاكستانى اعم از روستايى و شهرنشين نيست.اين مسئله برمى گردد به اين واقعيت كه در بسيارىاز كشورهاى در حال رشد مسلمان در همه احوالساختار فرهنگى مشاغل در عصر حاضرهمچنان تحت نفوذ نظام سرمايه دارى است.ايدئولوژى رسمى هر چه مى خواهد باشد،(دينى يا غير دينى) اين ذات تبعيض آميزو مصرفى بورژوازى است كه بر درك ازمسأله نابرابرى حقوق زنان و مردان حاكماست. به همين دليل علارغم برخى تجاربمتفاوت نابرابرى هاى برخاسته از فرهنگمحلى، عموم زنانِ جهان اعم از غربى يا غيرغربى تحت ستم فرهنگ سرمايه دارى به سرمى برند.59شماره چهاردهم اسفند ماه 91
- Page 7 and 8: ن ماهفهرست منابع:A
- Page 9 and 10: ن ماهايران جامه عمل
- Page 11 and 12: ن ماهمى كند. اما ن
- Page 13 and 14: ن ماهفئودال ها تاث
- Page 15 and 16: ن ماهمورد تاييد آم
- Page 17 and 18: ن ماههمايشى در تبري
- Page 19 and 20: ن ماهنظام فئودالى
- Page 21 and 22: ن ماهبزرگ فولاد در
- Page 23 and 24: ن ماهبراى هر دلار د
- Page 25 and 26: ن ماهاستعمار و امپر
- Page 27 and 28: ن ماه13- همشهرى اول خ
- Page 29 and 30: ث یكار تلاشى است در
- Page 31 and 32: ث یتحتِ سرمايه دا
- Page 33 and 34: ث یبه نامِ مركزيت
- Page 35 and 36: ث ی----گفتم به نظر من
- Page 37 and 38: ث ی---يك اتوبان به چن
- Page 39 and 40: ث ی---براى توسعه سرم
- Page 41 and 42: ياد روز 8 مارس روز ج
- Page 43 and 44: 1. چه كسانى از زنان ا
- Page 45 and 46: ث یخروج زن از انزوا
- Page 47 and 48: وده وهيك پارچه و لا
- Page 49 and 50: وده وهبرنامه هاي يو
- Page 51 and 52: وده وهدر مقام جمع ب
- Page 53 and 54: وده وهكم و بيش متفا
- Page 55 and 56: وده وهزنان فقط مالك
- Page 57: بحران سرمايه دارى؛
- Page 61 and 62: وده وهساختار رسمى ا
- Page 63 and 64: بررسي دو شاخص نابرا
- Page 65 and 66: وده وهمي دهد اما در
- Page 67 and 68: نبرد انقلاب و ضدانق
- Page 69 and 70: ھانرهبر حزب چپ گراى
- Page 71 and 72: ھانامكان به مهاجرت
- Page 73 and 74: ھانمي كند. در سال 2
- Page 75 and 76: ط ز تگرمايش زمين،
- Page 77 and 78: فريدون رهنماآوانگ
- Page 79: بازسازى مى كند و پي
وده وهزن، به مثابه «ديگرى»نوشته زهره روحىدر بين تبعيض هاى رايج، تبعيض جنسيتى سابقه ىتاريخى بيشترى دارد. و شايد به همين دليل استكه عموم نگرش هاى ارتجاعى (با هر نام و نشانىكه دارند) آگاه يا ناآگاه، تلاش كرده اند اين تبعيضرا امرى طبيعى و يا الهى قلمداد كنند؛ به طورىكه طى قرنها، اين باور ضد بشرى چنان در تار وپود فرهنگهاى مختلف رسوخ كرده است كه بهسادگى نمى توان آنرا زدود؛ حتا در هزاره ى سوم،با وجود اعتراض هاى افشاءگرانه ى قرن گذشته،هنوز نگرش هاى مردسالار (كم و زياد) سلطه ىفرهنگى عميقى در جوامع مختلف دارند. در همينجا لازم است اين نكته را تذكر دهيم كه معمولاًتصور شايع از نگرش «مردسالار»، تا حد زيادىمشكل دار است. زيرا غالباً اينگونه تصور مى شودكه اين نگرش فقط خاص مردان است؛ غافل ازآنكه بسيارى از زنان نيز نگاهى مرد سالار به خودو ديگر زنان دارند. به بيانى صريحتر، عميقا تحتتأثير فرهنگ مسلط بر جامعه هستند.بارى، متن حاضر به مسئله ى تبعيض جنسيتى ونگرش مردسالار اختصاص دارد. يعنى با نشاندادن موقعيت اجتماعى نازل زنان، تحت ستمبودگىِ مضاعف آنها را (نسبت به مردان) درجوامع امروزى نشان خواهيم داد. چرا كه معتقديمدر تمامى جوامع سلسله مراتبى و يا طبقاتى (با هرنام و نشانى كه دارند)، حتا اگر زنى (اعم از قديسو يا هنرمند و نويسنده) از جايگاهى رفيع در قلمروفرهنگى يا اجتماعى برخوردار شود، موقعيت وىهرگز به معناى برابرى حقوق اجتماعى و سياسىزنان با مردان در آن جامعه نيست. حتا شايد جالبباشد بدانيم در خصوص جوامع قديمىِ به اصطلاح«زن سالار»، مطابق تحقيقات تاريخى سيمون دوبوار، مسئله ى برترى زنان نسبت به مردان در آنجوامع، افسانه اى بيش نبوده است. چنانچه وى دراين باره مى گويد: "در حقيقت اين عصر طلايى زنچيزى جز افسانه نيست. ... اجتماع، هميشه مذكربوده؛ قدرت سياسى، پيوسته در كف مردان بودهاست...(دوبوار، ،1388 صص .(124 ،123به بيانى اينكه فى المثل حتا در عصر مدرن خانمبى نظير بوتو به مقام نخست وزيرى پاكستان راهمى يابد، دليلى بر به رسميت شناخته شدن حقوقزنان پاكستانى اعم از روستايى و شهرنشين نيست.اين مسئله برمى گردد به اين واقعيت كه در بسيارىاز كشورهاى در حال رشد مسلمان در همه احوالساختار فرهنگى مشاغل در عصر حاضرهمچنان تحت نفوذ نظام سرمايه دارى است.ايدئولوژى رسمى هر چه مى خواهد باشد،(دينى يا غير دينى) اين ذات تبعيض آميزو مصرفى بورژوازى است كه بر درك ازمسأله نابرابرى حقوق زنان و مردان حاكماست. به همين دليل علارغم برخى تجاربمتفاوت نابرابرى هاى برخاسته از فرهنگمحلى، عموم زنانِ جهان اعم از غربى يا غيرغربى تحت ستم فرهنگ سرمايه دارى به سرمى برند.59شماره چهاردهم اسفند ماه 91