8 ﻣﺎﺭﺱ، ﺯﻧﺎﻥ ﺑﺪﻭﻥ ﻣﺮﺩﺍﻥ! ﮔﻨﺎﻩ ﻧﻔﺖ ﻭ ﻧﺴﺨﻪ ﻫﺎﻯ ﻧﻮﻟﻴﺒﺮ - مجله مهرگان

8 ﻣﺎﺭﺱ، ﺯﻧﺎﻥ ﺑﺪﻭﻥ ﻣﺮﺩﺍﻥ! ﮔﻨﺎﻩ ﻧﻔﺖ ﻭ ﻧﺴﺨﻪ ﻫﺎﻯ ﻧﻮﻟﻴﺒﺮ - مجله مهرگان 8 ﻣﺎﺭﺱ، ﺯﻧﺎﻥ ﺑﺪﻭﻥ ﻣﺮﺩﺍﻥ! ﮔﻨﺎﻩ ﻧﻔﺖ ﻭ ﻧﺴﺨﻪ ﻫﺎﻯ ﻧﻮﻟﻴﺒﺮ - مجله مهرگان

13.07.2015 Views

كار خانگى،‏ اجتماعى شدن كارِ‏ خانگى و ايجاد ارزش افزودهفرشته دلاوردر سپيده دم گذار از دوران گردآورى آذوقه وشكار به دامدارى و كشاورزى محدود و پديدارشدن تقسيم كار اجتماعى كشاورزان و شكارچيانتقسيم كار جنسيتى و به همراه آن تسلط جنسيتىمرد بر زن نيز پديد آمد.‏ اين تقسيم كار ميان زنو مرد كه بنا به جنسيت و فيزويولوژى زن تحتسلطه و مسخر مرد بود زن را به تعيت مرد در كارو خانواده در آورد.‏ تعيير و تحول خانواده از آندوران و سپس در دوره فئوداليزم تا كنون موضوعبحث ما نيست.‏ زيرا مثلا تا چند سال پيش در ايرانهنوز اقتصاد معيشتى در بسيارى از نقاط جريانداشت.‏ زنان در روستا در بسيارى از كارهاىتوليدى شركت فعال داشتند و كالاهاى توليدىرا چه راسا – مثلا در شمال – يا توسط مردانبه بازار براى مبادله مى فرستادند.‏ در شهر ها نيززنان در قالى بافى و مقدمات آن از جمله پشمريسى،‏ رنگرزى و غيره و بافتن پارچه و شال وتهيه ترشى و سركه و مربا براى فروش و مبادلهشركت فعال داشتند.‏ اما تقسيم كار افراطى به كارِ‏صنعتى بيرون از خانه و كارِ‏ خانه دارى در درونسيستم توليد سرمايه دارانه شكل يافت.‏ در اينتقسيم كار مردها همان گونه كه در اجتماع موقعيتبرتر و دست بالا را داشتند شغل هاى ارزشمندو موقعيت هاى شغلى مناسب را به انحصار خوددرآوردند.‏ زنان نيز به شكل نامناسبى به كارهاىنيمه وقت و كم ارزش و كارهاى خانگى روىآوردند تا خللى در وابستگى تام و تمام زنان بهمردان به وجود نيايد.‏ اما در جامعه اى كه بر پايهكارِ‏ مزدى و ايجاد ارزش افزوده قرار گرفته است،‏و عمده يا همه درآمد خانواده از كار مزدى دربيرون خانه تامين مى شود زن بيش از پيش براىپيشبرد جزييات خانواده به مرد و درآمد مرد وابستهمى شود.‏ مرد به لحاظ كارى كه در بيرون از خانهانجام مى دهد صاحب تجريه و موقعيت اجتماعىبرترى نسبت به زنى – كه گيريم در آغاز ازدواج ازموقعيت يكسانى بهره مى بردند-‏ مى شود.‏ و همينموضوع باعث تشديد مناسبات سلطه گرانه مرد برزن چه به لحاظ فردى و چه به لحاظ اجتماعىو از طريق نهاد خانواده مى گردد.‏ در اثر ستممضاعفى كه بر زنان در جامعه سرمايه دارى رواداشته مى شود برخى كنشگران حقوق زن با ايناعتقاد كه مبارزه آن ها بر نفى دوگانگى ميان امرعمومى و امر خصوصى بنا گرديده است و از آنجايى كه روال جامعه سرمايه دارى بر مبناى ايجادارزش افزوده و مزد برى قرار گرفته است خواهانپرداخت دستمزد به زنان بابت كارى كه در خانهانجام مى دهند شدند.‏ بر اين راهكار خرده هاىفراوانى از سوى كنشگران حقوق زن گرفته شده1است كه مهم ترين شان اين ها هستند:‏1. كارِ‏ خانگى يك مقوله چند وجهى بسيار پيچيدهاست كه تنها يكى از آن ها پرداخت دستمزد است.‏2. باعث تقسيم كار جنسى و تضمين فرمانبردارىزن از مرد در خانه و جامعه مى گردد.‏3. خانه به عرصه خصوصى تبديل شده و زنان ازدخالت در تصميم گيرى هاى كلان جامعه حذفمى شوند.