13.05.2015 Views

126 - راه توده

126 - راه توده

126 - راه توده

SHOW MORE
SHOW LESS

Create successful ePaper yourself

Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.

١٢۶<br />

– ديماه http://www.rahetude.de ١٣٨٢<br />

١٦<br />

دوره دوم <strong>راه</strong> <strong>توده</strong> آذر<br />

<br />

... بودم<br />

است "<br />

البته حالا دیگر خروج از حاآميت بسيار دیر و بيثمر<br />

چند بار باید مجموع این جملات را با دقت خواند تا به<br />

عمق شيوه وی دست یافت.‏ طبق این سخنان،‏ آقای<br />

اميرخسروی،‏ تا زمان عدم رد لوایح براین نظر بوده آه باید<br />

مطابق با قانونمنديهای حاآميت دوگانه برخورد آرد،‏ ولی آن<br />

زمان برعكس طرفدار خروج از حاآميت بوده و امروز آه این<br />

لوایح رد شده ایشان آه معقتد بوده در صورت رد لوایح باید از<br />

حاآميت خارج شد،‏ برعكس،‏ دیگر طرفدار خروج از حاآميت<br />

نيست چون بگفته وی ‏"حالا دیگر خروج از حاآميت بسيار دیر<br />

و بيثمر است".‏ همه این تناقض گویی ها هم فقط بخاطر آن<br />

است آه بنحوی خروج از حاآميتی آه هوادار آن بوده است را<br />

توجيه آند.‏<br />

اميرخسروی در ادامه پس از آنكه عمل و حرف<br />

دیروز خود را نقض مي آند و اعلام مي آند بعد از رد لوایح<br />

"<br />

"<br />

دیگر طرفدار خروج از حاآميت نيست و آن را دیر و<br />

بيثمر"‏ ميداند به محمد خاتمی اشاره مي آند و مي نویسد"همين<br />

بودن ایشان در مقام ریاستجمهوری و این چانه زنيها و<br />

گلایهها و اشغال بخشی از فضای سياسی آشور،‏ در پيشبرد<br />

جنبش آزاديخواهی نقش مثبتی داشته است...‏ با تمام<br />

آمبودهایش،‏ فكر ميآنم بهتر است تا پایان بماند"‏ اما هنوز این<br />

جمله تمام نشده براساس روش خود دوباره سخن خود را نقض<br />

مي آند و مي نویسد:‏ ‏"به باور من آزادی خواهان اصلاح طلب<br />

ایران پيش روی خود،‏ <strong>راه</strong>ی جز بستن دفتر اميد به حاآميت<br />

دوگانه ندارند.‏ باید در فكر و اندیشه <strong>راه</strong>حل مستقلی در خارج از<br />

