کودتا، حاکمیت و فروپاشی - Goftaman.com

www.goftaman.comمبارزه وجنگافتخارمی کشيدند.‏يدک مذکور با استخبارات را پاکستانی میخبرنگار محقق و رشيد احمد دادن صدهاقرار ای با اس.‏ ‏«آی.‏ نويسد:‏ تکنيسن افغانی الاصل ارتش که ازبه پاکستان پناه آورده بودندوافسر سالطالبان،‏ کمک مؤثری به آنهااختيار در اين افسران وابسته بهبسياری از نمود.‏ نيروهایفرمانده ‏"شهنوازتنی"‏ جنرال نجيب االله بودند؛ همان کسیمسلح رئيس جمهور عليه نجيب االلهفرجام را که يک کودتای نا کودتای"تنی"‏رهبری کرد.‏ مارچ در و آی.‏پشتيبانی گلبدين حکمتيار مورد ‏"تنی"‏شکست آن،‏ پس از آی بود،‏ اما اس.‏ به پاکستان فرارشدند افرادش مجبور و پناهندگی دادهآنها به آنجا کنند که در متعلق به جناح خلق حزبشد.‏ ‏"تنی"‏ خلق تحتدموکراتيک خلق افغانستان بود.‏ بسياری از افسرانو پشتونها بود سلطه آن ناسيوناليستهای متعصب پشتون بودند.‏به عنوان يکاين افسران طالبان را پشتونهاوسيله مناسب برای حاکميت مجدد به آنهامايل بودند لذا و می ديدند هنگاميکه طالبان کابل رابپيوندند.‏ بخش اعظمگرفتند،‏ کل نيروی هوايی و توسطتوپخانه سنگين آنها نيروی زرهی و خلقيهای سابق راه اندازی می شد.»‏به مشکل می توان پاسخ دقيق و درست اينحزب دموکراتيکيافت که چرا در پرسش را دوران قدرت وشکل گيری تا آغاز خلق از زوال قدرت پيوسته يک سير ارتجاعی ازولنينيستی مارکسيستی-‏ تفکرات انترناسيوناليزم بسوی افکار و گرايشات(107)13719901992www.goftaman.comاست؟داشته قبيله گرايیمی توان دررا دليل اين امر آيايکی از سيستم حاکم برخطای آيدئولوژی و نقص و الهام حزبسر چشمه منبع و شوروی بمثابه گرفت؟ چوندموکراتيک خلق به جستجو شعارشوروی با کمونيستان حاکم بر کبيرتشکيل کشور انترناسيوناليزم و مبنای آيدئولوژی مارکسيزم،‏بر شوراها روسیامپراتوری يک تشکيل به عملا شايديا پرداختند.‏ممکن است نقص آيدئولوژی وابزاری از آيدئولوژی شاملاستفاده بخش مهماما پاسخ به پرسش فوق باشد،‏ قبيلوی جامعهساختار در بايد پاسخ را عقبنتيجه در افغانستان سراغ کرد.‏ همهوبافت قبيله يی جامعه ماندگی اينخواسته از حاکمان بر زمامداران و قبيلویتمايلات قومی و جامعه،‏ افکار و حيات ودر و را باخود داشته اند استفادهآن از خود سياسی فعاليت حاکمان وصرف نظر از کرده اند.‏ ابزاری تاريخزمام داران گذشته به خصوص در که خود محصول سيستم قبيلویکشور معاصر انگيزه و وابستگی هایبا بودند و امارت تاسرکرسی پادشاهی و قبيلوی بر گروه هایو جنگيدند،‏ عناصر عمر آخر ادعایسياسی جامعه با آيدئولوژيک و به انترناسيوناليزم مارکسيستی واعتقاد درمبنای اخوت اسلامی نيز امت سازی بر حاکميتقدرت و سر بر نيم قرن اخير بدونو منازعه خونين شدند.‏ درگير قبيلهبدوی و زمانيکه ساختار تا ترديد فرهنگ قبيله يیو يی جامعه متحول نشود 138