13.07.2015 Views

8 ﻣﺎﺭﺱ، ﺯﻧﺎﻥ ﺑﺪﻭﻥ ﻣﺮﺩﺍﻥ! ﮔﻨﺎﻩ ﻧﻔﺖ ﻭ ﻧﺴﺨﻪ ﻫﺎﻯ ﻧﻮﻟﻴﺒﺮ - مجله مهرگان

8 ﻣﺎﺭﺱ، ﺯﻧﺎﻥ ﺑﺪﻭﻥ ﻣﺮﺩﺍﻥ! ﮔﻨﺎﻩ ﻧﻔﺖ ﻭ ﻧﺴﺨﻪ ﻫﺎﻯ ﻧﻮﻟﻴﺒﺮ - مجله مهرگان

8 ﻣﺎﺭﺱ، ﺯﻧﺎﻥ ﺑﺪﻭﻥ ﻣﺮﺩﺍﻥ! ﮔﻨﺎﻩ ﻧﻔﺖ ﻭ ﻧﺴﺨﻪ ﻫﺎﻯ ﻧﻮﻟﻴﺒﺮ - مجله مهرگان

SHOW MORE
SHOW LESS
  • No tags were found...

You also want an ePaper? Increase the reach of your titles

YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.

به اين نكته نيز اشاره بكنم كه بايد از تمايلى كهمى كوشد با وعده هاى غير واقعى و " سريع السير"‏اين مصائب را بر طرف نمايد،‏ مقابله شود.‏ چوناين مشكلات راه حل ساده و بى درد و حتى كمدرد ندارند.‏ آگاهى به اين واقعيت ها اما تحمل دردرا امكان پذير مى نمايد.‏نگاهى به اين ليست مشكلات و مصائب اقتصادىنشان مى دهد كه ما به كار و برنامه ريزى هم زماندر چند حوزه نيازمنديم.‏ به عنوان مثال،‏ به گمانمن،‏ علت اصلى تورم در جوامعى چون ايران كمىتوليد و كاهش ادامه دار ارزش ريال و افزايشخارج از كنترل عرضة پول در اقتصاد است.‏ كمىتوليد اگر چه ريشه ساختارى و تاريخى دارد،‏ ولىكاهش ادامه دار ارزش ريال به سياست هاى دولتو فرار سرمايه از ايران مربوط مى شود.‏ فرار سرمايه،‏اگر چه دلايل اقتصادى هم دارد ولى علت اصلىآن سياسى-‏ فرهنگى است.‏ كاهش ادامه دار ارزشريال به بيانى يكى از علل فرار سرمايه است و هميكى از پى آمدهاى آن.‏ قانونمند شدن امور و بهويژه تعيين تكليف مالكيت خصوصى و بى تعارف،‏آماده سازى نهادهاى لازم براى حفظ تقدس آن دريك نظام سرمايه دارى،‏ مقابله با مراكز چند گانةقدرت-‏ به ويژه مراكز قدرت غير انتخابى-‏ مقابلهجدى و قابل رويت و لمس با موارد عديدة قانونشكنى-‏ از سوى همگان و به خصوص از سوىدولت-‏ كوشش عملى براى افزودن بر امنيت درجامعه بى گمان براى كاستن از تمايل به فرارسرمايه مفيد خواهد بود.‏ نه تنها اين،‏ بلكه اگربتوانيم ايرانى ها را به وجود امنيت لازم و احترامبه حق و حقوق اجتماعى شان متقاعد بكنيم،‏ درآن صورت،‏ سرمايه گذارى توليدى هم در اين جاتشويق مى شود و انجام مى گيرد.‏ حركت در اينراستا مى تواند بسترى باشد براى تخفيف و حتىحذف اين شكاف و اما كمبود توليد،‏ برنامه ريزىمى خواهد.‏ در برابر تمايلى كه مى كوشد فشارهاىتورمى را با تشويق واردات تخفيف دهد بايدمقاومت كرده،‏ مضار اين سياست را نشان داد-‏فكر مى كنم الان مى دانيم كه اين سياست در عملبه چه صورتى در خواهد آمد!‏ براى كشورى چونايران كه منابع ارزى قابل اطمينان و قابل توجهندارد،‏ خطر اين سياست افزودن بر بدهى خارجىو بى اعتبارى بين المللى است كه به صورت بحرانارزش ريال در مى آيد و ضمن تشويق فرار سرمايهبر بحران تورمى مى افزايد.‏ البته در اين سال هابودند و هستند اقتصاددانانى كه بدون توجه بهاين وجوه ‏«غير اقتصادى»‏ خواهان حذف دولتاز زندگى اقتصادى و سپردن كارها به دست ‏«بازارآزاد»‏ هستند.