نشریه پیام کارگران فلزکار شماره ١٦
نشریه پیام کارگران فلزکار شماره ١٦ نشریه پیام کارگران فلزکار شماره ١٦
در این شماره از پیام فلزکار می خوانید:سرمقاله: از محمد فراهانیخبرنامه: خبرنامه شماره50 ، بیانیه ها و نوشته ای از داوود رضویآموزش قانون کار: عیدی و پاداشتاریخچه سندیکایی: سندیکای کارگران بنایان تهران و حومهکارگران جهان: در یونان کارگران کارخانه را تصرف می کننددریچه ای به جامعه:به خشونت علیه زنان پایان دهید!)کنفدراسیون اتحادیه های کارگری(و گزارشی از وضعیت زنان کارگر خانگی در خاورمیانهسندیکای کارگران فلزکار مکانیکپیام فلزکارشماره 16، بهمن 91skfelezkar@gmail.comکارگر متحدهمه چیزکارگر متفرقهیچ چیزسال تاسیس:1339شماره ثبت وزارت کار:34
سرمقاله1پیام فلزکاراو ضل اله بود. سایه خدا. آریامهربود)خورشید زمین آریاها(. او مبتکر انقالب سفید شاه وملت. او پایه گذار تمدن بزرگ.هرکدام از این عناوین برای تحمیق ملت ستم دیده ای کهاینگونه الفاظ درطول تاریخ درکنج ذهنشان النه کرده ،کافی بود. همه شاهان بوسیله اکثرعلمای دین سایه خدا نامیده شده و مردم عامی باورکرده بودند.عناوین دیگر بعد از کودتای28مرداد و سرکوب ملت توسط علمای تحصیل کرده غرب،به شاه ایران هدیه شده بود.اما خمیر بی رنگی که درسویس تحصیل کرده ،نازپرورده بود.با رسیدن ارتش شوروی بهقزوین رضاخان قلدُ ر به دستور اربابان انگلیسی،چون نوکری گوش به فرمان استعفا داد وبا یک حبه قند تمامی ثروتش را به پسرش حُ به کرد. او رفت تا ثروت و نوکریش در ایراندست نخورده باقی بماند،و به فرزندش برسد.سلطنت بعد از هجوم متفقین و اشغال ایرانتوسط این نیروها به این خمیر بی شکل هدیه شد. او نمی توانست سایه خدا یا حتا سایهیک مستبد بی رحم باشد،چیزی که پدرش بود.او قدرت تصمیم گیری و اداره ی حتایککاخ سلطنتی را هم نداشت،چه رسد به اداره کشور بزرگ که حاال تندباد جنگ ارکانش رادر هم کوبیده بود.نظامیان و رجال سیاسی طرفدار غرب بدون اینکه فهم و درک اداره یک کشور،بصورتمنطقی و علمی را دارا باشندو با روحیه خان ساالری و شبان رمگی این خمیر بی رنگ را دردست گرفته ،او را شکل دادند و یک چهره مستبد ،خودرای و خودشیفته از او ساختند.فاصلهدولت و ملت بعد ازکودتای 28 مرداد کامال قطع شده بود.رجال سیاسی سعی کردند اینرابطه را ابتدا با دادن چهره مذهبی به شاه ایجاد کنند.او را به مکه فرستادند و عکس او را بالباس اهرام بر سر هر کوی و برزن چسباندند.عکس او را با مراجع بزرگ،بزرگ کردند و برسرهر محله ای چسباندند.روزنامه ها درباره دینداری او سخن راندند. ولی نشد.مردم سختی
- Page 4 and 5: کشیدند و کارخود را
- Page 6 and 7: 4پیام فلزکارخبرنام
- Page 9 and 10: گزارشات کارگری7پیا
- Page 11 and 12: جای کارگران اخراجی
- Page 13 and 14: با آنکه ماهانه مبلغ
- Page 15 and 16: و یا سرمایه داری هس
- Page 17 and 18: خوشبختانه اعضای سن
- Page 19 and 20: کار ازلیست تحریم ها
- Page 21 and 22: به جامعه را به دوش م
- Page 23 and 24: است صرفاً مزایای
- Page 25 and 26: نظر به اینکه کلمه
- Page 27 and 28: را شروع کردند . اولی
- Page 29 and 30: سندیکایی بخصوص در س
- Page 31 and 32: پی منزوی کردن مامور
- Page 33 and 34: 31پیام فلزکارفعالیت
- Page 35 and 36: برای دفع متجاوز و آ
- Page 37 and 38: در یونان: کارگران
- Page 40 and 41: صورت عملی نشان دهند
- Page 42: چرا پیام فلزکار را
سرمقاله1<strong>پیام</strong> <strong>فلزکار</strong>او ضل اله بود. سایه خدا. آریامهربود)خورشید زمین آریاها(. او مبتکر انقالب سفید شاه وملت. او پایه گذار تمدن بزرگ.هرکدام از این عناوین برای تحمیق ملت ستم دیده ای کهاینگونه الفاظ درطول تاریخ درکنج ذهنشان النه کرده ،کافی بود. همه شاهان بوسیله اکثرعلمای دین سایه خدا نامیده شده و مردم عامی باورکرده بودند.عناوین دیگر بعد از کودتای28مرداد و سرکوب ملت توسط علمای تحصیل کرده غرب،به شاه ایران هدیه شده بود.اما خمیر بی رنگی که درسویس تحصیل کرده ،نازپرورده بود.با رسیدن ارتش شوروی بهقزوین رضاخان قلدُ ر به دستور اربابان انگلیسی،چون نوکری گوش به فرمان استعفا داد وبا یک حبه قند تمامی ثروتش را به پسرش حُ به کرد. او رفت تا ثروت و نوکریش در ایراندست نخورده باقی بماند،و به فرزندش برسد.سلطنت بعد از هجوم متفقین و اشغال ایرانتوسط این نیروها به این خمیر بی شکل هدیه شد. او نمی توانست سایه خدا یا حتا سایهیک مستبد بی رحم باشد،چیزی که پدرش بود.او قدرت تصمیم گیری و اداره ی حتایککاخ سلطنتی را هم نداشت،چه رسد به اداره کشور بزرگ که حاال تندباد جنگ ارکانش رادر هم کوبیده بود.نظامیان و رجال سیاسی طرفدار غرب بدون اینکه فهم و درک اداره یک کشور،بصورتمنطقی و علمی را دارا باشندو با روحیه خان ساالری و شبان رمگی این خمیر بی رنگ را دردست گرفته ،او را شکل دادند و یک چهره مستبد ،خودرای و خودشیفته از او ساختند.فاصلهدولت و ملت بعد ازکودتای 28 مرداد کامال قطع شده بود.رجال سیاسی سعی کردند اینرابطه را ابتدا با دادن چهره مذهبی به شاه ایجاد کنند.او را به مکه فرستادند و عکس او را بالباس اهرام بر سر هر کوی و برزن چسباندند.عکس او را با مراجع بزرگ،بزرگ کردند و برسرهر محله ای چسباندند.روزنامه ها درباره دینداری او سخن راندند. ولی نشد.مردم سختی