11.07.2015 Views

شماره 61 ، دلو و حوت 1391

شماره 61 ، دلو و حوت 1391

شماره 61 ، دلو و حوت 1391

SHOW MORE
SHOW LESS
  • No tags were found...

Create successful ePaper yourself

Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.

88داشته اند.‏ در م<strong>و</strong>اردی مانند از هم پاشی د<strong>و</strong>لتهای بزرگ<strong>،</strong>‏مانند اتحاد جماهیر ش<strong>و</strong>ر<strong>و</strong>ی سابق <strong>و</strong> ی<strong>و</strong>گ<strong>و</strong>سال<strong>و</strong>یا نیز اینمسأله صدق می نماید.‏ ایالت ک<strong>و</strong>بیک را یک مثال از م<strong>و</strong>اردتجزیه طلبی می ت<strong>و</strong>ان دانست.‏ در چنین م<strong>و</strong>ارد نیز آنانیکه در پی شناسایی مستقالنۀ ه<strong>و</strong>یت سیاسی خ<strong>و</strong>د قراردارنددارای ساختارهایی اند که از این ه<strong>و</strong>یت نمایندگی <strong>و</strong> از آندفاع می نماید.‏درمیان برخی از ر<strong>و</strong>شنفکران افغانی<strong>،</strong>‏ از اصطالح ملت سازیتعبیر نادرست ص<strong>و</strong>رت گرفته است.‏ این اشتباه م<strong>و</strong>جب اینشی<strong>و</strong>ه تفکر گردیده که گ<strong>و</strong>یا ملت<strong>،</strong>‏ ساخته میش<strong>و</strong>د <strong>و</strong> افغانها هن<strong>و</strong>ز ملت ساخته نشده است <strong>و</strong> باید ملت ساخته ش<strong>و</strong>د.‏این احتمال نیز <strong>و</strong>ج<strong>و</strong>د دارد که دستهیی از اصطالح ملتسازی<strong>،</strong>‏ ناشیانه یک مسأله مهم <strong>و</strong> کلیدی سیاسی می سازند.‏ادعاهای مرب<strong>و</strong>ط به ساختار م<strong>و</strong>زاییک ملت<strong>،</strong>‏ یک کج فهمیدیگر است که بر اساس آن فکر میش<strong>و</strong>د؛ ملتی که دارایساختار م<strong>و</strong>زاییک باشد ملت <strong>و</strong>احد نیست<strong>،</strong>‏ در حالیکه ساختارم<strong>و</strong>زاییک می ت<strong>و</strong>اند همزمان کیفیت اصلی تن<strong>و</strong>ع <strong>و</strong> رنگارنگی<strong>و</strong> همزیستی را بازتاب دهد.‏ این ساختار م<strong>و</strong>زاییک را درنهاد اجتماعی فامیل نیز می ت<strong>و</strong>ان یافت<strong>،</strong>‏ زیرا اعضای یکخان<strong>و</strong>اده نیز از تن<strong>و</strong>ع <strong>و</strong> رنگارنگی برخ<strong>و</strong>ردار اند<strong>،</strong>‏ آنها از نظررنگ<strong>،</strong>‏ جسامت<strong>،</strong>‏ عادت <strong>و</strong> تفکر ازهمدیگر متفا<strong>و</strong>ت اند <strong>و</strong> درحالیکه همۀ افراد<strong>،</strong>‏ مستقل <strong>و</strong> دارای احساس <strong>و</strong> تفکر فردیاند <strong>و</strong> ممکن است از همدیگر گله <strong>و</strong> شکایتی نیز داشتهباشند<strong>،</strong>‏ اما با همدیگر یک فامیل را می سازند.‏تفکر کالسیک ملت <strong>و</strong>احد با نژاد <strong>و</strong> <strong>و</strong>ابستگی خ<strong>و</strong>نی بهیک تفکر راسیستی می ت<strong>و</strong>اند منتهی گردد<strong>،</strong>‏ زیرا از اختالطنژاد <strong>و</strong> خ<strong>و</strong>ن به دالیلی ابا می <strong>و</strong>رزد.‏ نظریۀ اسیمیلیشن)assimilation( در تی<strong>و</strong>ری انتیگریشن اگر گسترش دادهش<strong>و</strong>د نیز می ت<strong>و</strong>اند به همرنگی ملی <strong>و</strong> انکار ساختار م<strong>و</strong>زاییکملت <strong>و</strong>احد بیانجامد.‏ به این ترتیب ر<strong>و</strong>شنفکرانی که ملتنشدن را مطرح می کنند <strong>و</strong> در امتداد آن ساختار م<strong>و</strong>زاییکرا به مثابه دلیل می آ<strong>و</strong>رند<strong>،</strong>‏ نا آگاهانه به تناقض گ<strong>و</strong>ییمت<strong>و</strong>سل می گردند <strong>و</strong> خ<strong>و</strong>د را در م<strong>و</strong>ضع راسیستی قرار میدهند.‏با این مسأله که چرا آنچه در عل<strong>و</strong>م سیاسی بحیث د<strong>و</strong>لتسازی نامیده می ش<strong>و</strong>د<strong>،</strong>‏ در ایاالت متحده امریکا به آن ملتسازی می گ<strong>و</strong>یند آنقدر مسأله مهم نیست<strong>،</strong>‏ زیرا منظ<strong>و</strong>ر ازملت سازی نیز همان است که د<strong>و</strong>لت سازی بیانگر آن میباشد.