حاآميت بود".‏<br />

شاید لازم نباشد به آقای اميرخسروی توضيح داد آه<br />

نه آسی طرفدار حاآميت دوگانه است و نه آسی به آن اميد<br />

بسته است.‏ همه بحث برسر آن است آه چگونه و بسود چه<br />

آسی می توان و باید حاآميت دوگانه را یگانه آرد.‏ حاآميت<br />

یگانه راست و جبهه ضداصلاحات یا حاآميت یگانه جبهه مدافع<br />

اصلاحات و مردمسالاری در مرحله آنونی؟<br />

بنابراین دو مشی رویاروی هم قرار گرفته اند:‏<br />

- استراتژی جبهه ضداصلاحات آه ميكوشد به حاآميت دوگانه<br />

خاتمه دهد و حاآميت را هر چه سریعتر بسود خود یگانه آند،‏<br />

- استراتژی جبهه اصلاحات آه،‏ برعكس مي آوشد حاآميت<br />

دوگانه را حفظ آند تا زمانی آه بتواند آن را بسود طرفداران<br />

اصلاحات یگانه آند.‏ خروج از حاآميت زمانی آه اميرخسروی<br />

‏"قویا از آن دفاع مي آرد به معنای یگانه شدن حاآميت بسود<br />

جبهه ضداصلاحات و دشمنان دمكراسی و مردمسالاری بود و<br />

اقدامی بود آاملا انفعالی و نادرست.‏ آه پيامدهای آن را می<br />

توان در نتيجه انتخابات شو<strong>راه</strong>ا دید.‏ اینكه اميرخسروی دچار<br />

چنين اشتباه بزرگی شد آه در آن زمان از خروج از حاآميت<br />

دفاع مي آرد و در واقع <strong>راه</strong> را برای یگانه شدن حاآميت بسود<br />

راست هموار مي آرد شاید بقول خودش ناشی از خطای<br />

معرفتی است و هنوز ‏"درك درستی از آزادی”‏ ندارد.‏ اما این<br />

نخستين بار نيست.‏ به هنگام انتخابات دوم خرداد<br />

اميرخسروی از مردم خواست آه به خاتمی رای ندهند و رای<br />

سفيد بدهند.‏ اجابت این خواست به معنای پيروزی ناطق نوری<br />

بود.‏ امروز اميرخسروی از خاتمی ستایش مي آند آه با بودنش<br />

و ماندنش فضا را باز آرده است.‏ آیا دیروز،‏ آنموقع آه<br />

اميرخسروی از مردم خواست به خاتمی رای ندهند،‏ یاد اشتباه<br />

‏"چپ ایران"‏ نبود؟ چرا گناه بقول خودش ‏"نابخشودنی”‏ را در<br />

سال دوباره تكرار آرد؟ آیا همچنان در سال<br />

دچار خطای معرفتی بود و درك درستی از آزادی نداشت؟ یا<br />

اینكه در انتقادی آه از گذشته چپ ایران مي آرد جدی و صادق<br />

نبود و در نتيجه نمي توانست واقعا از آن درس بياندوزد؟<br />

واقعيت آن است آه اميرخسروی تمایلی به انتقاد از<br />

دیدگاههای خود ندارد و به همين دليل هيچگاه موضع آاملا<br />

نادرست خود را در انتخابات ١٣٧۶ جدا نقد نكرد و بي دليل<br />

نيست آه او ناگزیر است در هر بزنگاه تازه این جنبش اشتباه<br />

خود را تكرار و تكرار آند.‏ طرح بی موقع خروج از حاآميت،‏<br />

تكرار همان خطای نابخشودنی رای سفيد انتخابات<br />

همانطور آه امروز ادعای ضرورت بستن دفتر اميد به<br />

حاآميت دوگانه ادامه همان اشتباه است.‏<br />

اما خروج داوطلبانه از حاآميت آه در مرحله آنونی<br />

به معنای یگانه شدن حاآميت بسود جبهه ضداصلاحات و<br />

مردمسالاری است،‏ زمانی دارای حداقل توجيه می بود آه<br />

حاآميت دیگر حاآميت نباشد،‏ یعنی قدرت در دست آن،‏ فاقد<br />

قدرت واقعی باشد و در مرحله ای قرار گرفته باشد آه شمارش<br />

معكوس سقوط آن آغاز شده باشد.‏ نگاه کنيد به استعفای<br />

نمایندگان مجلس شاهنشاهی در سال ۵٧، استعفای سران<br />

نظامی،‏ اعلام بی طرفی ارتش و...آن چيزهائی که باید از<br />

گذشته آموخت اینهاست نه توهم حمایت از دولت بازرگان یعنی<br />

دفاع از آزادی،‏ آنهم درسال ۵٨ که گسترده ترین آزادی ها در<br />

جامعه ایران برقرار بود،‏ آنچنان که بنام چریک فدائی به<br />

سفارت امریکا لشکر کشی شد و مطبوعات خيلی دمکرات شده<br />

ای نظير ‏"پيغام امروز"‏ به سردبيری ‏"رضا مرزبان"‏ و یا<br />

فکاهی نامه ‏"آهنگر"‏ به سردبيری منوچهر محجوبی که اولترا<br />

رادیکال منتشر می شدند و چشم دیدن حزب <strong>توده</strong> ایران را هم<br />

در عرصه سياست کشور نداشتند ‏"مثلث بيق"‏ ‏(بنی صدر-‏ قطب<br />

زاده-‏ یزدی)‏ را کشف کرده و مرتب درباره آن می نوشتند و یا<br />

داستان گربه نره ‏(آیت االله منتظری)‏ را برای خوانندگان خود<br />

شرح می دادند.‏ نه تنها اسناد،‏ بلکه شاهدان آن ماجراجوئی ها و<br />

چپ نمائی ها هنوز زنده اند.‏ بپرسيد تا برایتان شرح بدهند<br />

چگونه <strong>راه</strong> ارتجاع را برای سلطه برقدرت هموار کردند.‏<br />

چه چيز به اميرخسروی نشان داده بود یا نشان داده<br />

است آه جنبش دیروز در مرحله خروج از حاکميت بود و یا<br />

امروز هستيم؟ افسوس اميرخسروی آه گویا او دیروز طرفدار<br />

خروج از حاآميت بود ولی چون به موقع اینكار انجام نشد<br />

اآنون دیگر دیر شده است،‏ خطایی است فاحش تر و توجيهی<br />

است غيرقابل دفاع تر از نفس حمایت بی موقع وی از اندیشه<br />

خروج از حاآميت.‏<br />

١٣٧۶<br />

١٣٧۶ بود.‏<br />

١٣٧۶<br />

مرآز ثقل در آجاست؟<br />

"<br />

اميرخسروی در توجيه ‏"بستن دفتر اميد به حاآميت<br />

دوگانه"‏ به نظریه مرآز ثقل"‏ متوسل ميشود و در تناقضاتی<br />

٧۶

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!