‏4. از آن جا كه تقسيم جنسيتى كار نه انتخابآگاهانه زنان بلكه تحميل مناسبات و سيستماقتصادى-‏ اجتماعى است،‏ باعث از خود بيگانگىدر زنان مى شود.‏5. تسرى اين تقسيم جنسيتى كار به جامعه باعثمحدود كردن مشاغل،‏ تحصيل و دستمزد نابرابرزنان در كارهاى صنعتى به بهانه ى عدم مهارت زنبه عنوان نيروى كار دست دوم مى شود.‏ به عبارتىتقسيم جنسيتى كار در قلمرو توليد اجتماعى بازتوليد مى شود.‏6. تعميم يافتن توليد كالايى باعث تبديل حوزهخانواده به حوزه اى منزوى و عقب افتاده مى گردد7. كار خصوصى زنان در خانه باعث اتميزه شدنتوان سياسى و اجتماعى زنان مى شود.‏8. باعث رواج ايدئولوژى هاى واپسگرا در اثرخصوصى شدن عرصه زنان شده و به اين وسيلهنقشى اساسى تر در ترويج و جاودانه كردنايدئولوژى سرمايه دارى در خانواده و جامعه مىشود.‏9. به واسطه كار خانگى كار مزدورى مى تواند بهتراز گذشته به حياتش ادامه دهد.‏10. باعث كناره گيرى زنان از اشتغال در حوزهتوليد اجتماعى و محروميت خود به خودى حياتفعال در عرصه اجتماعى مى گردد.‏11. در صورت پذيرش پرداخت دستمزد به زنانخانه دار از سوى دولت سرمايه دارى باعث كاهشسطح دستمزد كارگران مى شود.‏و همچنين پرسش هاى زير:‏ماهنامه اقتصادي،‏ اجتماعي،‏ فرهنگي و هنري42

1. چه كسانى از زنان از اين دستمزد بهره مندخواهند شد؟ آيا فقط دستمزد به زنان طبقه كارگرتعلق خواهد گرفت يا به زنان طبقه بورژوا نيز تعلقخواهد گرفت!‏2. كدام يك از فعاليت هاى خانگى شامل دستمزدخواهد شد؟ آيا به دوران باردارى و زايمان نيزدستمزد تعلق خواهد گرفت!‏3. دستمزد براى روزى چند ساعت كار و چند روزهفته پرداخت خواهد شد؟4. از آن جا كه پرداخت كننده دستمزد دولت بهنيابت از طبقه حاكم است آيا پرداخت دستمزدباعث تحكيم و گسترش سلطه طبقه حاكم نخواهدشد؟گرچه همه پرسش هاى بالا درست و به جا هستنداما واقعيت امر چيز ديگرى است كه نشان مى دهدپايه هاى اين تئورى بر آب است.‏ يعنى خرده گيرى هابالا مانند نقش بر ايوانى است كه از پاى بستويران است.‏ و گرچه در ظاهر امر پيشنهادى براىاحقاق حقوق زنان خانه دار است اما آن چه در كنهماجرا مى گذرد فرو كاستن عمدى مبارزه طبقاتىزنان و مردان كارگر از نابودى سيستم اجتماعىسرمايه دارى و كوچه غلط دادن به مبارزان براىحقوق واقعى زنان است.‏ اگر چه دولت سرمايهدارى هرگز به زير بار چنين هزينه هاى نخواهدرفت اما اين كژراهه در نهايت در درون سيستم ودر چارچوب مناسبات سرمايه دارانه قرار داشته وباعث تقويت نهاد خانواده به عنوان يك عنصر ونهاد مقدس سيستم سرمايه دارى به شمار مى آيد.‏دستمزد به كارِ‏ خانه دارى در چارچوب نگرشاكونوميستى به مسئله زنان در نهايت امر ادامه واستمرار سيستم مزدورى و غسل دادن آن در آبكُر حقوق زن است و تقسيم كار جنسيتى را دربطن جامعه سرمايه سالارى پايدار مى كند.‏اما از نظر ما موضوع اصلى اين است كه بدانيم كهاساسا كارِ‏ خانه دارى كارِ‏ مولد است!‏ و ديگر اين كهبه كارِ‏ خانگى بايستى دستمزد تعلق بگيرد!‏از همان ابتداى بررسى كارِ‏ خانه دارى مجموعه اىاز چندين كار است كه همگن و از ديد توليدىيكسان نيستند.‏ پخت و پز و نظافت با آموزش وتعليم كودك و باردارى و زايمان را نمى توان دريك گن قرار داد.