‏ در موارد مكرر در اين باره نوشته امكه من با اين سياست،‏ موافق نيستم.‏ آن هم به ايندليل ساده كه وقتى تكليف حق و حقوق فردىنامشخص باشد و دولت هم كارآمد نباشد و بهقوانين جارى عمل نكند،‏ اقتصاد بازار هم نتيجهنخواهد داد.‏ پيشنهاد مى كنم به تجربه ‏«خصوصىسازى»‏ در ايران بنگريد و خارج از حب و بغضايدئولوژيك پى آمدهايش را بررسى كنيد.‏ بههمين خاطر،‏ معتقدم كه با تمايلى كه مى كوشد درجوامعى چون ايران دولت را از زندگى اقتصادىحذف كند نيز بايد مقابله شود.‏ آن چه بايد بشودتصحيح عملكرد دولت است نه حذف آن.‏ تصحيحعملكرد دولت هم بدون قانون گرايى و تعهد وعمل به قانون غير ممكن است.‏- اولاً،‏ هيچ نمونة تاريخى وجود ندارد كه اقتصادىبدون نقش كارساز و موثر دولت در ادارة امورتوسعه يافته باشد.‏- ثانياً،‏ بخش خصوصى در ايران به دلايل گوناگون-‏از جمله به دلايل عدم امنيتى كه وجود دارد-‏ فاقدخصلت كارآفرينى است و در وجوه عمده،‏ تمايلزيادى به باج طلبى seeking) Rent‏)دارد و اينخصلت نيز،‏ خصلت تازه اى نيست.‏ با حذف دولتاز زندگى اقتصادى و بدون آن چه هائى كه بايدانجام بگيرد،‏ اين بخش به جاى كوشش در راستاىافزودن بر توليد ارزش افزوده در اقتصاد،‏ همه ىتوان خود را صرف بخش توزيع نموده و مى كوشدبدون دردسر به درآمدهاى كلان تر دست يابد واين خصلتى است كه چه در رژيم گذشته و چه درسال هاى اخير عيان تر از آن بود كه كتمان كردنىباشد.‏به نظر من اگر قرار باشد بدون اصلاحاتى كه لازماست-‏ آن گونه كه از قرائن پيداست،‏ بخش هاىبيشترى در اختيار اين بخش مسئوليت گريز ودلال مسلك قرار بگيرد،‏ اقتصاد مملكت يا گرفتاربحران بى اعتبارى بين المللى خواهد شد - به خاطروارداتى كه توانائى تأمين مالى شان را نداريم-‏ ويا تورم سير صعودى خواهد گرفت و در نهايتبه صورت يك بحران سياسى در مى آيد.‏ دليلافزودن بر تورم هم اين است كه فعاليت هاى دلالى– به ويژه وقتى بين توليد و مصرف شكاف وجوددارد،‏ يعنى وضعيتى كه در ايران داريم-‏ يكى ازعمده ترين عوامل افزايش قيمت است چون هردلالى بدون اين كه ارزش افزوده اى توليد كردهباشد،‏ بسته به موقعيت،‏ مقدارى بر قيمت ها افزودهاست.‏ پس،‏ قبل از هر چيز،‏ راهى جز اين نداريمتا همه ى امكانات را براى افزودن بر توليد ارزشو ارزش افزوده در اقتصاد بسيج كنيم؛ و همين جاست كه بر مى گرديم به ضرورت كنترل و محدودكردن قدرت سياست پردازان و ايجاد شرايطى كهامنيت اجتماعى از حرف فراتر رفته و با نهادهاىلازم و كافى حمايت گردد.‏همين جا پس اين نكته را هم بگويم كه بازارىكه شمارى از اقتصاددانان در ايران از آن حرفمى زنند و از آن دفاع مى كنند،‏ يعنى بازارى مستقلاز مداخلات گسترده و هر روزة دولت،‏ وجودخارجى ندارد؛ و اگر هم رگه هاى كم رنگى ازچيزى شبيه به اين نوع بازار در خاطره هاى گردگرفته تاريخى بشر باشد،‏ آن هم به مراحل اوليةماهنامه اقتصادي،‏ اجتماعي،‏ فرهنگي و هنري18

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!