‏ اما اصطالح د<strong>و</strong>لت سازی<strong>،</strong>‏ بیشتر با محت<strong>و</strong>ای هدف <strong>و</strong>پر<strong>و</strong>سۀ د<strong>و</strong>لت سازی سازگاری دارد تا اصطالح ملت سازی.‏تعریف ملت با <strong>و</strong> صف دش<strong>و</strong>اریها <strong>و</strong> ابهام ها دیگر برایهمه آشکار است که جمعیت یک قلمر<strong>و</strong> ارضی دارایحاکمیت سیاسی را گ<strong>و</strong>یند.‏ د<strong>و</strong>لت مفه<strong>و</strong>م <strong>و</strong>سیعتر از آن رااحت<strong>و</strong>ا می کند <strong>و</strong> ملت مشم<strong>و</strong>ل آنچه دانسته میش<strong>و</strong>د که د<strong>و</strong>لتنامیده می ش<strong>و</strong>د.‏ ملت<strong>،</strong>‏ قلمر<strong>و</strong> ارضی <strong>و</strong> حک<strong>و</strong>مت د<strong>و</strong>لت رامی سازند.‏ حض<strong>و</strong>ر ۴۶ کش<strong>و</strong>ر جهان در افغانستان یک مثالمعر<strong>و</strong>ف از مساعی د<strong>و</strong>لت سازی می باشد.‏ به همین دلیل دراین مقاله اصطالح د<strong>و</strong>لت سازی به جای ملت سازی ترجیحداده می ش<strong>و</strong>د.‏<strong>و</strong>یکی پیدیا ملت سازی را چنین معرفی می کند:‏‏»ملت سازی به پر<strong>و</strong>سۀ ساختن یا شکل دهی یک ه<strong>و</strong>یتملی با استفاده از قدرت د<strong>و</strong>لت می باشد.‏ این پر<strong>و</strong>سه هدفاتحاد مجدد مردم در داخل د<strong>و</strong>لت را دارد تا د<strong>و</strong>لت از نظرسیاسی در دراز مدت با ثبا ت <strong>و</strong> فعال بماند«‏به گمان اغلب<strong>،</strong>‏ این تعریف درک کارل د<strong>و</strong>چ را از ملتسازی بازتاب می دهد.‏ اما یک نکته خیلی مهم در اینتعریف نهفته می باشد<strong>،</strong>‏ اتحاد مجدد مردم در اینجا به د<strong>و</strong>دلیلعمده دارای اهمیت است:‏ نخست اینکه د<strong>و</strong>لت سازی پساز حالتی مطرح می گردد که ساختارهای د<strong>و</strong>لتی ناب<strong>و</strong>دشدهاند <strong>و</strong> هدف این است تا در جامعۀ جنگ زده<strong>،</strong>‏ مردمرا به د<strong>و</strong>ر یک رهبری <strong>و</strong>احد د<strong>و</strong>لتی متحد گرداند.‏ مفه<strong>و</strong>م<strong>و</strong>حدت ملی نیز در عل<strong>و</strong>م سیاسی همین هدف را انتقال میدهد.‏ در حالیکه در میان ر<strong>و</strong>شنفکران افغانی <strong>و</strong>حدت ملیدقیقًا د<strong>و</strong>ستی ملیتها<strong>،</strong>‏ اق<strong>و</strong>ام <strong>و</strong> قبایل ساکن در افغانستان مراداست.‏ بنابراین<strong>،</strong>‏ حمایت متحدانۀ مردم از یک حک<strong>و</strong>متدارای مشر<strong>و</strong>عیت م<strong>و</strong>رد نظر است.‏اصطالح ملت سازی در دهه های ۱۹۵۰ <strong>و</strong> ۱۹۶۰ در میاندانشمندان عل<strong>و</strong>م سیاسی دارای عالقمندی به تاریخ<strong>،</strong>‏ مر<strong>و</strong>جگردید.‏ مهمترین ه<strong>و</strong>اداران آن<strong>،</strong>‏ رهبران جامعه آکادمیکامریکا مانند کارل د<strong>و</strong>چ Deutsch( .K( چارلیستیلی)‏Tilly )Ch. <strong>و</strong> راینهارد بندیکس)‏Reinhard)bendix ب<strong>و</strong>دند.‏ تی<strong>و</strong>ری ملت سازی مقدم بر همه برایت<strong>و</strong>ضیح پر<strong>و</strong>سۀ امتزاج یا انتیگریشن <strong>و</strong> استحکام به کار بردهمی شد که از د<strong>و</strong>لت های سنتی مانند د<strong>و</strong>لت های فی<strong>و</strong>دالی<strong>،</strong>‏د<strong>و</strong>لت های د<strong>و</strong>دمانی<strong>،</strong>‏ کلیسایی <strong>و</strong> امپرات<strong>و</strong>ری ها به تأسیسد<strong>و</strong>لت ملی معاصر منتهی می گردید.‏ http://folk.uio.()htm.no/palk/ch02 در درک د<strong>و</strong>چ<strong>،</strong>‏ ملت سازیبه معنای انحالل در جامعه بزرگتر <strong>و</strong> امحای <strong>و</strong>یژگیهایاتنیکی است.‏ به با<strong>و</strong>ر کانر)‏Connor‏(‏ ملت سازی دردرازنای تاریخ<strong>،</strong>‏ بیشتر به ناب<strong>و</strong>دی ملت منتهی گردیده تا به

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!