کودتا، حاکمیت و فروپاشی - Goftaman.com

www.goftaman.comگروموف آخرينژنرال بوريسقوماندان نيروهای شوروی درافغانستاناز نفوذ و تأثير شوروی ها بروی رهبرانحزب دموکراتيک خلق در دوران حاکميتچنين تصوير ارائه می کند:‏ ‏«رهبرانافغانستان البته که از ما به پاسهمياری انترناسيوناليستی ممنون بودند،‏اما اين سپاس گزاری دليل خود را داشت.‏آنها به خوبی می دانستند که تنها بهياری مامی توانند برکرسی قدرت تکيهبزنند.‏ از اين رو متوجه دهان مابودندکه دقيقاً‏ هر آنچه را مامی گوييم يابهآنان مشورت می دهيم و يا پيشنهاد میکنيم،‏ اجرا کنند.»(‏‎49‎‏)‏شيوه تقليد رهبران و حاکمان حزبدموکراتيک خلق نيز شيوه نادرست وغلطبود.‏ نه به ضرورت اين تقليد میانديشيدند،‏ نه به بازنگری شيوه تطبيقتقليد خود می پرداختند ونه آنچه راکهاقتباس و تقليد ميکردند به بحث و تحليلميگرفتند.‏ ‏"يوری کوزنتس"‏ مشاور سياسیشوروی در کميته مرکزی حزب دموکراتيکخلق بعداً‏ اظهار داشت که حتا ايناقتباس و تقليد رهبران و حاکمان حزبمذکور،‏ اصلی نبود.‏ او ميگويد:‏ ‏«رهبرانانقلاب پيروزمند ثور هيچ اطلاعی نه ازتاريخ کشور ما و نه تجربه ما منجملهخطا هايی که در روند ساختمانسوسياليسم صورت گرفته بود،‏ نداشتند.‏آنها تصور بسيار خلاصه شده ای را بهعنوان راهنمای حرکت انتخاب نمودند،‏وآنچه را که اقتباس کردند،‏ اصلی نبود.‏(50)«231www.goftaman.comشوروی،‏ تقليدبهوابستگی کورانه يابه قول"يوری کوزنتس"،‏کور ادارهشوروی در از ‏"اصلی"‏ اقتباس غير حاکمان حزبکشور،‏ رهبران و جامعه و واقعيتدموکراتيک خلق را از مردم واز بيگانهو های اجتماعی افغانستان دور محقق امريکايی،‏ساخت.‏ ‏"بارنت روبين"‏ رهبران حزبدريافت حاکمان و درک و جامعه شان بسياردموکراتيک خلق را از ‏«اساساً‏می گويد:‏ او سطحی می پندارد.‏ که درگروه هايی را ميخواستند آنها ميدانستند،‏ ازميدان قدرت رقيب خود زندانبه را همه و بردارند ميان که درکهمين امرنشان ميدهد و بيندازند جامعه داشتند،‏از دريافتی که آنها و ساده انگارانه،‏ سطحی نگرانه وبسيار بهاخلاق انسانی بود.‏ با لحاظی مغاير از که تودهفکر ميکردند اين معنی که آنها باب شده اندنا های مردم زندانی عناصر به اسارت خودرا ياگروه های ناصالح آنها کارگزاران اينآنها اگر و آورده اند در ازمردم آنوقت بکشند،‏ را گروه ها داشت ودست برخواهند تصورات کاذب خود راآنها گروه جديدی که می خواهد با اين طرزو شد خواهند رهايی بخشد،‏ متحد ازآن است که آنها نشان دهنده فکر فرهنگ افغانستانجامعه و خصلت طبعيت و هيچ شناختی نداشتند.»(‏‎51‎‏)‏حاکمان حزب دموکراتيکگاهی رهبران و ازانقلابی تر و کمونيست تر را خلق خود بهنشان ميدادند.‏ مشاروران روسی خود ‏«حزبيهای کهروسی:‏ گفته يک نويسنده پيرویبا ميکردند دوشادوش شورويها کار 232