‏ يا آماده شدن براى رفتن خانوادهبه مسافرت يا تفريح و كمك به مرد يا فرزندخانواده براى انجام كارهاى اجتماعى داوطلبانه كهنياز به كمك زن دارد را در بهترين حالت ممكناست بتوانيم در زمره كارهاى خدماتى قرار دهيمكه به صورت فردى انجام مى شود و هيچ گونهارزش افزونه و ارزش مبادله ايجاد نمى كند.‏ ولىاگر مسامحتاً‏ ما همه كارهايى را كه در خانه انجاممى شود در يك گن قرار دهيم در مى يابيم كهكارهاى خانه دارى در زمره كارهاى غير مولد قرارمى گيرد كه توسط طبقه فرعى انجام مى شود.‏ زيراكارِ‏ خانگى در برخى موارد مانند پخت و پز ادامهيك كار توليدى است كه به صورت فردى انجامشده و خصلت كالايى خود را از دست داده استزيرا يك:‏ ارزش مبادله ندارد و تنها ارزش مصرفدارد زيرا محصول به دست آمده توسط افرادخانواده مورد استفاده قرار مى گيرد.‏ دو:‏ ارزشافزوده توليد نمى كند.‏ماركس جامعه سرمايه دارى را به دو طبقه اصلىسرمايه دار كه صاحب ابزار توليد است و كارگركه براى ادامه حيات نياز به فروش نيروى كارشرا دارد بخش بندى مى كند.‏ بقيه افراد يا شغل ها دراين سيستم در طبقه هاى فرعى قرار مى گيرند كه بهكارهاى غير مولد اشتغال دارند گرچه اين ها ارزشافزوده نيز ايجاد كنند.‏ بر پايه نظريه ماركس كار غيرمولد كارى است كه ارزش افزونه ايجاد نمى كند ودستمزد آن نيز از ارزش افزوده اى پرداخت مى شودكه سرمايه دار از كارگر مولد به دست آورده است.‏يعنى مزدى كه به كارگر غير مولد پرداخت مى شوداز دستمزد كارگر كسر شده است.‏ يك معلم كهاز دستگاه دولت مزد دريافت مى كند در واقعبخشى از مزد كار گر را دريافت مى كند كه توسطسرمايه دار به صورت ماليات به دولت پرداختشده و دولت سرمايه دارى مقدارى از آن را بهمعلم و يا كاركنان بخش خدمات دولتى پرداختمى كند.‏ طبق اين نظريه سرمايه دار بخشى از مزدپرداخت نشده كارگر را به خدمات دولت سرمايهدارى اختصاص مى دهد.‏ بر همين سياق مى تواناستدلال كرد كه مزدى كه به كارگر در برابر كارمشخص به وى پرداخت مى شود شامل هزينه هاىعائله مندى نيز مى گردد.‏ زيرا از نظرگاه ماركسمزدى كه سرمايه دار به كارگر مى پردازد براى باز43شماره چهاردهم اسفند ماه 91

1. چه كسانى از زنان از اين دستمزد بهره مندخواهند شد؟ آيا فقط دستمزد به زنان طبقه كارگرتعلق خواهد گرفت يا به زنان طبقه بورژوا نيز تعلقخواهد گرفت!‏2. كدام يك از فعاليت هاى خانگى شامل دستمزدخواهد شد؟ آيا به دوران باردارى و زايمان نيزدستمزد تعلق خواهد گرفت!‏3. دستمزد براى روزى چند ساعت كار و چند روزهفته پرداخت خواهد شد؟4. از آن جا كه پرداخت كننده دستمزد دولت بهنيابت از طبقه حاكم است آيا پرداخت دستمزدباعث تحكيم و گسترش سلطه طبقه حاكم نخواهدشد؟گرچه همه پرسش هاى بالا درست و به جا هستنداما واقعيت امر چيز ديگرى است كه نشان مى دهدپايه هاى اين تئورى بر آب است.‏ يعنى خرده گيرى هابالا مانند نقش بر ايوانى است كه از پاى بستويران است.‏ و گرچه در ظاهر امر پيشنهادى براىاحقاق حقوق زنان خانه دار است اما آن چه در كنهماجرا مى گذرد فرو كاستن عمدى مبارزه طبقاتىزنان و مردان كارگر از نابودى سيستم اجتماعىسرمايه دارى و كوچه غلط دادن به مبارزان براىحقوق واقعى زنان است.