کودتا، حاکمیت و فروپاشی - Goftaman.com

www.goftaman.comمن اگر توانداشته باشند.‏نظامی ميداشتم رفيق محترم نجيب االله را ازدفتر ملل متحد خارج ميکردم.‏ نوبت بهوطنجار رسيد موصوف در ارتباط به داکترنجيب االله سخنان پکتين را تکرار کرد ازخيانت لوی درستيز ‏(رئيس ستاد مشترکارتش)دلاور وفتاح قوماندان عمومی قوایهوايی يادنموده ودرپايان ازخود و همچنانازدکتور نجيب االله که شکار شيادان شدهوقربانی اعتماد بی جای خودگرديدندبصورت ملايم انتقاد کرد وعلاوه نمودکهکدام امکانات نظامی چشم گيری که توانمقابله را باکودتاچيان وتنظيم های هفتگانه داشته باشد در دست ندارد..»(‏‎118‎‏)‏نجيب االله درآخرين دقايق زندگی خود نيزقربانی کينه وخصومت درون حزبی گرديد.‏هرچندکه اوظاهراًپس ازچهارسال پناهندگیدردفترسازمان ملل درکابل ازسوی طالبانبه دارآويخته شد،‏ امابرخی ازتحليل گرانقتل اورا به جناح خلق حزب ارتباطميدهند که توسط خلقی های نزديک بهشهنوازتنی که درصفوف طالبان بودند بهقتل رسيد.(‏‎119‎‏)‏اگر ريشه های اصلی ناکامی رهبری نجيباالله تنها در پيوندبه ويژگيهای فردی اوبررسی شودچه نکات منفی در وجود ویمانع مؤفقيت های اين زعامت گرديد؟وقتی چنين پرسشی را با يکی ازاعضایارشد جناح پرچم حزب دموکراتيک خلقدرميان گذاشتم،‏ اوبی صداقتی،‏ چندگانگیوابهام درسياست نجيب االله را عامل ناکامیوی در رهبری حزب وحاکميت تلقی کرد.‏اوگفت که نجيب االله سياست روشن نداشت و727www.goftaman.comرا در پشتبسيار مسايلپرده و بدون مشارکت کسانی در داخل حزبپيش می برد که رهبری واقتدار او مرهونحمايت آنها بود.‏ او در دوران رهبری خوددر حزب سياست يکه تازی و شانتاژ داشت.‏او سياست ترساندن رادر پيش گرفته بودو تبليغ می کرد که اگر او نباشد همه بهگونه ای ضر به می خورند.‏ خلقی را ازپری می ترساند و پری را از خلقی وهردو را ازمجاهدين.‏ بخش نجات را به خوداختصاص ميداد وزدن وکشتن را به ديگرانمی سپرد.‏ از اين گذشته او پس از خروجقوای شوروی تدريجاً‏ سياست حزبی خود رارها کرد.‏ از يکسو به سياست قومی رویآورد و از سوی ديگر در صددآن شد تا بهسياست پيروزمند غرب راه پيدا کند.‏ اينانديشه وعملکرد او را به يک رهبر غيرقابل اعتماد در درون حزب بدل ساخت.‏‏"آنتونيو جيوستوزی"‏ نويسنده وپژوهشگرانگليسی نيز به تغير شيوه زعامت ومديريت درانديشه وعملکردنجيب االله اشارهمی کند که درصددآن شد تاخود دراينسياست نقش شاه وجنگ سالاران مليشه نقشرعايارا بازی کند.‏ اين نويسنده تلاشنجيب االله را برای ايجاد يک دولت نيرومندبدور رئيس جمهور در وضعييت متفرق ومتناقض درونی حزب حاکم نامؤفق میخواندکه به گسترش بحران فروپاشی منتهیشد:‏ ‏«حرکت نجيب االله به سوی ايجاد رژيمیکه قطعاً‏ بيشتر ازهمه مبتنی بر شخصيتشباشد،‏ جدا ازانگيزه های واقعی اش،‏همچنين واضحاً‏ تلاشی بود برای رويارويیبا چنين وضعيت متناقض.‏ آيا اومی728