کودتا، حاکمیت و فروپاشی - Goftaman.com

www.goftaman.comوجودخلق دموکراتيکخوداز داشت عکس العمل زايدالوصفی را راپورهای شان بهخلاصه نشان ميدادند.‏ به اضمحلالرو که همه چيز اين بود مسکو تشکيلخطری را گذاشته وامين به ما ميدهد.‏‏(سرمشاورمشاهده می شدکه ژنرال گريلف مننظامی شوروی)برآشفته ومضطرب بود.‏ هم در اضطراب بودم.‏ نظرما اين بود کهکرد.‏ وی دشمن اتحادمی شودباامين کار لياقتبايد از استعداد و شوروی نيست.‏ خودبهره برداری نماييم..‏زيادش به نفع زيپالين به اوستينوف وزيردفاع شورویطرف امين به برژنفمکتوبی داد که از برژنف تقاضایفرستاده شده بود.امين از سخنشکه بود وخواسته کرده ملاقات سنجيده شود.وی فکر ميکرد که اطلاعاتمتأسفانه کهغيرواقعی به مسکو می رسد.‏ چنين يک لحظه حساسايشان نخواستند که در بعد ازچند هفته با وی صحبت نمايند.‏ مقامش دراين ملاقات ژنرال گريلف از به همين منوال کهکابل برطرف گرديد.‏ تگرامیاوستينوف به که پالوفسکی بهسرباز اعزام که بود فرستاده افغانستان مقرون به مصلحت نخواهد بودوهم تقاضا نموده بود که با امين به سطحماه نوامبرعالی مذاکرات صورت بگيرد در کابل احضار گرديد که به توضيحاتشاز گوشکسی افغانستان مورد در نميدهد..»(‏‎81‎‏)‏حفيظ االله امين عنوان برژنفحمل نامه يا توسطتوسط زپلاتين مشاور سياسی و ژنرال گريلف سرمشاور نظامی شوروی و361www.goftaman.comوزير دفاع،‏تحويل نامه بهتأکيد ژنرال گريلف در کابل به دوستیامين با شوروی وارسال پيام تلگرافیژنرال پافلوفسکی معاون وزارت دفاع ازکابل به مارشال اوستينوف در موردمذاکره با امين در سطح عالی و خودداری از اعزام قوای نظامی همه مبييناعتماد و روابط تنگاتنگ ارتش شوروی وسازمان استخبارات نظامی ارتش‏(جی.آر.يو)‏ با امين بود.‏ ژنرال گريلوف‎28‎سال بعد نيز به دوستی امين با شورویتأکيد می کند و می گويد:«من اين راگفته می توانم که او از ما حمايت ميکرد.‏او به برژنف نامه فرستاد و خواهشملاقات را نمود.‏ من کاملا متيقين می باشمکه حفيظ االله امين آرزو داشت تا دوستیاش را با اتحاد شوروی تقويت بخشد.‏ منسخت به اين گفته باور دارم.‏ من يقيندارم که امريکايی ها هرگز نميخواستندوارد افغانستان شوند.»‏ سرمشاورنظامیشوروی در مورد نامه امين به برژنف میگويد:‏ ‏«امين مرد سرسختی بود.‏ او بهبرژنف نامه نوشت.‏ چندين بار ما با اوتا پاسی از شب کار می نموديم.‏ يکی ازشب ها پس از کار به خانه ام رفتم،‏ دوراز انتظار او برايم دريوری(راننده)‏ رابا يک عراده موتر فرستاد.‏ امين خواهشنمود که شما بازهم نزد او(برژنف)‏ برويد.‏يک ساعت پيش از آن من با امين صحبتنموده بودم زيرا قرار بود که به مسکوسفر نمايم.‏ من برايش تمام گزارش های تهيهشده ای مشاورين را گفتم و اضافه نمودمکه به مسکو ميروم و تا بازگشت دوباره362