‏ اگر چه دولت سرمايهدارى هرگز به زير بار چنين هزينه هاى نخواهدرفت اما اين كژراهه در نهايت در درون سيستم ودر چارچوب مناسبات سرمايه دارانه قرار داشته وباعث تقويت نهاد خانواده به عنوان يك عنصر ونهاد مقدس سيستم سرمايه دارى به شمار مى آيد.‏دستمزد به كارِ‏ خانه دارى در چارچوب نگرشاكونوميستى به مسئله زنان در نهايت امر ادامه واستمرار سيستم مزدورى و غسل دادن آن در آبكُر حقوق زن است و تقسيم كار جنسيتى را دربطن جامعه سرمايه سالارى پايدار مى كند.‏اما از نظر ما موضوع اصلى اين است كه بدانيم كهاساسا كارِ‏ خانه دارى كارِ‏ مولد است!‏ و ديگر اين كهبه كارِ‏ خانگى بايستى دستمزد تعلق بگيرد!‏از همان ابتداى بررسى كارِ‏ خانه دارى مجموعه اىاز چندين كار است كه همگن و از ديد توليدىيكسان نيستند.‏ پخت و پز و نظافت با آموزش وتعليم كودك و باردارى و زايمان را نمى توان دريك گن قرار داد.‏ يا آماده شدن براى رفتن خانوادهبه مسافرت يا تفريح و كمك به مرد يا فرزندخانواده براى انجام كارهاى اجتماعى داوطلبانه كهنياز به كمك زن دارد را در بهترين حالت ممكناست بتوانيم در زمره كارهاى خدماتى قرار دهيمكه به صورت فردى انجام مى شود و هيچ گونهارزش افزونه و ارزش مبادله ايجاد نمى كند.‏ ولىاگر مسامحتاً‏ ما همه كارهايى را كه در خانه انجاممى شود در يك گن قرار دهيم در مى يابيم كهكارهاى خانه دارى در زمره كارهاى غير مولد قرارمى گيرد كه توسط طبقه فرعى انجام مى شود.‏ زيراكارِ‏ خانگى در برخى موارد مانند پخت و پز ادامهيك كار توليدى است كه به صورت فردى انجامشده و خصلت كالايى خود را از دست داده استزيرا يك:‏ ارزش مبادله ندارد و تنها ارزش مصرفدارد زيرا محصول به دست آمده توسط افرادخانواده مورد استفاده قرار مى گيرد.‏ دو:‏ ارزشافزوده توليد نمى كند.‏ماركس جامعه سرمايه دارى را به دو طبقه اصلىسرمايه دار كه صاحب ابزار توليد است و كارگركه براى ادامه حيات نياز به فروش نيروى كارشرا دارد بخش بندى مى كند.‏ بقيه افراد يا شغل ها دراين سيستم در طبقه هاى فرعى قرار مى گيرند كه بهكارهاى غير مولد اشتغال دارند گرچه اين ها ارزشافزوده نيز ايجاد كنند.‏ بر پايه نظريه ماركس كار غيرمولد كارى است كه ارزش افزونه ايجاد نمى كند ودستمزد آن نيز از ارزش افزوده اى پرداخت مى شودكه سرمايه دار از كارگر مولد به دست آورده است.‏يعنى مزدى كه به كارگر غير مولد پرداخت مى شوداز دستمزد كارگر كسر شده است.‏ يك معلم كهاز دستگاه دولت مزد دريافت مى كند در واقعبخشى از مزد كار گر را دريافت مى كند كه توسطسرمايه دار به صورت ماليات به دولت پرداختشده و دولت سرمايه دارى مقدارى از آن را بهمعلم و يا كاركنان بخش خدمات دولتى پرداختمى كند.‏ طبق اين نظريه سرمايه دار بخشى از مزدپرداخت نشده كارگر را به خدمات دولت سرمايهدارى اختصاص مى دهد.‏ بر همين سياق مى تواناستدلال كرد كه مزدى كه به كارگر در برابر كارمشخص به وى پرداخت مى شود شامل هزينه هاىعائله مندى نيز مى گردد.‏ زيرا از نظرگاه ماركسمزدى كه سرمايه دار به كارگر مى پردازد براى باز43شماره چهاردهم اسفند ماه 91

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!